سوتی های کاربران در خارج از ایران - نسخه قابل چاپ +- مهاجرسرا (https://www.mohajersara.org/forum) +-- انجمن: مهاجرت (https://www.mohajersara.org/forum/forum-49.html) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (https://www.mohajersara.org/forum/forum-59.html) +--- موضوع: سوتی های کاربران در خارج از ایران (/thread-2143.html) |
RE: سوتی های کاربران در خارج از ایران - admin - 2010-01-29 من روزهای اول دانشگاه رفته بودم دفتر یکی از استادها و راجع به یک مساله باهاش بحث می کردم و هر جا توی معادلات y بود به جای "وای" به عادت ایران میگفتم "ایگرگ"! بعد از یک ربع که مخش را خوردم از حالت چهره اش فهمیدم یک جای کار میلنگه! یهویی یادم اومد چه سوتی دادم و بهش گفتم جریان چیه. RE: سوتی های کاربران در خارج از ایران - m_s_1368 - 2010-01-30 منم برای اولین باری که رستوران رفتم یکی رو هم اینوایت کردم =))) ، خلاصه آخرش که شد رسید را آوردن ، من هم خیلی با اعتماد بنفس به جای اینکه پول رو بذارم توی کیف + Tip بلند شدم رفتم پول رو دم صندوق حساب کردم بعدش دیدم به به چه سوتیی ! وای وایی از اون به بعد از چند مایلی اون رستوران رد میشم RE: سوتی های کاربران در خارج از ایران - rs232 - 2010-01-30 (2010-01-29 ساعت 23:34)admin نوشته: من روزهای اول دانشگاه رفته بودم دفتر یکی از استادها و راجع به یک مساله باهاش بحث می کردم و هر جا توی معادلات y بود به جای "وای" به عادت ایران میگفتم "ایگرگ"! بعد از یک ربع که مخش را خوردم از حالت چهره اش فهمیدم یک جای کار میلنگه! یهویی یادم اومد چه سوتی دادم و بهش گفتم جریان چیه.حالا ایگرگ که خوبه من به اچ میگفتم هاش!!! RE: سوتی های کاربران در خارج از ایران - behzad756 - 2010-01-30 من که تو این یکماه سوتی از خودم یادم نمیاد شاید هم دادم ولی نفهمیدم آخه انگلیسی خیلی قاطی پاطی بلغور می کنم ولی یه سوتی از خانمم بگم.اوایل که دنبال خونه می گشتیم برای دیدن یه مجموعه رفته بودیم که طبق معمول مدیر اونجا داشت خونه ها و محوطه رو نشون می داد.اون یه جوون بور و قدبلند بود که به خاطر بزرگ بودن اونجا یکم راهها رو گم می کرد. خانمم که با من دنبالش می رفتیم اول گفت : قیافش می خوره از این روسها باشه. یکم که جلوتر رفتیم گفت: بابا این خودش اینجاها رو بلد نیست و یکم دیگه پشت سرش غرغر کرد.یکم دیگه که رفتیم طرف برای اینکه کار به جاهای باریکتر نکشه برگشت به انگلیسی گفت البته مادر منم ایرانیه و فارسی خوب می فهمم ولی یکم بلدم حرف بزنم. اینجا بود که خانمم که کلی خجالت کشیده بود پشت من قایم شد. RE: سوتی های کاربران در خارج از ایران - nicole.gemini - 2010-01-30 من اولین باری که رفته بودم فروشگاه مواد غذایی خرید کنم، فروشنده که مکزیکی هم بود خیلی سریع بمن یه چیزی گفت مثل این: بج اور پجتیک!!!! منهم که نفهیدم چی میگه، گفتم هیچ کدام!!!!!! خیلی تعجب کرد مانده بود چی بگه!! بعد فهمید من نفهمیدم، شمرده گفت: ? bag or plastic یعنی میخواهید خریدتون را در کیسه پلاستیکی بگذارم یا پاکت؟............. RE: سوتی های کاربران در خارج از ایران - rasarasa - 2010-01-30 میبینم که دوستان دارند در سوتی دادن هی از هم پیشی میگیرند و سوتیها همینجور داره خنده دار تر میشه. میشه به رسم این اجنبی ها ،تو این تاپیک به بهترین سوتی سال جایزه داد! مثلاهر کی تشکرش از همه بیشتر باشه اول شه و بعد مدیرها چند کیلو رتبه به برنده اضافه کنند! RE: سوتی های کاربران در خارج از ایران - ramin2010 - 2010-01-30 (2010-01-30 ساعت 13:11)rasarasa نوشته: میبینم که دوستان دارند در سوتی دادن هی از هم پیشی میگیرند و سوتیها همینجور داره خنده دار تر میشه.اول از همه باید بگم که تاپیک خیلی جالبی هستش و از تمام دوستانی که میان و سوتی هاشون رو اینجا می نویسن خیلی ممنونم و به غیر از اینکه کلی می خندیم به شخصه یک چیز هایی رو هم یاد گرفتم که اگه توی اون موقعیت قرار بگیرم این سوتی ها رو ندم . ولی به نظر من اگه همینطور پیش بره و جایزه ای در نظر گرفته نشه خیلی بهتره چون الان همه بچه ها دارن با صداقت کامل سوتی هاشون رو مطرح می کنن ولی اگه جایزه ای در نظر گرفته بشه بعضی از دوستانی که یه کوچولو شیطون تر از بقیه هستن یکم تو سوتی هاشون دست میبرن تا ما بیشتر بخندیم با تشکر RE: سوتی های کاربران در خارج از ایران - nnazi_2005 - 2010-01-30 (2010-01-30 ساعت 07:06)behzad756 نوشته: من که تو این یکماه سوتی از خودم یادم نمیاد شاید هم دادم ولی نفهمیدم آخه انگلیسی خیلی قاطی پاطی بلغور می کنم ولی یه سوتی از خانمم بگم.اوایل که دنبال خونه می گشتیم برای دیدن یه مجموعه رفته بودیم که طبق معمول مدیر اونجا داشت خونه ها و محوطه رو نشون می داد.اون یه جوون بور و قدبلند بود که به خاطر بزرگ بودن اونجا یکم راهها رو گم می کرد. خانمم که با من دنبالش می رفتیم اول گفت : قیافش می خوره از این روسها باشه. یکم که جلوتر رفتیم گفت: بابا این خودش اینجاها رو بلد نیست و یکم دیگه پشت سرش غرغر کرد.یکم دیگه که رفتیم طرف برای اینکه کار به جاهای باریکتر نکشه برگشت به انگلیسی گفت البته مادر منم ایرانیه و فارسی خوب می فهمم ولی یکم بلدم حرف بزنم. اینجا بود که خانمم که کلی خجالت کشیده بود پشت من قایم شد. من هم یه سوتی مشابه خانم شما دادم .چند ماه پیش که برای مصاحبه رفته بودیم دبی در صحبت کردن خیلی مشکل داشتیم که با خوندن مطلب ایشون دو تاش یادم اومد ،یکیش این بودکه چون ماشین کرایه کرده بودیم و در ادرس ها مشکل داشتیم کل دبی رو زیر ورو می کردیم تا یه جا می خوستیم بریم همه اتوبان ها وشهر هارو می گشتیم تنها جایی که نرفتیم km10 به عمان بود پدرم این مسله رو به یکی از هم هتلی هون گفت (اون اقا عرب بود و در عربستان سعودی زندگی می کرد و با ما هم به عربی صحبت می کرد که ما هم منظورش رو به زور می فهمیدم)یه روز گفت می برمتون یه فروشگاه من و یکی از همراهامون در ما شین این آقا نشستیم این اقا خیلی تند رفت که باعث شد پدرم ما رو گم کنه من همه توو ماشین یه چندتا ...نثارش کردم که بگذریم ،اخرین روز با ما به فارسی خدا حافظی کرد!!!!!((این جا همون لحظه بود که من می خواستم زمین دهان باز کنه برم توش )) یه سوتی دیگه این بود(ما روز اخر به هواپیما نرسیدم و روز بعد برگشتیم)اما روزی که نرسیدیم باز هم زیر سر گم کردن ادرس بود که باز می خواستیم ادرس بپرسیم مشکل زبان حرف زدن داشتیم ولی چون عجله داشتیم هر چی کلمه بلد بودیم برای ادرس پرسیدن گفتیم که مرد فکر کرد داریم مسخرش می کنیم راهنمایی که نکرد هیچ شروع کرد فقط گفت go go go go وای ما همه تو ماشین می خندیدم چشمتون روز بد نبینه.ولی داستان دبی ما واقعا" جالبه خیلی مشکل پیدا کرده بودیم هر لحظه اش یه داستانه.یک عالمه هم سوتی داره توش البته برای کسی که گوش می کنه RE: سوتی های کاربران در خارج از ایران - rasarasa - 2010-01-30 (2010-01-30 ساعت 15:08)nnazi_2005 نوشته: [من هم یه سوتی مشابه خانم شما دادم .چند ماه پیش که برای مصاحبه رفته بودیم دبی در صحبت کردن خیلی مشکل داشتیم که با خوندن مطلب ایشون دو تاش یادم اومد ،یکیش این بودکه چون ماشین کرایه کرده بودیم و در ادرس ها مشکل داشتیم کل دبی رو زیر ورو می کردیم تا یه جا می خوستیم بریم همه اتوبان ها وشهر هارو می گشتیم تنها جایی که نرفتیم km10 به عمان بود پدرم این مسله رو به یکی از هم هتلی هون گفت (اون اقا عرب بود و در عربستان سعودی زندگی می کرد و با ما هم به عربی صحبت می کرد که ما هم منظورش رو به زور می فهمیدم)یه روز گفت می برمتون یه فروشگاه من و یکی از همراهامون در ما شین این آقا نشستیم این اقا خیلی تند رفت که باعث شد پدرم ما رو گم کنه من همه توو ماشین یه چندتا ...نثارش کردم که بگذریم ،اخرین روز با ما به فارسی خدا حافظی کرد!!!!!((این جا همون لحظه بود که من می خواستم زمین دهان باز کنه برم توش )) [/quote] nnaziجان اگه فقط چند کلمۀ مرسوم، موقع خداحافظی گفته باشه میتونی امیدوار باشی که فارسی بلد نبوده ،چون عربهای دبی معمولا همون چند کلمه رو بلدند ،ولی اگه درست و حسابی فارسی حرف زده باشه ،ببین چه مارمولکی بوده که تا دقیقۀ90 تو اون شرایط به روی خودش نیاورده !پس هر چی فحش بهش دادی همین الان چهارتا دیگه هم بذار روش ،نثار روح خودش و امواتش کن! چون به نظر میاد کم کاری کردی! RE: سوتی های کاربران در خارج از ایران - honareirani - 2010-01-30 (2010-01-29 ساعت 23:03)sadra_sepehr نوشته: راستش خود منم سوتی هایی از این دست داشتم. من که مهدی نیستم صدرا خان! حمید ام! (2010-01-29 ساعت 23:33)@Š!M نوشته:(2010-01-29 ساعت 22:56)honareirani نوشته: منم یه سوتی دادم چند هقته پیش! شیما جون انگلیسیشون که بد نبود ، ولی من پررو بودم که اصلا انگار هیچ چیزی نگفته ام و سوت میزدم !!!!! RE: سوتی های کاربران در خارج از ایران - Ali Sepehr - 2010-01-30 (2010-01-29 ساعت 23:03)sadra_sepehr نوشته: راستش خود منم سوتی هایی از این دست داشتم. (2010-01-30 ساعت 23:23)honareirani نوشته: من که مهدی نیستم صدرا خان! حمید ام! شرمنده حمید جان از اونجایی که به نام کاربریت دقت نکردم با indmehdi اشتباه گرفتمت RE: سوتی های کاربران در خارج از ایران - یه مهاجر - 2010-01-30 نتیجه فلسفی اخلاقی :در غربت فرض رو بر این میذاریم همه فارسی بلدن و اینقد با خیال راحت به فارسی پشت سر ملت حرف نمی زنیم) RE: سوتی های کاربران در خارج از ایران - Ali Sepehr - 2010-01-30 یک خاطره جالب یادم افتاد : توی دوبی یکبار در Wild Wady به یک مردی که قیافتا اروپایی بود بهم آب پاشید با خنده با گویش غلیظ شهرضایی (لازمه بگم حتی اصفهانی ها هم به سختی می تونند بفهمند شهرضایی ها چی میگن) فحشی نثارش کردم که قهقهه اون و دوستش رو در پی داشت و جواب رکیک تری به همون گویش و غلیظ تر از من داد که موجبات دوستی مون رو فراهم کرد. RE: سوتی های کاربران در خارج از ایران - honareirani - 2010-01-31 اُه اُه!!! راستی یه چیزی تعریف کنم از خود کلمه سوتی! چند سال پیش من نوجوون 14-15 ساله بودم و بعضی وقت ها میرفتیم به کلوپ بازی های کامپیوتری که اونموقع پلی استیشن 1 رو بورس بود با فوتبال 99 ! نوید از همه بهتر یادشه!!!! داشتم تنهایی بازی میکردم که یه آقای جوون خوش تیپ دختر کش! اومد داخل. گفت میخوام باهات بازی کنم. آخه بازی من خیلی خوب بود. در حین بازی من دروازه بان رو دریبل زدم و با یک شوت بسیار زیبا توپ رو به آسمان فرستادم و همون جا بلند یه خاک بر سرت به بازیکن تیم خودم گفتم و به اون آقا گفتم دیدی عجب سوتی ای دادم!؟!! بعد از این حرف من اون آقا با تعجب بسیار من رو نگاه کرد و گفت : میشه یه سوال بپرسم؟! گفتم بگو عزیزم! گفت: سوتی یعنی چی؟!؟!؟!؟!؟ با تعجب بسیار گفتم: چی؟!؟!؟!؟!! گفت: این سوتی که گفتی یعنی چی؟!!! گفتم: جدی میگی یا منهه ساده دل رو داری سر کار میذاری؟! گفت: جدی میگم! نمیدونم یعنی چی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! واقعا هم نمیدونست یعنی چی!!! چون بسیار از حرف من تعجب کرد! من نیم ساعت تلاش کردم تا براش توضیح بدم که آخر سر هم نتونستم منطورم رو براش بیان کنم!!! RE: سوتی های کاربران در خارج از ایران - Parslottery - 2010-01-31 خدایی هیج کدومتون ادعای سوتی دادنتون نشه که مطمن باشید کم میارید. قبلا بهم میگفتن سوتعلی، حالا بهتر شدم... برای اولین بار که رفته بودم پای صندوق ( مکدونالد) سفارش بدم، یه تیکه ( نه سوتی) اومدم که خودم هنوز دارم حال میکنم، به همه بچه ها گفتیم آقا بشنین ما سفارش میدیم، عین مرد رفتیم پای صندوق و سفازش دادیم، بعد که غذا رو اوردیم دیدم "نی" برای نوشابه ها نداده. منم ادعااا، دو سه روزه اومدم فکر کردم دیگه زبانم خدا شده، رفتم به طرف گفتم Excuse me may I have a NEEDLE Needle???? هاا؟؟؟؟؟؟؟ طرف مونده بود بابا این معتادا اشتباهی اومدن اینجا فکر کردند .... من هم توی فکر این بودم چرا طرف شک شده !! رفیقیمون گفت خدا خیرت بده نیدل چیه(تازه فهمیدم چه گندی زدم) ، رفیقمون هم اومد سوتی من رو درست کنه، گفت : Sorry, we need pipe من دیگه اینجا گفتم طرف 100% گند زده به خودش و مطمن شده ما معتادیم. در عین ناباوری طرف، دیدم یکی از همکاراش که سن بالاتری داشت اومد و چند تا "نی" گذاشت جلومون و پرسید منظورتون Straw هستش؟؟ ماهم سرمون و مثله بز انداختیم پایین و نی ها رو چنگ زدیم و ده برووو خلاصه نتیجه گیری اخلاقی: اگر بار اولتون میخواین یک کاری بکنید، زیاد جو نگیرتون که همه کار بلدین و.... ، از بقیه دوستان هم کمک بگیرید بد نیست. |