مهاجرسرا
بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - نسخه قابل چاپ

+- مهاجرسرا (https://www.mohajersara.org/forum)
+-- انجمن: آمریکا (https://www.mohajersara.org/forum/forum-4.html)
+--- انجمن: ویزاهای مهاجرتی آمریکا (https://www.mohajersara.org/forum/forum-29.html)
+---- انجمن: ویزای نامزدی و ازدواج (https://www.mohajersara.org/forum/forum-32.html)
+---- موضوع: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ (/thread-5388.html)

صفحات 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429 430 431 432 433 434 435 436 437 438 439 440 441 442 443 444 445 446 447 448 449 450 451 452 453 454 455 456 457 458 459 460 461 462 463 464 465 466 467 468 469 470 471 472 473 474 475 476 477 478 479 480 481 482 483 484 485 486 487 488 489 490 491 492 493 494 495 496 497 498 499 500 501 502 503 504 505 506 507 508 509 510 511 512 513 514 515 516 517 518 519 520 521 522 523 524 525 526 527 528 529 530 531 532 533 534 535 536 537 538 539 540 541 542 543 544 545 546 547 548 549 550 551 552 553 554 555 556 557 558 559 560 561 562 563 564 565 566 567 568 569 570 571 572 573 574 575 576 577 578 579 580 581 582 583 584 585 586 587 588 589 590 591 592 593 594 595 596 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 607 608 609 610 611 612 613 614 615 616 617 618 619 620 621 622 623 624 625 626 627 628 629 630 631 632 633 634 635 636 637 638 639 640 641 642 643 644 645 646 647 648 649 650 651 652 653 654 655 656 657 658 659 660 661 662 663 664 665 666 667 668 669 670 671 672 673 674 675 676 677 678 679 680 681 682 683 684 685 686 687 688 689 690 691 692 693 694 695 696 697 698 699 700 701 702 703 704 705 706 707 708 709 710 711 712 713 714 715 716 717 718 719 720 721 722 723 724 725 726 727 728 729 730 731 732


RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - الهه سابق - 2012-10-17

آره واقعا سخته که بفهمی هدف طرف مقابلت چیه. ولی عزیزم متاسفانه این روزا نمیشه به این راحتیا به کسی اعتماد کرد. فقط بحث آمریکا نیستا. این روزا اگه پسر یا دختری پولدار باشه هم نمیتونه اعتماد کنه که طرفش بخاطر پول میخوادش یا نه.
من اصلا قصد ندارم ذهنتو خراب کنم ولی این که میگی این سایتو میشناسه، خوب حتما به این سایت سر هم میزنه دیگه. به نظرت کسی که پرونده مهاجرتی نداره یا لاتاری قبول نشده، وقتی میاد اینجا، آیا به این معنی نیست که آمریکا رفتن یه جورایی ذهنشو مشغول کرده؟
به نظر من ما آدما توی زندگی مون همیشه یه سری نشونه ها سر راهمون قرار میگیره. ولی هیچ وقت به نشونه ها توجه نمیکنیم و به راهمون ادامه میدیم. نشونه ها رو نباید دست کم گرفت، چه نشونه های مثبت، چه منفی
یکیش خود من که تا حالا به نشونه ها اهمیت ندادم Big Grin



RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - mazlom khanom - 2012-10-17

(2012-10-17 ساعت 05:02)elahenadafy2 نوشته:  به نظر من ما آدما توی زندگی مون همیشه یه سری نشونه ها سر راهمون قرار میگیره. ولی هیچ وقت به نشونه ها توجه نمیکنیم و به راهمون ادامه میدیم. نشونه ها رو نباید دست کم گرفت، چه نشونه های مثبت، چه منفی

این حرف کاملا درست و کاملا درست و کاملا درست است . من ۱۰۰۰ $ بخاطر گذاشتن از این نشونه‌ها چند ساله پیش از دست دادم . چون فقط به جلو نگاه می‌کردم و به اطراف نه.



RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - mazlom khanom - 2012-10-17

(2012-10-17 ساعت 03:20)sh.am نوشته:  من واقعا از همه شما ممنونم
که بهم جواب دادین . خوشحالم کردین
اما خوب یک چیزی هم بگم اون شخص این سایت رو میدونه .....نمیدونم حالا نام کاربریمو بدونه یا نه اما بهش گفته بودم. اما فکر نکنم که تاحالا اومده باشه خونده باشه .

به هر حال من آدمی نیستم که کسی رو سر کار بزارم ...یا بخوام تو این مدت بهش خیانت کنم . به هیچ وجه همچین آدمی نیستم. یا باید اگه چیزی بینمون هست درست باشه در این صورت راه اشتباه جواب نمیده.
یه جورایی تابلوه بگم میخوام بیام ایران ...چون واقعا فکر نکنم خودمم این کارو کنم .
موقعیت خیلی سختیه.....
حتی یه بار بهش گفتم منو واقعا واسه چی میخوای.
گفت اگه فکر میکنی واسه آمریکاست که تورو میخوام حاضر نیستم لحظه ای باهات باشم
نمیدونم باید چه جوری بفهمم .دوست ندارم پشیمون بشم.و البته دوست دارم زودتر به نتیجه برسم ...
من تو مدتی که ایران بودم دیدمش ...با هم بیرون رفتیم ..اما زمان کوتاهی رو باهم بودیم چون من برگشتم آمریکا ...
و به هیچ وجه هم نمیتونم دو سه سال صبر کنم که ببینم چی میشه و چه جوری پیش میره. چون مطمئنم فقط اگه قرار باشه تو این مدت ایران نرم و از طریق اینترنت باهاش در تماس باشم و نرم ببینمش ضربه میخورم ...

به هیچ وجه شما نمیتونی‌ بفهمی تا وقتی‌ زیر یک سقف زندگی‌ نکردی و داخل زندگیش نشدی . .چه بخواهی چه نخواهی اگه برای این آقا پسر اقدام کنی‌ ( باید بعد ازدواج حد آقل ۲ سال صبر کنی‌ تا کارش ویزا و ...درست بشه و برسه آمریکا) پس نگو نمی‌خواهی صبر کنی‌ ... باید صبر کنی‌ .

.پس این زمان مناسبی است که هم دیگر را بشناسید. همین.

با چند تا تست تو چت و .... نمی‌شه کسی‌ را شناخت مخصوصا اگه چت باز حرفه ی هم باشه . تو این ۲ سال اگه بد بود باید طلاق بگیری . طلاق هم تو آمریکا یه امر کاملا حل شده برای مردم است. پس ترس نداره.

تازه امدیم و برای آمریکا با شما ازدواج کنه .در بدترین حالتش شما را تو آمریکا ترک کنه.میتونی‌ اینطوری فکر کنی‌ که شما به یه نفر کمک کردی که به ارزویش برسه . خدا یه روزی اجرت را میده.
ازدواج دور با چت یک ریسک است و ریسک هم اومد نیامد داره .



RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - sh.am - 2012-10-17

من خودم بهش این سایت رو معرفی کردم و خودم ازش خواستم بیاد به این سایت سر بزنه و بخونه ... آخه من هم که نمیرسم همه چیز رو پیگیری کنم .
خیلی اصرار کردم این سایت رو ببینه اما اتفاقا اصلا مشتاق دیدن این سایت نیست خودم براش مطالب رو میخونم
فکر نکنم یه بار هم اومده باشه میگه تو که خودت برام خوندی دیگه چی رو ببینم...و از طرفی همش میگه هر تصمیمی که تو بگیری .

خوب اگه الان ایران بودم که میتونستیم کلی همدیگه رو ببینیم .حالا که برگشتم آمریکا جز وبکم و skype و یاهو راه دیگه ای نداریم که باهام در تماس باشیم .
اگه الان ازدواج کنیم خب میتونم تا زمانی که کارش درست میشه زود به زود بیام ایران مثلا چند ماهی یکبار یا اینکه باهم بریم مسافرت خارج از کشور خوبیش اینکه دیگه همدیگر رو راحت تر میشناسیم ( اما نکته منفی اینجاست که در اون حالت ازدواج کردم و دیگه راه برگشت ندارم )
اما اگه صبر کنم سیتی زن شم بعدش مثلا با نامزدی بیامرش در اون حالت فکر نکنم بتونم زود به زود برم ایران چون خانوادم بهم گیر میدن و فکر نمیکنم خانوادم اونقدر بهم آزادی بدن که بزارن باهاش راحت برم بیرون ....
نمیدونم شما جای من بودین چی کار میکردین ؟
اگه یکی یک نفر رو به خاطر آمریکا ترک کنه مگه الکیه ..عمرشو - سرمایشو -وقتشو - جونیشو همه چیزشو گذاشته برای طرف مقابلش. اثرات مخربی که رو آدم میگذاره چی ؟
تازه موقعیت های زیادی رو هم احتمالا رد کرده به خاطرش. تو همین یک ماهی که برگشتم آمریکا فقط 3 نفر رو رد کردم ..البته شرایط اونا هم با من به هیچ وجه جور نبود.منظورم این هست که آدم وفاداری هستم .حتی اگه شخص مناسب و مورد پسندی هم بیاد بازهم به خاطرش ردش میکنم .واسه همین هست که دوست دارم زودتر به نتیجه برسم چی کار کنم



RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - manoun - 2012-10-17

بچه ها ببخشید که من خیلی دیر به دیر میام و چیزی هم نمینویسم. ولی واقعا حسش نیست. خواستم تشکر کنم ازتون. امیدوارم کار همتون به زودی راه بیفته.


RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - omead - 2012-10-17

(2012-10-17 ساعت 10:49)sh.am نوشته:  من خودم بهش این سایت رو معرفی کردم و خودم ازش خواستم بیاد به این سایت سر بزنه و بخونه ... آخه من هم که نمیرسم همه چیز رو پیگیری کنم .
۱- همین که این سایت رو خودت بهش معرفی کردی و بعد اومدی اینجا و راهنمایی می‌خوای نشون میده خیلی زبل نیستی هنوزBig Grin. پس بهتره با مشورت کامل خانواده هر کاری رو انجام بدی.
۲- حتما شرایط خودت و دوستت رو در نظر بگیر. ببین اگه گرین کارت نداشتی و ایران زندگی می‌کردی، آیا این پسر فقط به عنوان دوست‌دختر بهت نگاه می‌کرد و یا به دنبال زندگی مشترک بود.
۳- مسلما چون گرین‌کارت داری، ممکنه افرادی بهت پیشنهاد ازدواج بدن که شرایط مالی، اجتماعی، تحصیلی و ... بالاتری از تو داشته باشند. تا اینجا هیچ مشکلی نیست و طبیعیه. مشکل موقعی به وجود میاد که با فردی ازدواج کنی که خیلی خیلی از تو بالاتر باشه. در این صورت باید هواست جمع باشه.
۴- کلا ۵ ماهه که این پسر رو میشناسی که از این ۵ ماه حدس میزنم حداکثر ۲ ماه یا ۳ ماه آن به صورت مستقیم بوده، زمانی که ایران بودید. ضمنا ۲۳ سال سن دارید. به نظرم خیلی دارید عجله می‌کنید. سعی کنید با خانواده‌اش ارتباط برقرار کنید (به صورت همین اینترنتی). ببینید واکنش اونها به رابطهٔ شما چیه. حتما خانوادهٔ خودتون و این پسر رو با هم آشنا کنید.



RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - sh.am - 2012-10-17

تا حالا پسرای زیادی بودن که بخوان به خاطر آمریکا با من باشن.چه تو ایران چه تو آمریکا..مچ همشون رو هم گرفتم و فقط خودشون ضربه خوردن چیز دیگه ای عایدشون نشد.
اما تفاوتش این بود که اونها از من دور نبودن و خیلی سریع به نتیجه میرسیدم.اما الان دورم کارم سختتره و از طرفی دوستش هم دارم.

تو زندگیم فکر نکرده کاری نمیکنم.فکر همه چی رو میکنم .خودم میدونم که ممکنه این مطالب رو بخونه ..مسئله ای نیست از نظر من ..شما مو میبینید ما پیچش مو .Wink

بازهم از راهنمایی همتون ممنون...ان شاالله کار همتون درست شه بیاید اینجا .و همه شما رو هم درک میکنم که ممکنه شماها هم سرکوفت هایی از این قبیل که به خاطر آمریکا ازدواج کردن رو خورده باشید.و میدونم که شماها اینطوری نیستین. جسارت به هیچ کسی نکردم.
میدونم و مطمئنم که حتما درک میکنید شرایط کسانی که داخل آمریکا هستن و میخوان با شخصی در ایران ازدواج کنند.
مخصوصا برای دخترا خیلی سختر هم میشه



RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - shabnam.84 - 2012-10-17

آره عزیزم درسته برای خیلی ها ممکنه این مسئله پیش بیاد. امیدوارم که بهترین راه رو انتخاب کنی و خوشبخت بشی


RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - girl - 2012-10-17

عزیزم یه چیزی‌رو اضافه کنم به صحبتهای دوستان.. اونم اینکه ما هیچوقت نمی‌تونیم بگیم همهٔ خانوما یه جورن و آقایون یه جور.. آدما باهم فرق دارن.. اگه حست نسبت به این آدم خوب سعی‌ کن شکو بد بینی‌ رو از خودت دور کنی‌ که بتونی‌ درست تر فکر کنی‌ چون فک می‌کنم شک باعث می‌شه آدم بترسه و ترس ممکن باعث شه آدم تصمیم غلط بگیره و با توجه به اینکه شما نسبت به دوستتون علاقه دارید بهترین تصمیمو بگیرید که خدای نکرده بعدا پشیمون نشید.. فقط از عقلت کمک نگیر به نظر من برای تصمیم گرفتن واسه ازدواج هم به عقلت نیاز داری هم به قلبت.. همه چیزو کنار هم بچین و بهترین تصمیمو بگیر.. از خدا هم بخواه اون نشونهایی که الاهه گفت رو بهت نشون بده که راحت تر تصمیم بگیری.. امیدوارم همیشه موفق باشی‌ عزیزم.


RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - omead - 2012-10-17

(2012-10-17 ساعت 18:44)brotherhood نوشته:  یک چیز درباره پسر ها بهت میگم چون خودمم پسر هستم.

1 - پسری نداریم که از راه دور عاشق دختری بشه حالا یعنی چی :
یعنی اینکه پسر از نزدیک دختر رو میبینه و حسش میکنه و باهاش میره بیرون تازه بعد از چند ماه اگر اون دختره هیچ گیری نداشته باشه شاید ازش خوشش بیاد...

2 - همه پسرا عشق آمریکا هستن اونم بی دردسر تر از این راه که نیست ..


پس یک چیز بگم که کلا بیخیال پسر بشو برو با یک آمریکایی ازدواج کن یا یک ایرانی بزرگ شده آمریکا ...

یک مثل هست که میگه :

یک بار جستی ملخک 2 بار جستی ملخک بار 3 تو دستی ...

حالا تو میخایی مچ چند تا پسر رو بگیری بعضی ها اینقدر تمیز رو مخت کار میکنن که ...
دوست عزیز در مورد همه نمیشه یکسان قضاوت کرد. اگه بخواهیم به دید شما نگاه کنیم، همهٔ دخترها هم فقط به پول ازدواج می‌کنند یا به گرین‌کارت. شخصیت انسانها با هم یکی نیست. بعضی از مردها مایهٔ دوست‌پسر بودنشون زیاده بعضی از مردها هم مایهٔ شوهر بودنشون. دوستانی که من تا حالا داشتم بیشتر از افرادی بودن که مایهٔ شوهربودنشون می‌چربیده. البته شاید دلیلش این بوده که من با افراد با تحصیلات عالی همش سروکار داشتم ولی با این حال دلیل نمی‌شه که همه مردها یه دیدگاه داشته باشند. نمی‌دونم چند سالتونه. ولی مردها، به خصوص مرز ۳۰ سال رو که رد می‌کنند، عموما میل به تشکیل خانواده و بجه‌دار شدن دارند تا اینکه روابط کوتاه مدت داشته باشند و هی دوست‌دختر عوض کنند. در سن ۲۰ تا ۳۰ سال مردها عموما فقط به روابط کوتاه مدت بدون مسئولیت فکر می‌کنند. ولی از ۳۰ به بعد به روابط بلند مدت فکر می‌کنند. حس نیاز به داشتن بچه در مردها معمولا در ۳۰ به بعد قوی می‌شه و باعث می‌شه که به ازدواج فکر کنند ولی این حس در زنها از همون ۸ سالگی قوی هست. ترس از تنهایی در سن بالای ۳۰ خیلی دردآوره. اگر تمام دوستان جوانیتون ازدواج کنند و یه مدت تنهایی بکشید متوجه می‌شید که من چی می‌گم. شاید الان چند تا دوست دارید که با هم خوش می‌گذرونید ولی این دوران هم تموم می‌شه و مثل من دیگه می‌بینید که نمی‌تونید با هم‌جنس هم‌سن خودتون راحت دوست بشید و هم‌سن‌های مجرد خودتون فقط یه عده آدمهای مورددار هستند که هیچ شباهتی به شما ندارند و هیچ خاطراتی باهاشون ندارید و اونوقته که خوره تنهایی به جونتون می‌فته و به فکر ازدواج می‌افتید. این دوره از زندگی مردها بین ۲۵ تا ۴۵ اتفاق می‌افته، هرچند که در بیشتر مواقع حول و حوش ۳۰ سالگی این اتفاق میفته.



RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - negi - 2012-10-18

(2012-10-17 ساعت 18:13)sh.am نوشته:  تا حالا پسرای زیادی بودن که بخوان به خاطر آمریکا با من باشن.چه تو ایران چه تو آمریکا..مچ همشون رو هم گرفتم و فقط خودشون ضربه خوردن چیز دیگه ای عایدشون نشد.
اما تفاوتش این بود که اونها از من دور نبودن و خیلی سریع به نتیجه میرسیدم.اما الان دورم کارم سختتره و از طرفی دوستش هم دارم.

تو زندگیم فکر نکرده کاری نمیکنم.فکر همه چی رو میکنم .خودم میدونم که ممکنه این مطالب رو بخونه ..مسئله ای نیست از نظر من ..شما مو میبینید ما پیچش مو .Wink

بازهم از راهنمایی همتون ممنون...ان شاالله کار همتون درست شه بیاید اینجا .و همه شما رو هم درک میکنم که ممکنه شماها هم سرکوفت هایی از این قبیل که به خاطر آمریکا ازدواج کردن رو خورده باشید.و میدونم که شماها اینطوری نیستین. جسارت به هیچ کسی نکردم.
میدونم و مطمئنم که حتما درک میکنید شرایط کسانی که داخل آمریکا هستن و میخوان با شخصی در ایران ازدواج کنند.
مخصوصا برای دخترا خیلی سختر هم میشه
دوست عزیز من
من یه خواهر دارم که هم سن شماست و من خیلی بهش نزدیکم. کاملا احساسات رو الان درک میکنم. ولی ازت خواهش می کنم که اصلا به این زودی تصمیم نگیری. الان توی یه سن بحرانی هستی. زود عاشق می شی و بعد از یه مدت فارغ. می دونم عشق توی این سن خیلی عمیق و قوی هست، خیلی همه چی قشنگه ولی شما یه کمی ماجرات فرق داره. راههایی که جلوت بازه زیاد نیستند. مواظب باش موقعیتهاتو از دست ندی. سعی کن به خودت و حتی دوست پسرت بیشتر وقت بدی. مطمئن باش که خیلی بهتر و منطقی تر می تونید تصمیم بگیرید.
موفق باشی



RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - mazlom khanom - 2012-10-18

(2012-10-17 ساعت 22:40)omead نوشته:  
(2012-10-17 ساعت 18:44)brotherhood نوشته:  یک چیز درباره پسر ها بهت میگم چون خودمم پسر هستم.
حالا تو میخایی مچ چند تا پسر رو بگیری بعضی ها اینقدر تمیز رو مخت کار میکنن که ...
دوست عزیز در مورد همه نمیشه یکسان قضاوت کرد. اگه بخواهیم به دید شما نگاه کنیم، همهٔ دخترها هم فقط به پول ازدواج می‌کنند یا به گرین‌کارت. شخصیت انسانها با هم یکی نیست. بعضی از مردها مایهٔ دوست‌پسر بودنشون زیاده بعضی از مردها هم مایهٔ شوهر بودنشون. دوستانی که من تا حالا داشتم بیشتر از افرادی بودن که مایهٔ شوهربودنشون می‌چربیده. البته شاید دلیلش این بوده که من با افراد با تحصیلات عالی همش سروکار داشتم ولی با این حال دلیل نمی‌شه که همه مردها یه دیدگاه داشته باشند. نمی‌دونم چند سالتونه. ولی مردها، به خصوص مرز ۳۰ سال رو که رد می‌کنند، عموما میل به تشکیل خانواده و بجه‌دار شدن دارند تا اینکه روابط کوتاه مدت داشته باشند و هی دوست‌دختر عوض کنند. در سن ۲۰ تا ۳۰ سال مردها عموما فقط به روابط کوتاه مدت بدون مسئولیت فکر می‌کنند. ولی از ۳۰ به بعد به روابط بلند مدت فکر می‌کنند. حس نیاز به داشتن بچه در مردها معمولا در ۳۰ به بعد قوی می‌شه و باعث می‌شه که به ازدواج فکر کنند ولی این حس در زنها از همون ۸ سالگی قوی هست. ترس از تنهایی در سن بالای ۳۰ خیلی دردآوره. اگر تمام دوستان جوانیتون ازدواج کنند و یه مدت تنهایی بکشید متوجه می‌شید که من چی می‌گم. شاید الان چند تا دوست دارید که با هم خوش می‌گذرونید ولی این دوران هم تموم می‌شه و مثل من دیگه می‌بینید که نمی‌تونید با هم‌جنس هم‌سن خودتون راحت دوست بشید و هم‌سن‌های مجرد خودتون فقط یه عده آدمهای مورددار هستند که هیچ شباهتی به شما ندارند و هیچ خاطراتی باهاشون ندارید و اونوقته که خوره تنهایی به جونتون می‌فته و به فکر ازدواج می‌افتید. این دوره از زندگی مردها بین ۲۵ تا ۴۵ اتفاق می‌افته، هرچند که در بیشتر مواقع حول و حوش ۳۰ سالگی این اتفاق میفته.


این حرف شما در صورتی‌ درسته که اون شخص کاملا عادی از نظر فکر باشه و سلامت روان کامل داشته باشه ... حرف شما مثل این که بگیم تمام پسران در سنّ ۱۳ سالگی بلوغ میشن ولی‌ آیا واقعا اینطوره ؟ ولی‌ همه انسان‌ها کاملا یک جور نیستند. . من مرد‌هایی‌ میشنا سم که تو ۵۱ سالگی هم هنوز مثل یه جوانی۲۰-۲۵ ساله با زن‌ها و دختران رفتار می‌کنه و فقط به مقصود خودش فکر می‌کنه . یا مردهایی را میشناسم که تو سنّ ۳۸ سالگی با داشتن ۳ تا بچه ۱۳-۹ ساله دوباره عاشق یه دختر ۲۷ ساله شده و زنش را طلاق داده که با اون زن زندگی‌ کنه. این حرف شما تا حد ۵۰ % درست است نه بیشتر .
تفاوت مردان با مردان بسیار بیشتر از تفاوت زنان با زنان است.
مورد ۳۸ ساله فوق لیسانس داشت وقتی‌ این کار را با زن اولش kard . پس ربط به تحصیلات به‌‌ اون صورت نداره



RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - mazlom khanom - 2012-10-18

(2012-10-17 ساعت 10:49)sh.am نوشته:  من خودم بهش این سایت رو معرفی کردم و خودم ازش خواستم بیاد به این سایت سر بزنه و بخونه ... آخه من هم که نمیرسم همه چیز رو پیگیری کنم .
خیلی اصرار کردم این سایت رو ببینه اما اتفاقا اصلا مشتاق دیدن این سایت نیست خودم براش مطالب رو میخونم
فکر نکنم یه بار هم اومده باشه میگه تو که خودت برام خوندی دیگه چی رو ببینم...و از طرفی همش میگه هر تصمیمی که تو بگیری .

خوب اگه الان ایران بودم که میتونستیم کلی همدیگه رو ببینیم .حالا که برگشتم آمریکا جز وبکم و skype و یاهو راه دیگه ای نداریم که باهام در تماس باشیم .
اگه الان ازدواج کنیم خب میتونم تا زمانی که کارش درست میشه زود به زود بیام ایران مثلا چند ماهی یکبار یا اینکه باهم بریم مسافرت خارج از کشور خوبیش اینکه دیگه همدیگر رو راحت تر میشناسیم ( اما نکته منفی اینجاست که در اون حالت ازدواج کردم و دیگه راه برگشت ندارم )
اما اگه صبر کنم سیتی زن شم بعدش مثلا با نامزدی بیامرش در اون حالت فکر نکنم بتونم زود به زود برم ایران چون خانوادم بهم گیر میدن و فکر نمیکنم خانوادم اونقدر بهم آزادی بدن که بزارن باهاش راحت برم بیرون ....
نمیدونم شما جای من بودین چی کار میکردین ؟
اگه یکی یک نفر رو به خاطر آمریکا ترک کنه مگه الکیه ..عمرشو - سرمایشو -وقتشو - جونیشو همه چیزشو گذاشته برای طرف مقابلش. اثرات مخربی که رو آدم میگذاره چی ؟
تازه موقعیت های زیادی رو هم احتمالا رد کرده به خاطرش. تو همین یک ماهی که برگشتم آمریکا فقط 3 نفر رو رد کردم ..البته شرایط اونا هم با من به هیچ وجه جور نبود.منظورم این هست که آدم وفاداری هستم .حتی اگه شخص مناسب و مورد پسندی هم بیاد بازهم به خاطرش ردش میکنم .واسه همین هست که دوست دارم زودتر به نتیجه برسم چی کار کنم

عزیز شما الان بد جوری عاشق شدی .

با این صحبت‌هایی‌ که کردی این پسر گل ما خیلی‌ خیلی‌ با تجربه تر از شما است.

من الان مطمئن شدم که باید تا سیت‌‌زن شدن صبر کنی‌ . عاشقی خرج داره خرجش پاره ای از زندگیت است و در بسیاری از موارد خرجش تمام عمرت . اگه فرد حساب گری هستی‌ به دنبال عشق نرو .

اینشون از روش حرف دیگران برام مهم نیست فقط تو مهم هستی‌ هر چی‌ تو بگی‌ استفاده می‌کنه . این علامت خوبی‌ نیست.

با خانواده صحبت کن. حست را بگو . فامیل را بفرست تحقیق کنند . همهٔ فامیل را برای این کار بسیج کن. دست اخر تصمیم بگیر. از طلاق هم نترس .

دیگه توضیح بیشتر نمیدم

.پست‌های من را در این مورد چندین بار بخون.



RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - omead - 2012-10-18

(2012-10-18 ساعت 07:07)mazlom khanom نوشته:  این حرف شما در صورتی‌ درسته که اون شخص کاملا عادی از نظر فکر باشه و سلامت روان کامل داشته باشه ... حرف شما مثل این که بگیم تمام پسران در سنّ ۱۳ سالگی بلوغ میشن ولی‌ آیا واقعا اینطوره ؟ ولی‌ همه انسان‌ها کاملا یک جور نیستند. . من مرد‌هایی‌ میشنا سم که تو ۵۱ سالگی هم هنوز مثل یه جوانی۲۰-۲۵ ساله با زن‌ها و دختران رفتار می‌کنه و فقط به مقصود خودش فکر می‌کنه . یا مردهایی را میشناسم که تو سنّ ۳۸ سالگی با داشتن ۳ تا بچه ۱۳-۹ ساله دوباره عاشق یه دختر ۲۷ ساله شده و زنش را طلاق داده که با اون زن زندگی‌ کنه. این حرف شما تا حد ۵۰ % درست است نه بیشتر .
تفاوت مردان با مردان بسیار بیشتر از تفاوت زنان با زنان است.
مورد ۳۸ ساله فوق لیسانس داشت وقتی‌ این کار را با زن اولش kard . پس ربط به تحصیلات به‌‌ اون صورت نداره
قضاوت کردن افراد کار اخلاقی نیست. یه مثال بزنید و حکم کلی بگیرید کار منطقی نیست. (مثالهای زیادی از این دست هم برای زنها هست). به‌کار بردن کلمات نفرت‌آمیز نسبت به یک جنس کار درستی نیست. هنوز ۲ هفته نگذشته از اخراج خانمی که با نفرت تمام از شوهرش حرف می‌زد، و بعد معلوم شد که خودش چه آدم دیوسیرتیه.
داشتن بچه دلیل بر این نمیشه که مردی یا زنی توی رابطه ازدواج باقی بمونه. مهر و دوستیه که باعث میشه مرد و زن در کنار هم بمونن. هر وقت هم این مهر و دوستی کمرنگ شد هر کدوم از طرفین حق دارند کنار بکشند و به دنبال این مهر و دوستی جای دیگه بگردند. مهر و دوستی با به‌بندکشیده شدن و به‌زور پایبند شدن فرق داره. اگه هم قبلا ازدواجها دوام بیشتری داشته و زنها کمتر تمایل به جدایی داشتن به دلیل وفاداری نبوده، به دلیل تبعات اجتماعی طلاق (به خصوص برای زنها) و وابستگی مادی زنها بوده. الان ببینید که چقدر از درخواستهای طلاق از جانب زنها ارائه می‌شه. درصد خیانتهای زنان هم به مردان در حال افزایش و برابرشدن با مردهاست.



RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - الهه سابق - 2012-10-18

بچه ها هر کی از منظر خودش قضیه رو میبینه. دوستمون اومد و مشکلشو گفت، بچه ها هم همه دارن بهش میگن که مواظب باش و بیشتر باید وقت بذاریو الان عاشقی، کلت داغه و ... خوب دیگه تصمیم با خودشه
امید از منظر خودش قضیه رو میبینه و مظلوم خانم از منظر خودش. به هر حال نتیجه حرف همه ما یکی هستش و اونم اینه: "عجله نکن دختر"