مهاجرسرا
صندلی داغ - نسخه قابل چاپ

+- مهاجرسرا (https://www.mohajersara.org/forum)
+-- انجمن: مهاجرت (https://www.mohajersara.org/forum/forum-49.html)
+--- انجمن: گفتگوی آزاد (https://www.mohajersara.org/forum/forum-59.html)
+--- موضوع: صندلی داغ (/thread-1394.html)

صفحات 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19


RE: صندلی داغ با حضور ADMIN - payam_prz - 2010-03-05

من اصطکاک زا هستم؟
من شلوغ میکنم؟ به من توهین میکنی؟ ا ا ا ادمین جان شما هستید؟
خوب کاری میکنی حق باشماست! Big Grin


- نظر قلبی خودتو در مورد این افراد بگو (نگی خیلی خوب و آموزنده و گل و بلبل هست)
--> هیتلر
--> یزدگرد سوم
--> کارلوس کاستاندا
--> پائولو کوئلیو
--> هری پاتر
--> گو..گوش
--> بیو..نسه
--> علی بی غم
--> بارت سیمپسون
--> هومر سیمپسون

2- اگر روزی که داری میری آمریکا، افسر گذرنامه یه آدم موجی باشه و یکدفعه با دیدن ویزا یا پاست دیوونه بشه و هی بگه مرگ بر آمریکا و جلوی چشمات پاسپورتتو پاره پوره کنه چیکار میکنی؟

3-فرض کن قبلا یه دختری بود که با تمام وجود عاشقش بودی، بعد به دلایل مختلفی گمش کرده باشی و یه روز تو رستوران ببینی با یه مرد شیکم گنده ریشوی بی فرهنگ و شبیه میمون و بچه شبیه انترشون نشستن غذا میخورن چه احساسی پیدا میکنی؟

4- اگر این دختر تصمیم بگیره شوهر و بچه شو ول کنه دوباره بیاد پیش تو قبول میکنی؟ (فرض کنیم هنوز مجردی)

5- اگر در راه پرواز به آمریکا، یکدفعه خلبان بگه قسمت دم هواپیما آتیش گرفته و اشهدتون را بخونین، (میدونم خیلی قاطی میکنی) ولی به بیشترین چیزی که فکر میکنی چیه؟

6- اگر بری دکتر و بهت بگه تا 3 ماه دیگه بیشتر زنده نیستی که دو ماهش هم تو تخت خواب هست، چه میکنی؟

7- اگر قرار باشه به زور یکی ار اعضای بدنت را قطع کنند، کدوم یکی از اینها را انتخاب میکنی؟ یک دست، یک پا، یک چشم، و .....(همونجا).

8- دو نفر از عزیز ترین کسانت را نام ببر (این سوال نیست، پیش نیاز قسمت بعده) میتونی هم نام نبری فقط تجسم کنی....

8- اگر تو را ببرن تو اتاقی و بهت بگن این دکمه قرمزه را فشار بدی، 1000 نفر به طور تصادفی تو این دنیا میمیرن. اگر فشار ندی اون دونفر عزیزانت که تو سوال بالا گفتی میمیرن. کدومو انتخاب میکنی؟

8- تو همون سوال بالا اگر به جای قسمت دوم ، بگن اگر دکمه را فشار ندی خودمون فشار میدیم. (دیگه ماجرای مرگ عزیزانت در کار نیست) ولی اگر تو این کار را بکنی یک میلیون دلار میدیم باز چی کار میکنی؟

9- اگر 5 نفر آدم دم کلفت (با نفوذ از هر نظر) بریزن سر خودت یا یکی از عزیزانت و تا پای مرگ کتکش بزنن، و تو نام و آدرس اونها را پیدا کرده باشی، چیکار میکنی؟

10- اگر غول چراغ جادو بیاد بیرون و بگه فقط میتونی دو تا آرزو کنی چی میگی؟ (قبل از جواب به این فکر کن، چون نکته داره- نگی آرزو میکردم که بتونم صد تا آرزو کنم، هیچ کس تو صندلی داغهای قبلی نتونسته جواب بده)

11- تا حالا حدودا چند تا کتاب غیر مرتبط با تحصیلت خوندی؟ چند درصدش رمان بوده؟

12- راستشو بگو. خداییش تا حالا چند بار دلت خواسته منو بن کنی؟ یا اینکه اگر دم دستت بودم با مشت بزنی تو چشمم؟ یا لااقل چند بار پیش خودت گفتی: من اشتباه کردم، اینو مدیر کردم، خودمو تباه کردم.....

13- چرا از مهاجرسرا استفاده مالی نمی کنی؟ حداقل تبلیغات؟ آخه بگیرم خفت کنم؟

14- این آخریو هر کاری کردم نشد بی خیالش بشم شرمنده: اگر بهت بگن تمام دار و ندارت و تمام اعتبارت را بده و فرداش ...... مثل آمریکا آباد میشه، قبول میکنی؟ (فرض بر اینه که این کار شدنی باشه، لیز نخور)



RE: صندلی داغ با حضور ADMIN - admin - 2010-03-05

یک سری از سوالهای پیام من را یاد فیلم مارمولک انداخت:

مجتبی( دوست غلامعلی که مرتب سوال می پرسد): مسئلهٌ!
حاج رضا: بله.
مجتبی: حاج آقا قطب شمال شیش ماه شبه، شیش ماه روز؛
حاج رضا: عجب!!!
مجتبی: چه جوری میشه نماز خوند؟؟
حاج رضا نگاهی با به مجتبی و حاج فضلی: یه جوری آدمو نگاه می کنین که انگار بیلیط شمس العماره دستتونه و میخاین برین قطب شمال. اصلا مسلمین قطب شمال چکار دارند؟ ما گرمایی هستیم و سرما به ما سازگار نیست. اصلا چه کاریه که ما جایی بریم که از شدت سرما به لقاءاله بپیوندیم.
مجتبی: اگر مسلمین با قطب شمال جنگشون بشه و اسیر بشن تکلیفشون چیه؟
حاج آقا: اتفاقا علما نظرشون این هست که هر چه شما توی اون شیش ماه شب نماز بخوانید نماز شب حساب میشه و اصلا گور پدر قطب شمال!

http://www.youtube.com/watch?v=QzG-ilF3u-U#t=5m31s

جواب سوالها تا جایی که بتونم:

(2010-03-05 ساعت 00:34)payam_prz نوشته:  - نظر قلبی خودتو در مورد این افراد بگو (نگی خیلی خوب و آموزنده و گل و بلبل هست)
--> هیتلر
نابغه احمق
--> یزدگرد سوم
با یزدگرد دومشون همکلاسی بودیم
--> کارلوس کاستاندا
ازش چیزی نخوندم
--> پائولو کوئلیو
کتابهاش ارزش یک بار خوندن داره، ترجمه های فارسیش هم بد نیست
--> هری پاتر
نه کتاباش رو خوندم، نه فیلمهاش را دیدم، نه هیچ وقت کنجکاو شدم ببینیم چرا اینقدر طرفدار داره.
--> گو..گوش
هنوز یادآوری کنسرت سال قبلش در واشنگتن بهم لذت میده
--> بیو..نسه
اگر صدای تلوزیون را ببندی خوبه Big Grin
--> علی بی غم
کی هست؟ با Ali-J خودمون نسبتی داره؟
--> بارت سیمپسون
بعضی وقتها باهاش همذات پنداری دارم، مخصوصا با شلوغ کاریهای داخل مدرسه اش
--> هومر سیمپسون
باحالترین فیلسوف معاصر!

2- اگر روزی که داری میری آمریکا، افسر گذرنامه یه آدم موجی باشه و یکدفعه با دیدن ویزا یا پاست دیوونه بشه و هی بگه مرگ بر آمریکا و جلوی چشمات پاسپورتتو پاره پوره کنه چیکار میکنی؟

میرم یک پاسپورت جدید می گیرم بعد میرم، چون گرین کارتم توی جیبم هست و ویزا را نیاز ندارم cool:

3-فرض کن قبلا یه دختری بود که با تمام وجود عاشقش بودی، بعد به دلایل مختلفی گمش کرده باشی و یه روز تو رستوران ببینی با یه مرد شیکم گنده ریشوی بی فرهنگ و شبیه میمون و بچه شبیه انترشون نشستن غذا میخورن چه احساسی پیدا میکنی؟

ناراحت میشم

4- اگر این دختر تصمیم بگیره شوهر و بچه شو ول کنه دوباره بیاد پیش تو قبول میکنی؟ (فرض کنیم هنوز مجردی)

این دختر اگر شوهرو بچه داره که دیگه دختر نیست Big Grin ببین ما را وارد چه بحثهایی می کنی!

5- اگر در راه پرواز به آمریکا، یکدفعه خلبان بگه قسمت دم هواپیما آتیش گرفته و اشهدتون را بخونین، (میدونم خیلی قاطی میکنی) ولی به بیشترین چیزی که فکر میکنی چیه؟

اول باید حساب کرد چقدر زمان دارم پس به مانیتور جلو نگاه می کنم، ارتفاع را به سرعت هواپیما تقسیم می کنم و زمانی که طول میکشه تا هواپیما به زمین بخوره به دست میاد. بعد تا اون موقع احتمالا هواپیما به زمین خورده و فرصت فکر کردن به چیزی نیست.

6- اگر بری دکتر و بهت بگه تا 3 ماه دیگه بیشتر زنده نیستی که دو ماهش هم تو تخت خواب هست، چه میکنی؟

تا جایی که میتونم با خانواده وقت صرف می کنم، هندی کم جلوم میگذارم و حرفهایی را که میخوام در آینده به دخترم بگم را براش ضبط می کنم که اگر دوست داشت بعدا گوش کنه.

7- اگر قرار باشه به زور یکی ار اعضای بدنت را قطع کنند، کدوم یکی از اینها را انتخاب میکنی؟ یک دست، یک پا، یک چشم، و .....(همونجا).

شما یک جاب اپلیکیشن برای گوانتانامو یا ابوغریب یا %^&$# پر کنی بد نیست!

8- دو نفر از عزیز ترین کسانت را نام ببر (این سوال نیست، پیش نیاز قسمت بعده) میتونی هم نام نبری فقط تجسم کنی....

تصور کردم

8- اگر تو را ببرن تو اتاقی و بهت بگن این دکمه قرمزه را فشار بدی، 1000 نفر به طور تصادفی تو این دنیا میمیرن. اگر فشار ندی اون دونفر عزیزانت که تو سوال بالا گفتی میمیرن. کدومو انتخاب میکنی؟

مراجعه شود به قسمت مقدمه پاسخ!

8- تو همون سوال بالا اگر به جای قسمت دوم ، بگن اگر دکمه را فشار ندی خودمون فشار میدیم. (دیگه ماجرای مرگ عزیزانت در کار نیست) ولی اگر تو این کار را بکنی یک میلیون دلار میدیم باز چی کار میکنی؟

فشار نمیدم

9- اگر 5 نفر آدم دم کلفت (با نفوذ از هر نظر) بریزن سر خودت یا یکی از عزیزانت و تا پای مرگ کتکش بزنن، و تو نام و آدرس اونها را پیدا کرده باشی، چیکار میکنی؟

اگر توی آمریکا باشه به مراجع قانونی شکایت میکنم، اگر جای دیگه باشه دنبال روشهای دیگه برای اجرای عدالت می گردم.

10- اگر غول چراغ جادو بیاد بیرون و بگه فقط میتونی دو تا آرزو کنی چی میگی؟ (قبل از جواب به این فکر کن، چون نکته داره- نگی آرزو میکردم که بتونم صد تا آرزو کنم، هیچ کس تو صندلی داغهای قبلی نتونسته جواب بده)

دو تا کارمند و رئیسشون میرن ماموریت، توی راه چراغ جادو پیدا میکنند. غول چراغ میاد بیرون میگه نفری یک آرزو بکنید. کارمند اولی میگه آرزو می کنم به جای این ماموریت الان هاوایی بودم، غول بشکن میزنه طرف در جا میره هاوایی. دومین کارمند میگه آرزو می کنم الان پاریس بودم، اون هم به آرزوش میرسه. نوبت رئیس میشه میگه آرزو میکنم این دو تا همین الان برگردن سر کارشون Smile نتیجه اخلاقی اینکه چیزی که آرزو میکنید مهم نیست، ترتیب هم مهم است. من باید ببینم نفر آخر هستم یا نه، بعد میتونم آرزو کنم.

11- تا حالا حدودا چند تا کتاب غیر مرتبط با تحصیلت خوندی؟ چند درصدش رمان بوده؟

از بچگی مطالعه را دوست داشتم و خیلی کتاب خوندم، تعداد را هیچ ایده ای ندارم. رمان هم هر از گاهی می خونم، مخصوصا شبهای امتحان رمان خیلی می چسبید.

12- راستشو بگو. خداییش تا حالا چند بار دلت خواسته منو بن کنی؟ یا اینکه اگر دم دستت بودم با مشت بزنی تو چشمم؟ یا لااقل چند بار پیش خودت گفتی: من اشتباه کردم، اینو مدیر کردم، خودمو تباه کردم.....

بن هیچ بار ولی چند بار وسوسه شدم بعضی پستهات را پاک کنم که پشت بندش دعوا نشه، اما هیچ وقت نکردم.

13- چرا از مهاجرسرا استفاده مالی نمی کنی؟ حداقل تبلیغات؟ آخه بگیرم خفت کنم؟

اگر توی سوال 10 نفر آخر باشم آرزوی دومم این هست که ملیاردر بشم، اون وقت دیگه احتیاجی به استفاده مالی از مهاجرسرا نیست. بذار ببینیم جریانمون با غوله به کجا میرسه.

14- این آخریو هر کاری کردم نشد بی خیالش بشم شرمنده: اگر بهت بگن تمام دار و ندارت و تمام اعتبارت را بده و فرداش ...... مثل آمریکا آباد میشه، قبول میکنی؟ (فرض بر اینه که این کار شدنی باشه، لیز نخور)

نه



RE: صندلی داغ با حضور ADMIN - rs232 - 2010-03-05

ادمین جان
این لینکی که به مارمولک دادی باعث شد که برای دهمین بار این فیلم را از اول تا آخر نگاه کنم. حالا فردا صبح اگر خواب نمانم شانس آورده ام.
پیام جان
اگر جایی را سراغ داری که با فشار دادن یک دگمه قرمز یک میلیون دلار می دهند روی کمک من حساب کن! من دگمه را فشار می دهم و پولش نصف نصف!



RE: صندلی داغ با حضور ADMIN - Hojjat - 2010-03-05

پول از شما دکمه از من!


RE: صندلی داغ با حضور ADMIN - payam_prz - 2010-03-05

من که فکر کنم بگم یه ردیف از این دکمه ها برام بسازن باهاشون پیانو بزنم


RE: صندلی داغ با حضور ADMIN - Ali Sepehr - 2010-03-05

خوب منم بازیBig Grin

می خوام از ادمین انتقام بگیرمBig GrinBig GrinBig Grin

سوال های منم اگه جواب بدین خیلی خوب میشهSmile

1 - توی آمریکا خیلی اتفاقی با من روبرو می شید چه حسی پیدا می کنید و چه کاری انجام می دید؟

من نه خودت را از نزدیک دیدم نه عکست را، از این آواتور هم که نمیشه تشخیصت داد، بنابر این احتمالا هیچ حسی پیدا نمیکنم Big Grin

2 - با دوست دخترتون میرید توی یه کافی شاپ و اونجا با همسرتون روبرو میشید ، چيكار مي كنيد؟ (قراره صندلي داغ باشه ديگه)

دوستِ دختر من 9 ماهش هست، فکر نمیکنم با من بیاد کافی شاپ!

3 - آخرین بار کی نقره داغ شدید و چجوری بود؟

سپتامبر گذشته در استکهلم 5 کرون دادم برای یک گلاب بروتون دستشویی! اصلا دستشویی مجانی پیدا نمیشد توی اون شهر!

4 - اگه برنده ی 100 دلاری برنامه نقطه جوش MTV بشید چه کار می کنید ؟ ( البته آیا واقعا تحمل می کنید که برنده بشید ؟ )

برنامه را ندیدم، نمیدونم چی هست

5 - به تازگی یه کت و شلوار نوی سفید خریدید و دارید با اون توی خیابون قدم می زنید . یدفعه بغلتون یه ماشین میندازه توی چاله ی پر از آب با راننده چه برخوردی می کنید؟

احتمالا دستام را میارم بالا و یک دادی چیزی میزنم و عصبانی میشم

6 - وقتی با همسرتون ، رفتین بیرون یکی از دوستان قدیمی رو می بینین و اون به یکی از القابی که قدیما باهاش باهم شوخی می کردید صداتون کنه چه کار می کنین ؟

همسرم با دوستای من آشناست، از این ضایعترش را هم ازشون دیده!

7 - ایشالا یه فراری خیلی گرون و قشنگ خریدین و وقتی با اون از در کمپانی میاین بیرون 100 متر دور نشدین از اونجا یه ماشین در به داغون قراضه و لگن میزنه بهتون و در ماشین رو داغون می کنه چه عکس العملی نشون میدین ؟

من به خودم قول دادم حتی اگر توان مالیش را هم داشته باشم هیچ وقت از محدوده ماشینهای متعارف خارج نشم، اگر اینقدر پول زیادی داشته باشم که فراری بخرم مطمئن هستم که به جاش یک ماشین پایین تر معمولی می خرم و با تفاوتش سعی می کنم گره مشکل کسی را باز کنم. بنابراین هیچ وقت در این وضع قرار نخواهم گرفت.

8 - دوست دارم بدونم وقتی که ویزای آمریکا رو تو پاسپورتتون دیدین آیا به فکر اونایی که دوست دارند این لحضه رو ببینند تو اون لحظه بودین یا نه ؟ (راستشو بگین)

من با ویزای دانشجویی اومدم آمریکا، با گرفتنش هم خیلی هیجان زده نشدم چون اگر نمیشد میرفتم کانادا. با توجه به یک بار ورود بودن ویزای دانشجویی آمریکا برای ایرانیها اصلا شک داشتم که برم کانادا یا آمریکا. بیشتر از هر حسی گیج بودم.

9 -این متن رو فقط دو خط ادامه بدین
بعد از دوسال انتظار لحظه ی موعود رسید . با او در اتاق تنها بودم و او در انتظار من بود و با نگاهش به من می گفت دو سال است که منتظرم
لحظه موعود فرا برسد و حالا با تو در اتاق تنها هستم و با نگاهم همین را می خواهم بگوبم Tongue

10 – اگه بهتون بگند بین آمریکا رفتن و دو میلیون دلار پول نقد یکی رو انتخاب کنین کدوم رو انتخاب می کنین؟

پول نقد را می گرفتم، بعد میرفتم کانادا

11 – دوست بد رو می پسندی یا دشمن خوب رو ؟ ( با دلیل )

دشمن خوب چون دشمن دانا بلندت میکند، بر زمینت می زند نادان دوست!

12 – دوست دارم بدونم روز عروسیتون ماشین عروس چی بوده ؟ Big Grin ( سوال فنیه )

پژو 405، مال خودم هم نبود

13 – نوید نظرتون رو راجع به این افراد پرسید و من می خوام یک لقب براشون انتخاب کنید.

همه را به اندازه کافی نمی شناسم پس این بخش را صرف نظر کنیم.
ADMIN

LAILI

M!LAD


NAV!D

ELHAM

HONAREIRANI

HVM

LEXINGTON

MSNAZI

SHIMA

RS232

HOJJAT

PARSLOTTERY

PAYAM_PRZ

MONICA

RASARASA

IRAU

SAEEDHEY

SADRA_SEPEHR

SERAVIN

SH-B

14 – تا حالا عملگی کردین ؟

به دفعات زیاد

15 – اگه یه روز بهتون بگن تو هیچی دیگه نداری حتی لباس برا پوشیدن یعنی صفره صفر چیکار می کنید ؟ آیا اون توانایی رو تو خودتون میبینین که دوباره حداقل به نقطه ای برسین که امروز واستادین؟ ( بی تعارف بگین )

آره حتما، یخورده طول میکشه ولی شدنی هست.

16 – چند تا از دوستای صمیمیتون میگن پاشو بیا بریم شمال مهمون ما از اونطرف با خونوادتون قرار گذاشتین که ببرینشون شمال به خرج خودتون و گرون هم در می آد . کدوم رو انتخاب می کنین؟

با خانواده میرم.

17 – اگه من سال دیگه برنده شم و بخوام اسپانسرم بشین قبول می کنین ؟

چون اسپانسر دو نفر دیگر شدم بر اساس درآمد فعلیم تا دوسال دیگه نمیتونم.

18 - می خوام یکمی از هنر نمایی های مخصوص خودم رو نشون بدم ، پس کجا بهتر از اینجا :

الف - جایی خوندم که لیسانستون از دانشگاه شریف بوده ، رتبه کنکورتون رو بفرمایید.

104 منطقه دو
ب - نمره عینکی که دارید چنده؟Big Grin

1 آستیگمات 0.5 دوربین

ج - اون کروات آبی رو از کجا خریدید؟Big GrinBig GrinBig Grin

از فروشگاه JCPenny



RE: صندلی داغ با حضور ADMIN - ChairMan - 2010-03-05

صدرا خوشم به هوشت که اخر کاراگاه هستی .
1-مدل موهات چجوریه ؟ یعنی چه مدل مو میزنی؟

ساده، کوتاه.

2-همچنین مدل ریشت؟ریش میزاری؟

نه اصلاح می کنم. بخوام بذارم هم ریشهام خیلی پر پشت نیست زشت میشه.

3-تا حالا نماز جمعه شرکت کردی?(صد البته)

بله، چند بار اجباری و دو سه مرتبه هم اختیاری

4-زمان چقدر برات مهمه؟آیا برنامه ریزی ساعتی و دقیقه ای کردی؟

متاسفانه همیشه 80 درصد کار را در 20 درصد زمان باقیمانده انجام میدم. ولی بالاخره انجام میشه.

5-ساعت مچی میبندی یا از موبایل استفاده میکنی؟(در صورت استفاده از ساعت مچی مارک و مدل آن را نیز ذکر کنید)

نه اصولا از هر چیزی که بهم آویزون بشه بدم میاد (ساعت، گردنبند، عینک و حتی حلقه، برای عروسیم هم ساعت نخریدم)

6-سرما رو بیشتر دوست داری یا گرما؟

همسرم معتقد هست که ترموستات بدن من خرابه و سرما گرما را نمی فهمم، من هم معتقدم جی پی اس اون خرابه و در جهت یابی مشکل داره Big Grin


7-فصل مورد علاقه؟

پاییز

8-شغل پدرت چیه؟

معلم بازنشسته

9-یه سوال قشنگ از خودت بکن و جواب بده(بدون شوخی و مزاح و طنز و ...)

اگر جوابش را بدونم برای چی سوال بپرسم؟ حالا شوخی باشه میشه یک کاریش کرد.

10-نظرت رو درباره واژه گان زیر بگو(جواب کوتاه و اسمایلی تنها ممنوع)

زمستان

در شهر پر برف بزرگ شدم و همیشه دوستش داشتم، وقتی اسکی یاد گرفتم بهتر هم شده

پاییز

پاشاه فصلها پاییز .... شکوه رنگ و اوج زیبایی طبیعت

بهار

شروعی دوباره

تابستان

تنبلی، مسافرت

شکم گنده(شکم حاجی بازاری)

رانت!

آرامگاه

منزل نهایی همه ما

چاقی

در آمریکا بیماری همه گیری است، با دیدن خیلی چاقها و مشکلات حرکتیشون براشون ناراحت میشم

صف نان سنگک

نوستالژی

آرزو و رویا

دخترای همسایه!

تفکر مثبت-تفکر منفی

هر دوتاش در موقعیتهای مختلف سراغ هممون میاد

بهشت زهرا

خاطره های خاکستری

ریاضت کشیدن

برنامه نویسی GWBASIC با کمودور 64

آشناییی با علوم ماورایی

علاقه ای ندارم، توی همین علوم ورائیش هم موندیم Wink

هیپنوتیزم

کاسبی

زشت ترین کاری که یک آدم میتونه انجام بده؟

خیانت به کسی که بهش اعتماد کرده

مسعود جان پاکت پی سی هم داری؟

تو این دوره اسمارت فون دیگه پاکت پی سی برای چی؟

نظر تخصصی ات درباره گوشی آیفون 3 جی اس؟

خوب هست ولی نیازهای Geeky را ارضا نمیکنه، منتظر HTC Desire هستم



RE: صندلی داغ با حضور ADMIN - mohsen324 - 2010-03-05

سوال من: اسپانسر داشتید یا پیشنهاد کار؟


RE: صندلی داغ با حضور ADMIN - ChairMan - 2010-03-05

آفرین محسن جان. خوشم میاد تو صندلی داغ هم پست مهاجرتی میزنی . ایول به این قانون مندیت.


RE: صندلی داغ با حضور ADMIN - admin - 2010-03-05

(2010-03-05 ساعت 15:48)msnazi نوشته:  سوال من: اسپانسر داشتید یا پیشنهاد کار؟

هیچکدام، کارداشتم! با ویزای H1B مشغول کار بودم که برنده شدیم.



RE: صندلی داغ با حضور ADMIN - lexington - 2010-03-05

ادمین(مسعود) جان سلام
تشکر از اینکه هنگام ردشدن از یکی از شهرهای ایالت میزوری یادی ازما داشتید. راستش رو بخواهید خیلی هم محبت داشتید؛ چون بیشتر رفقای اراذل و اوباش دور و برم یا اینکه هیچوقت یادی از من نمیکردند و یا اگر یه موردی خاص میشد به یاد من میافتادند.

نامردها بجایی اینکه هروقت یه تیکه ی خوشگلی ببینند یاد من بیفتند؛ یکیشون میگفت با دیدن یه گربه، و دیگری میگفت با دیدن یه پیرزن سیاه سوخته ی آنگولایی یادت افتاده بودم. البته از نظر من همینکه بیادم باشند کافی است؛ ولو اینکه بخواهند فحشم بدهند چراکه بهتر از آن است که فراموش کنند و ....

راستش من سوالی به ذهنم نمیرسه ولی الان دقیقاً پروسه ی شما را دارم و با ویزای کاری H1B مشغولم و یعنی میشه این اتفاق هم برای ما بیفته یا باید دستکش و کلاه کنم و برگردم؟ البته امیدوارم خدا اونروز ظرفیت پذیرش تقدیر را به من و خانواده ام بدهد.
در ضمن میتونم بپرسم که کدام شهر ساکن هستید و در صورت امکان و تمایل بفرمایید شغل تخصصی تان چیست؟

قبل از خداحافظی اجازه میخوام از این فرصت دست داده تشکر خود را برای این پشتکار و خیر خواهی خوبتان نسبت به راه اندازی این فروم در کنار سعید عزیز، تشکر و قدردانی خود را ابراز دارم. میدانم همسرتان بارها و بارها از اینکه دائم مجبورید نسبت به کنترل ارسالها و ... در مهاجرسرا دقیق و مشغول باشید، شاکی هستند. میدانم که بارها و بارها بخاطر بی دقتی یکی از ماها و نوشتن مطالبی که دور از منظور شما بوده و هست؛ ناراحتی و عصبانیت ناشی از آن بی دقتی، به داخل جمع خانواده تان کشیده شده و باعث ناراحتی آنان شده است. سخنی در اینگونه موارد نمیتوانم بگویم جز اینکه یکدنیا در مقابل خود و خانواده تان شرمنده ایم.

نیت شما خیر و پاک بوده و هست. ولی گاهی مواقع بعضی از ماها بدجوری مزد اینهمه «عشق و محبت» شما را داده ایم و این باعث تاسف همه ی ماهاست. از خانواده تان پوزش میطلبیم که باعث رنجش آنها هم شده ایم و مطمئن باشید که خیر و خوبی این نیت خیر شما در زندگی تان به شما و خانواده تان برگشته و بر خواهد گشت. مطمئن باشید که اثر نیک و خوب این کار بزرگتان، برای کمک به ولو یک نفر از ماها در زندگی مان و یا پروسه ی مهاجرتمان، آنچنان بزرگ است که در گفتار نمیگنجد. مطمئن باشید که این فعالیت شما یکی از بزرگترین فعالیتهای فرهنگی است که دست کمی از یک «ان.قل.اب» فکری نیست.

آفرین برشما و آن تفکر مثبتی که در پس زمینه ی این روشنگری شماست. درود بر آن نهاد پاکتان. دست مریزاد که به روشنی آینده ی پر از افتخار این تلاش فرهنگی تان را میبینم. من و ماها نیز قول میدهیم که با هرچه بیشتر مشارکت و تفاهم و درک متقابل و گشودن گره ای از مشکل دیگر همزبانان همدل هموطن سهمی در پیشبرد اهداف والای شما و دیگر بنیانگذاران این سایت بسیار مفید داشته باشیم.
پیروز باشید....ارادتمند حمید....بدرود



RE: صندلی داغ با حضور ADMIN - admin - 2010-03-06

حمید خان از لطف شما ممنونم. به امید خدا ویزای کار شما هم مشکلش حل میشه، هر جا چاله هست راه هم هست. من ساکن شهر کلمبیا در مریلند هستم و شغلم هم تدریس و تحقیق در زمینه سیستمهای هوشمند حمل و نقل و ترافیک است. حکایت همسر و لپ تاپ را پیش کشیدید که فکر می کنم الان صدای خیلی از خانمها در بیاد، چون در اکثر خانه ها سوای اینکه آقای همسر ادمین سایتی باشه یا نباشه احتمالا روزی چند ساعت پای اینترنت و کامپیوتر هست! زحمت نظارت هم بیشتر با دوستان مدیر هست، زمان به من اجازه خواندن خیلی از پستها را نمی دهد. هشت سال است که به عنوان یک مهاجر درگیر بحث مهاجرت هستم و خوشحالم که این فضای مجازی فراهم شده تا خیلی از نکاتی که مهاجرین قدیمی مجبور بودند با سعی و خطا و چشم بسته فرا بگیرند، مهاجرین جدید به سهولت دسترسی پیدا کرده و کمی از رنج و هزینه این فرآیند پر مشقت بکاهند. اگر نفعی به کسی رسیده یا گره ای از کار کسی باز شده حاصل همت جمعی و مشارکت همگانی است و این تفاوت اصلی فروم با وبلاگ است. تشکر می کنم از شما و همه دوستانی که به غنای انجمن کمک می کنند و به امید روزی که بخشهای شرکت در لاتاری و تاپیکهای قبل از مهاجرت مهاجرسرا در مقابل مطالب بعد از مهاجرت و نحوه زندگی، کار و تحصیل در کشورهای مبدا، فرعی محسوب شوند. چرا که دریافت ویزا اولین گام از این فرآیند پر ماجراست.


RE: صندلی داغ با حضور ADMIN - payam_prz - 2010-03-06

حمید عزیز
خدا نکنه شما شال و کلاه کنید و برگردید. من واقعا تعجب میکنم.
ببینید من دوستی دارم که با تقاضای کار اومد آمریکا و بعد از دقیقا دو سال داشتن ویزای کار H1 ، گرین کارتش را دریافت کرد. پس حتما قانونی وجود داره که بشه که بشه! جالب اینجاست که بلافاصله بعد از دریافت گرین کارتش هم سریع انصرافشو از کار اعلام کرد و اومده نزدیک ما زندگی میکنه.



RE: صندلی داغ با حضور ADMIN - lexington - 2010-03-06

ادمین عزیز و پیام گرامی سلام
قبل از هرچیز از لطف و محبت شما متشکرم. قصد نداشتم شما را نگران کنم. محض اطلاع شما و دیگر دوستان بد نیست بدانید که حتی اگر من هم بخواهم شال و کلاه کنم و برگردم؛ باورم نیست که خانواده ام راضی باشند و اصلا ً دیگر بتوانیم در محیط ایران زندگی کنند. و راستش را بخواهید خودم هم کوتاه نخواهم آمد. همانطور که شما عزیزان ذکر کردید مهم ورود به آمریکاست و کمتر کسی بوده که وارد شده و سپس نمانده و برگشته.

من هم الان با همکاری محل کارم در نوبت گرفتن ویزای گرین کارت(Permanent Resident ) برمبنای کارم هستم و فقط نیاز به گذر پنج تا شش سال دارم تا نوبت به ورود به پروسه ی گرین کارت و گرفتن آن برسد. منظور من آن بود که حتی اگر همه ی درها بسته شد؛ که البته باورم نیست و همیشه یک But میگویند و راهی را پیدا میکنند؛ خدا کند که توانایی پذیرش واقعیت تقدیر و زندگی را در آن زمان داشته باشیم.

بهرجهت من تلاش خود را میکنم؛ سهم خود را انجام میدهم و سعی میکنم آنچه که باید انجام دهم و بقیه اش را آن بالا سری تعیین خواهد کرد. و باز خدا کمک کند که من و ما دخالت در کار و صلاح او نکنیم که او بهتر از همه بهترین ها را میداند. باز هم از نظر لطف شما تشکر میکنم و امیدوارم انرژی مثبت همگی (دعای خیر) شما شامل حال ما بشود.

در اینجا جا دارد از همکاری های شبانه روزی مدیران زحمتکش این مکان دوستداشتنی سپاس خود را بخاطر هشیاری و همیاری روز شب آنها ابراز دارم . پیروز باشید ....ارادتمند همگی ...حمید میزوری...بدرود



RE: صندلی داغ با حضور ADMIN - Ashkan.R - 2010-03-06

جناب admin عزیز سوالی نداشتم اما به خاطر این سایت ازتون ممنونم این سایت به خیلی هی کمک کرده و یه جورایی شده خانواده دوم همه مهاجر ها
به هر صورت به خاطر زحمات این جند سال ممنونم