(2014-07-04 ساعت 21:19)shandiz نوشته:  دوستان اگه ازانسی میشناسید که کارش خوبه برای گرفتن ویزای امارات ممنون میشم توپیام خصوصی تلفن یا ادرسشو بدید ممنون

(2014-08-11 ساعت 16:47)injaoonja نوشته:  سلام بچه ها .
4 تا 7 سپتامبر کسی هست بریم ابوظبی؟

(2014-08-21 ساعت 16:18)shandiz نوشته:  با سلام
داستان ما از جایی شروع شد که بعد از 1 سالو 4 ماه وقت مصاحبم امد و من از اونجا که واکسنهامو چند ماه بود تکمیل کرده بودم فقط دنبال هواپیما وهتل بودم که هواپما رو 1 ماه قبل پروازم رزرو کردم سیستمی ماهان 17 به 20 اگست و هتلم انتخابم نزدیکی به مترو بود و قیمته پایین (خرج الکی نمیخواستم بکنم )تنها هم بودم و به قول معرف یه جا لازم داشتم که استراحت کنم هتلم نزدیک ایستگاه الاتحاد یا union بود که 3 دقیقه پیاده روی داشت)
من جوری پروازمو رزرو کرده بودم که صبح اولین پرواز باشه که به مدیکال همون روز برسم و برگشتم اخرین وقت باشه که بتونم وقتمو عوض کنم (اگه یک ضرب میشد ) و هتلمو تا زمانی که سفارت میده عقب بندازم
مصاحبه
شب ساعت 10:30 با اون که فکر نمیکردم خوابم ببره خوابیدم و ساعتو 3:30 گداشتم ولی وقتی ساعت زنگ خورد 30 دقیقه کوک کردم که بازم بخوابم (به خودم گفتم پاشو ببینم ) اماده شدم ساعت 4:45 قرار داشتم با ملیکا امد در هتل سوار شدیم و با 2 تا کیس لاتاری افا میلاد و اقا حامد هم سفر شدم ساعت 6 و خورده ای جلوی سفارت بودیم 1 2 3 نفرای اول رو صندلیهای چوبی تا ساعت 7 که کم کم کار کنا امدن هوا هم خوب بود ساعت 7:30 کم کم بعد از باز رسی و نشون دادن پاس و وقت سفارت رفتیم داخل و دوباره نشستیم تا 30 دقیقه دیگه که از اونجا به سالن گرفتن مدارک و انگشت نگاری دعوت شدیم
بعد از گرفتن شماره و نشستن رو صندلیها نوبت خوندن شماره بود که 2 سمت سالون نشون داده میشه مثل بانک خودمون و اول مدارکو ازمون میگیرند بعد انگشت نگاری و بعد شروع به مصاحبه که همه اینها طبق شماره ای که گرفتین همون اول پیش میره تعدادی اونجا دیدم که خیلی استرس داشتن و خانمی که رو به روی من نشسته بود میلرزید ولی استرس به خودتو راه ندید خیلی راحت تر از اون چیزی هست که فکرشو میکنید ( البته یکی باید اینو به خود من میگفت)منم با 2 تا دوستان کمی حرف میزدیم که باعث میشد استرسم از بین بره
مصاحبه با استیو
سلام .. سلام
مدارکمو که 4 کیلو میشد از ترجمه تا عکس نامه ایمیلو چتو و..... گذاشتمو نشستم(هیچ کدومو نه دید نه گرفت ) سوالهای در مورد همسرم چند سال اونجا هستو کی رفته چی کار میکنه کجا زندگی میکنه و پدرشون کی رفتن و....
خودم چی کار میکنه خدمت کجا رفتی چند ساله با هم اشنا شدید کی ازدواج کردید اخرین باری که دیدید همو کی بوده و....
در اخر شما لازم دارید که مدارکتون چک بشه از 3 هفته دیگه چک کنید اسمتون تو سایت میاد و بین 3 تا 6 ماه طول میکشه این مرحله برگه ابی رو دادو که AP رو ش با ماژیک فسفری رنگ زد و منم تا اون موقعه با لبخند جوابشو میدادم با ناراحتی گفتم من 9 ماه همسرمو ندیدم یعنی 3 تا 6 ماه دیگه باید منتظر بمونم گفت ببخشید همه ایرانیها باید این چک رو بخورند منم با ناراحتی پاشدم امدم بیرون و یه خداحافظی خشک کردم نمیدونم جواب داد یا نه.
همون شبم پرواز داشتم ساعت 10 و امدم تهران
این بود کل ماجرای مصاحبه من از همه دوستانی که منو کمک کردن و برام دعا کردن ممنونم
اگه سوالی بود بپرسید همین جا تا دوستان هم استفاده کنند و منم تا جایی که بتونم جواب میدم

(2014-10-12 ساعت 14:14)farnaz.f نوشته:  باتشکراز سفر نامه های خوبتون ودرخواست سفرنامه از دوستانی که جدیدا با کیس ازدواج برای مصاحبه رفته اند من دو چیز را نفهمیدم
۱.گواهی سوپیشینه پلیس مگر برای ایرانیها هم می خواهند که دوستان در سفر نامه ها برده بودند؟

(2014-08-21 ساعت 16:18)shandiz نوشته:  با سلام
داستان ما از جایی شروع شد که بعد از 1 سالو 4 ماه وقت مصاحبم امد و من از اونجا که واکسنهامو چند ماه بود تکمیل کرده بودم فقط دنبال هواپیما وهتل بودم که هواپما رو 1 ماه قبل پروازم رزرو کردم سیستمی ماهان 17 به 20 اگست و هتلم انتخابم نزدیکی به مترو بود و قیمته پایین (خرج الکی نمیخواستم بکنم )تنها هم بودم و به قول معرف یه جا لازم داشتم که استراحت کنم هتلم نزدیک ایستگاه الاتحاد یا union بود که 3 دقیقه پیاده روی داشت)
من جوری پروازمو رزرو کرده بودم که صبح اولین پرواز باشه که به مدیکال همون روز برسم و برگشتم اخرین وقت باشه که بتونم وقتمو عوض کنم (اگه یک ضرب میشد ) و هتلمو تا زمانی که سفارت میده عقب بندازم
مصاحبه
شب ساعت 10:30 با اون که فکر نمیکردم خوابم ببره خوابیدم و ساعتو 3:30 گداشتم ولی وقتی ساعت زنگ خورد 30 دقیقه کوک کردم که بازم بخوابم (به خودم گفتم پاشو ببینم ) اماده شدم ساعت 4:45 قرار داشتم با ملیکا امد در هتل سوار شدیم و با 2 تا کیس لاتاری افا میلاد و اقا حامد هم سفر شدم ساعت 6 و خورده ای جلوی سفارت بودیم 1 2 3 نفرای اول رو صندلیهای چوبی تا ساعت 7 که کم کم کار کنا امدن هوا هم خوب بود ساعت 7:30 کم کم بعد از باز رسی و نشون دادن پاس و وقت سفارت رفتیم داخل و دوباره نشستیم تا 30 دقیقه دیگه که از اونجا به سالن گرفتن مدارک و انگشت نگاری دعوت شدیم
بعد از گرفتن شماره و نشستن رو صندلیها نوبت خوندن شماره بود که 2 سمت سالون نشون داده میشه مثل بانک خودمون و اول مدارکو ازمون میگیرند بعد انگشت نگاری و بعد شروع به مصاحبه که همه اینها طبق شماره ای که گرفتین همون اول پیش میره تعدادی اونجا دیدم که خیلی استرس داشتن و خانمی که رو به روی من نشسته بود میلرزید ولی استرس به خودتو راه ندید خیلی راحت تر از اون چیزی هست که فکرشو میکنید ( البته یکی باید اینو به خود من میگفت)منم با 2 تا دوستان کمی حرف میزدیم که باعث میشد استرسم از بین بره
مصاحبه با استیو
سلام .. سلام
مدارکمو که 4 کیلو میشد از ترجمه تا عکس نامه ایمیلو چتو و..... گذاشتمو نشستم(هیچ کدومو نه دید نه گرفت ) سوالهای در مورد همسرم چند سال اونجا هستو کی رفته چی کار میکنه کجا زندگی میکنه و پدرشون کی رفتن و....
خودم چی کار میکنه خدمت کجا رفتی چند ساله با هم اشنا شدید کی ازدواج کردید اخرین باری که دیدید همو کی بوده و....
در اخر شما لازم دارید که مدارکتون چک بشه از 3 هفته دیگه چک کنید اسمتون تو سایت میاد و بین 3 تا 6 ماه طول میکشه این مرحله برگه ابی رو دادو که AP رو ش با ماژیک فسفری رنگ زد و منم تا اون موقعه با لبخند جوابشو میدادم با ناراحتی گفتم من 9 ماه همسرمو ندیدم یعنی 3 تا 6 ماه دیگه باید منتظر بمونم گفت ببخشید همه ایرانیها باید این چک رو بخورند منم با ناراحتی پاشدم امدم بیرون و یه خداحافظی خشک کردم نمیدونم جواب داد یا نه.
همون شبم پرواز داشتم ساعت 10 و امدم تهران
این بود کل ماجرای مصاحبه من از همه دوستانی که منو کمک کردن و برام دعا کردن ممنونم
اگه سوالی بود بپرسید همین جا تا دوستان هم استفاده کنند و منم تا جایی که بتونم جواب میدم