مهاجرسرا
غربت من و تو ... غربت تو و من - نسخه قابل چاپ

+- مهاجرسرا (https://www.mohajersara.org/forum)
+-- انجمن: آمریکا (https://www.mohajersara.org/forum/forum-4.html)
+--- انجمن: زندگی در آمریکا (https://www.mohajersara.org/forum/forum-27.html)
+---- انجمن: گفتگوی آزاد غیر مهاجرتی (https://www.mohajersara.org/forum/forum-45.html)
+---- موضوع: غربت من و تو ... غربت تو و من (/thread-1317.html)

صفحات 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10


RE: غربت من و تو ... غربت تو و من - laili - 2009-08-07

جمعه ها معمولا به خودم اجازه میدم وب گردی کنم امروز هم که داشتم گشت میزدم یه متن جالب پیدا کردم گفتم با شما قسمت کنم.......Big Grin

ما می توانيم از ايران انرژی بگيريم
می دونی ... اگه قرار بود قدرت انتخاب داشته باشم، دوست داشتم "روزها" را در غرب زندگی کنم و "شبها" را در شرق ... "هيجانم" در غرب باشه و "سکوتم" در شرق ... "بيرونم" در غرب باشه و "درونم" در شرق ... ايران يعنی شرق ... يعنی شب و سکوت و درون ... ما به اينها احتياج داريم ... البته غرب هم از اينها داره ، کوئيلو و بودا بار داره ... اما اگه غرب بايد کوئيلو داشته باشه تا حرفهايی از جنس مولانای ما را تکرار کنه، تک تک ما يک مولانا هستيم ... اگه غرب بايد بودا بار داشته باشه تا با موزيک شرقيش به آرامش برسه تک تک ما در بودا بار بزرگ شده ايم .... البته فرهنگ خودمون را خوب می شناسيم و از بابت 90 درصد اون شرمساريم. اما قدرت تفکيک بخشهای خوب و بد اون را داريم و لازم نيست به دليل حوادث روزگار با همه اون خداحافظی کنيم ... از آرامش Starbucks و شيطنتهای nightlife محل زندگيمون لذت می بريم ، اما گاه و بيگاه هم با ربنای شجريان به آسمان می ريم ، با خوندن حافظ ديوانه می شيم ، و برای بچه هامون با افتخار از سرزمين مولوی ها تعريف می کنيم ...

...

... قادر به زندگی در ايران و بدون ايران نيستيم اما تا عمر داريم ازش انرژی می گيريم و بهش کمک می کنيم ...



RE: غربت من و تو ... غربت تو و من - mohsen324 - 2009-08-08

وطن، وطن! نظر فکن به من
به هر کجا غریب وار
که زیر آسمان دیگری غنوده ام
همیشه با تو بوده ام
اگر که حال پرسی ام،
تو نیک می شناسی ام
من از درون غصه ها و قصه ها بر آمدم
چه غمگنانه سال ها
که بال ها زدم به روی بحر بی کناره ات
که در خروش آمدی، به جنب و جوش آمدی
به اوج رفت موج های تو
که یاد باد اوج های تو
کنون گر ز خنجری، میان کتف خسته ام
اگر که ایستاده ام و یا ز پا افتاده ام
برای تو، به راه تو، شکسته ام
سپاه عشق در پی است
شرار و شور کارساز با وی است
دریچه های قلب باز کن
سرود شب شکاف آن، ز چهار سوی این جهان
کنون به گوش می رسد
من این سرود نا شنیده را
به خون خود سروده ام
وطن، وطن! تو سبز و جاودان بمان
که من، پرنده ای مهاجرم
که از فراز باغ با صفای تو
به دور دست مه گرفته
پر گشوده ام



RE: غربت من و تو ... غربت تو و من - laili - 2009-08-09

ما قادر به زندگی در ايران نيستيم و نخواهيم بود
ما با کسی تعارف نداريم: ما نمی توانيم در ايران زندگی کنيم .... اصلا بحث اين حکومت و اون حکومت نيست ... اصلا بحث عدم وجود امکانات و حقوق اوليه پيشرفت و زندگی نيست ... شايد فقط از اينکه در يک صف کسی با زرنگی از ما جلو بزنه آزرده می شيم ... شايد فقط از رانندگی با آرامش در بين خطوط و زدن راهنما لذت می بريم ... شايد اصلا بحث اين هم نيست ... شايد فقط و فقط همون جور که علی های دايی و کريمی حق دارند از پيشرفت خودشون در يک باشگاه سطح جهانی استفاده کنند و لذت ببرند ، ما هم برای پيشرفت و لذت احتياج به فضای بزرگتری داريم ... به هر حال و با هر دليلی ، ما با کسی تعارف نداريم: ما نمی توانيم در ايران زندگی کنيم ...

اما با خودمون هم تعارف نداريم: ما ديگر هيچ گاه قادر به زندگی در ايران نخواهيم بود. بله ... درسته ... عوض شدن شرايط واقتضائات خانوادگی و بيزنسی بعضی از ما را به ايران بر می گردونه ، اما حتی در صورت برگشت هم ديگر در "ايران" "زندگی" نخواهيم کرد: .... يا "ايران" ايران نخواهد بود (همون جور که بنگلور ای که اون هندی بهش برگشت اون بنگلور نبود) ... يا "زندگی" ، زندگی... ما اين حقيقت را می دونيم و با خودمون تعارف نداريم.

برگرفته از وبلاگ سلمان



RE: غربت من و تو ... غربت تو و من - saeedhei - 2009-08-09

دوستت دارم ایران!


می خوام بگم دوست دارم
به پنجره ، به آسمون
به این شب آینه دزد
به تک درخت کوچمون
می خوام بگم..
می خوام بگم دوست دارم
به پنجره ، به آسمون
به این شب آینه دزد
به تک درخت کوچمون
می خوام بگم دوست دارم
به تو...
به اسم نقطه چین
به گریه های بی هوا
به کولی کوچه نشین
می خوام بگم دوست دارم
به هر رفیق نا رفیق
به شاعرای بی غزل
به جنگلای بی حریق
می خوام بگم دوست دارم
به قاتلم ، به روزگار
به اون کسی که میندازه
به گردنم طناب دار
دنیای ما عوض می شه
تنها با این جمله ناب
دوست دارم
دوست دارم
دوست دارم ، تو این عذاب
می خوام بگم دوست دارم
به بادبادک ، به مدرسه
به ترکه خیس انار ، کنار درسه هندسه
می خوام بگم دوست دارم
به مرغ عشق بی قفس
به جغد پیر بی صدا
به نی زنای بی نفس
می خوام بگم دوست دارم
به هر چه خوب ِ هر چه بد
به خونه های کاه گلی
به سیبای توی سبد
می خوام بگم دوست دارم
به نبض تلخ انتظار
به بدترین فصل سفر
به آخرین سوت قطار
دنیای ما عوض میشه
تنها با این جمله ناب
دوست دارم
دوست دارم
دوست دارم تو این عذاب

تقدیم به همه وطن پرستان .

موفق و سربلند باشید .



RE: غربت من و تو ... غربت تو و من - payam_prz - 2009-08-10

saeedhei جان این شعر را یک انسان مازوخیست سروده.


RE: غربت من و تو ... غربت تو و من - saeedhei - 2009-08-11

payam_prz نوشته: saeedhei جان این شعر را یک انسان مازوخیست سروده.

با سلام
ممنون پیام جان
راستش من خودم با مازوخیست ،مازوشیسم ، فتیشیست و یا سادیست هیچ ارتباطی نداشتم و ندارم فقط خواستم بگم هر جای دنیا باشم و اقامت هر جا رو داشته باشم بازم نشنال رجیونم ایرانیه .

بازم تشکر در مورد هویت شاعر شعر
موفق و تندرست باشید .



RE: غربت من و تو ... غربت تو و من - saeedhei - 2009-08-11

با سلام امیدوارم این شعر جزء هیچ فرقه ای جز وطن پرستان نباشه


آنقدر بنشست به عزلت اين دل شيدای من
شد خاک پاک ميهنم همرنگ با رخسار من

مردان من خاک من ميهن زيبای من
گربه شکل بهشتستان من ايران من

چشمه و دريا و کوهسار و گلستان
يک ذره از زيبايی روضه رضوان من

در سرزمين شاعران پارسی گو
فردوسی و حافظند پادشه اشعار من

در ميان اين همه رويای سرخ روزگار
همبستر ايران شدن رويای من

ای مردم پارسای پارس يکتا پرست
عرق داشتن بر ميهنت گفتار من

موفق و سربلند باشید .
به امید برنده شدن تمامی مهاجرسرایی ها Wink



RE: غربت من و تو ... غربت تو و من - laili - 2009-08-24

من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که میبینم بد آهنگ است.....
بیا ره توشه بر داریم.. قدم در راه بی برگشت بگذاریم.. ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟SadSadSad[/b]



RE: غربت من و تو ... غربت تو و من - kamyab9999 - 2009-08-25

با اجازه دوستان عزیز می خواستم یک نکته کاملا روشن رو دوباره برای دوستانی که در حال اماده شدن و رفتن به امریکا هستند از نقطه نظر تجربه شخصی بازگو کنم.
نکته مهم برای دل کندن از یک جا و اقامت در جای دیگر به علت مسائل غیر قابل پیش بینی(اتفاقات یا مخارج نا خواسته) یا و همینطور قابل پیش بینی(عدم وجود پذیرش در شغل و یا رده فعلی ) باعث بوجود امدن اختلافات شدید بین زوجها میشود و متاسفانه در صورت پافشاری منجر به اتفاقات ناخوشایندی خواهد شد. در صورتی که به صورت خانوادگی در حال مهاجرت هستید پیش از ان با قول و تعهد دو طرفه به راه بیافتید تا مثل بعضی از افراد در اینجا سرخورده و مایه عبرت دیگران نشوید. در مملکت خود هر آنکس که بودید در اینجا با تلاش و عزم همه اعضای خانواده - بهتر خواهید شد و در صورت عدم همکاری و نگاه دایم به گذشته و آنچیزهایی که رها کردید بدتر از آنچه فکر کنید دچار می شوید.
متاسفم اگر لحن تندی را انتخاب کرده ام ولی زندگی در امریکا و کشورهای سرمایه داری کاملا اتکا به فرد است و در صورت مخالفت هریک از اعضا خانواده راهی جز بازگشت و یا ماندن و جدال دائم راه دیگری نخواهید داشت.

فارغ از مسائل ذکر شده قبلی در صورت تفاهم بر ماندن در امریکا توصیه اکید بنده اینست که حتما به ادامه تحصیل به صورت جدی فکر کنید و سعی کنید مدرک تحصیلی از امریکا برای کار ارائه دهید با اینکار همزمان تقویت زبان و اشنایی با فرهنگ مردم این کشور برای شما قابل حصول خواهد شد. به امید موفقیت همه دوستان.



RE: غربت من و تو ... غربت تو و من - laili - 2009-09-15

تو اورنج کانتی تنها چیزی که من حس نکردم غربت بود............اینقدر ایرانی اینجا زیاده .............اصلا هم حال و هوای غربت و نداره هر کاری کردم یه چیزی از غربت بنویسم این تاپیک از سوت و کوری دربیاد گفتم دروغ چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟من که غربت نفهمیدم Big Grin


RE: غربت من و تو ... غربت تو و من - mohsen324 - 2009-09-15

خیلی خوبه لیلی! ولی حیف اورنج کانتی گرونه!
راستی اوضاع easy jobs چطوره اونجا؟



RE: غربت من و تو ... غربت تو و من - hoda - 2009-09-15

laili نوشته: تو اورنج کانتی تنها چیزی که من حس نکردم غربت بود............اینقدر ایرانی اینجا زیاده .............اصلا هم حال و هوای غربت و نداره هر کاری کردم یه چیزی از غربت بنویسم این تاپیک از سوت و کوری دربیاد گفتم دروغ چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟من که غربت نفهمیدم Big Grin

بر عکس لیلی من هم در اورنج کانتی هستم و نه تنها ایرانی ندیدم بلکه واقعا معنی غربت رو فهمیدم ...
خوش به حالت لیلی جون چون من فکر نمی کنم بتونم اینجا دووم بیارم

در این دنیا که مردانش عصا از کور می دزدن
من خوش باور نادان محبت جستجو کردم



RE: غربت من و تو ... غربت تو و من - elham - 2009-09-16

واي لس انجلس که مسخره هست هر جا ميري ايراني ميبیني تو وست وود که تو پياده رو تو مارکت ها تو رستوران همه جا ايراني ها هستند امروز با اتوبوس رفتم downtown
کار داشتم فکر کنید داشتم با راننده حرف میزدم که ادرس بپرسم که یهو یه نفر ایرانی باز پیدا شد و شروع کرد به توضیح دادن ای خدااااااااااااااااا انگار تو تهران هستی



RE: غربت من و تو ... غربت تو و من - laili - 2009-09-16

هدی جون من اینجا سرمیگردونم ایرانی میبینم......دنبال دخترم مدرسه میرم ایرانیها ایستادند و حرف میزنن...رفتیم سوپر مارکت ایرانی همه با هم سلام علیک میکردند و میگفتن نماز روزه هاتون قبول ... برام خیلی جالب بودBig Grin
جاتون خالی زولبیا بامیه خریدیم.........اسفند...چای دو غزال.....هر چیزی فکر کنید هم داشت............
هدی جون تحمل کن ...................هر چی باشه از تهران پر دود و ترافیک که بهترهRolleyes
یه رستوران ایرانی هم هست به نام بهار اگه نرفتی برو غذاهاش بی نظیرهBig Grin



RE: غربت من و تو ... غربت تو و من - payam_prz - 2009-09-16

عجیبه... من دلم میخواد یه مدتی اصلا ایرانی نبینم اونوقت همه دنبال ایرانی میگردن. من تصور میکنم "غربت" به معنی دوری از وطن و هموطن نیست، بلکه به معنی دوری از هم عقیده و هم مسلکه.