بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - نسخه قابل چاپ +- مهاجرسرا (https://www.mohajersara.org/forum) +-- انجمن: آمریکا (https://www.mohajersara.org/forum/forum-4.html) +--- انجمن: ویزاهای مهاجرتی آمریکا (https://www.mohajersara.org/forum/forum-29.html) +---- انجمن: ویزای نامزدی و ازدواج (https://www.mohajersara.org/forum/forum-32.html) +---- موضوع: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ (/thread-5388.html) صفحات
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
112
113
114
115
116
117
118
119
120
121
122
123
124
125
126
127
128
129
130
131
132
133
134
135
136
137
138
139
140
141
142
143
144
145
146
147
148
149
150
151
152
153
154
155
156
157
158
159
160
161
162
163
164
165
166
167
168
169
170
171
172
173
174
175
176
177
178
179
180
181
182
183
184
185
186
187
188
189
190
191
192
193
194
195
196
197
198
199
200
201
202
203
204
205
206
207
208
209
210
211
212
213
214
215
216
217
218
219
220
221
222
223
224
225
226
227
228
229
230
231
232
233
234
235
236
237
238
239
240
241
242
243
244
245
246
247
248
249
250
251
252
253
254
255
256
257
258
259
260
261
262
263
264
265
266
267
268
269
270
271
272
273
274
275
276
277
278
279
280
281
282
283
284
285
286
287
288
289
290
291
292
293
294
295
296
297
298
299
300
301
302
303
304
305
306
307
308
309
310
311
312
313
314
315
316
317
318
319
320
321
322
323
324
325
326
327
328
329
330
331
332
333
334
335
336
337
338
339
340
341
342
343
344
345
346
347
348
349
350
351
352
353
354
355
356
357
358
359
360
361
362
363
364
365
366
367
368
369
370
371
372
373
374
375
376
377
378
379
380
381
382
383
384
385
386
387
388
389
390
391
392
393
394
395
396
397
398
399
400
401
402
403
404
405
406
407
408
409
410
411
412
413
414
415
416
417
418
419
420
421
422
423
424
425
426
427
428
429
430
431
432
433
434
435
436
437
438
439
440
441
442
443
444
445
446
447
448
449
450
451
452
453
454
455
456
457
458
459
460
461
462
463
464
465
466
467
468
469
470
471
472
473
474
475
476
477
478
479
480
481
482
483
484
485
486
487
488
489
490
491
492
493
494
495
496
497
498
499
500
501
502
503
504
505
506
507
508
509
510
511
512
513
514
515
516
517
518
519
520
521
522
523
524
525
526
527
528
529
530
531
532
533
534
535
536
537
538
539
540
541
542
543
544
545
546
547
548
549
550
551
552
553
554
555
556
557
558
559
560
561
562
563
564
565
566
567
568
569
570
571
572
573
574
575
576
577
578
579
580
581
582
583
584
585
586
587
588
589
590
591
592
593
594
595
596
597
598
599
600
601
602
603
604
605
606
607
608
609
610
611
612
613
614
615
616
617
618
619
620
621
622
623
624
625
626
627
628
629
630
631
632
633
634
635
636
637
638
639
640
641
642
643
644
645
646
647
648
649
650
651
652
653
654
655
656
657
658
659
660
661
662
663
664
665
666
667
668
669
670
671
672
673
674
675
676
677
678
679
680
681
682
683
684
685
686
687
688
689
690
691
692
693
694
695
696
697
698
699
700
701
702
703
704
705
706
707
708
709
710
711
712
713
714
715
716
717
718
719
720
721
722
723
724
725
726
727
728
729
730
731
732
|
RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - الهه سابق - 2012-10-17 آره واقعا سخته که بفهمی هدف طرف مقابلت چیه. ولی عزیزم متاسفانه این روزا نمیشه به این راحتیا به کسی اعتماد کرد. فقط بحث آمریکا نیستا. این روزا اگه پسر یا دختری پولدار باشه هم نمیتونه اعتماد کنه که طرفش بخاطر پول میخوادش یا نه. من اصلا قصد ندارم ذهنتو خراب کنم ولی این که میگی این سایتو میشناسه، خوب حتما به این سایت سر هم میزنه دیگه. به نظرت کسی که پرونده مهاجرتی نداره یا لاتاری قبول نشده، وقتی میاد اینجا، آیا به این معنی نیست که آمریکا رفتن یه جورایی ذهنشو مشغول کرده؟ به نظر من ما آدما توی زندگی مون همیشه یه سری نشونه ها سر راهمون قرار میگیره. ولی هیچ وقت به نشونه ها توجه نمیکنیم و به راهمون ادامه میدیم. نشونه ها رو نباید دست کم گرفت، چه نشونه های مثبت، چه منفی یکیش خود من که تا حالا به نشونه ها اهمیت ندادم RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - mazlom khanom - 2012-10-17 (2012-10-17 ساعت 05:02)elahenadafy2 نوشته: به نظر من ما آدما توی زندگی مون همیشه یه سری نشونه ها سر راهمون قرار میگیره. ولی هیچ وقت به نشونه ها توجه نمیکنیم و به راهمون ادامه میدیم. نشونه ها رو نباید دست کم گرفت، چه نشونه های مثبت، چه منفی این حرف کاملا درست و کاملا درست و کاملا درست است . من ۱۰۰۰ $ بخاطر گذاشتن از این نشونهها چند ساله پیش از دست دادم . چون فقط به جلو نگاه میکردم و به اطراف نه. RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - mazlom khanom - 2012-10-17 (2012-10-17 ساعت 03:20)sh.am نوشته: من واقعا از همه شما ممنونم به هیچ وجه شما نمیتونی بفهمی تا وقتی زیر یک سقف زندگی نکردی و داخل زندگیش نشدی . .چه بخواهی چه نخواهی اگه برای این آقا پسر اقدام کنی ( باید بعد ازدواج حد آقل ۲ سال صبر کنی تا کارش ویزا و ...درست بشه و برسه آمریکا) پس نگو نمیخواهی صبر کنی ... باید صبر کنی . .پس این زمان مناسبی است که هم دیگر را بشناسید. همین. با چند تا تست تو چت و .... نمیشه کسی را شناخت مخصوصا اگه چت باز حرفه ی هم باشه . تو این ۲ سال اگه بد بود باید طلاق بگیری . طلاق هم تو آمریکا یه امر کاملا حل شده برای مردم است. پس ترس نداره. تازه امدیم و برای آمریکا با شما ازدواج کنه .در بدترین حالتش شما را تو آمریکا ترک کنه.میتونی اینطوری فکر کنی که شما به یه نفر کمک کردی که به ارزویش برسه . خدا یه روزی اجرت را میده. ازدواج دور با چت یک ریسک است و ریسک هم اومد نیامد داره . RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - sh.am - 2012-10-17 من خودم بهش این سایت رو معرفی کردم و خودم ازش خواستم بیاد به این سایت سر بزنه و بخونه ... آخه من هم که نمیرسم همه چیز رو پیگیری کنم . خیلی اصرار کردم این سایت رو ببینه اما اتفاقا اصلا مشتاق دیدن این سایت نیست خودم براش مطالب رو میخونم فکر نکنم یه بار هم اومده باشه میگه تو که خودت برام خوندی دیگه چی رو ببینم...و از طرفی همش میگه هر تصمیمی که تو بگیری . خوب اگه الان ایران بودم که میتونستیم کلی همدیگه رو ببینیم .حالا که برگشتم آمریکا جز وبکم و skype و یاهو راه دیگه ای نداریم که باهام در تماس باشیم . اگه الان ازدواج کنیم خب میتونم تا زمانی که کارش درست میشه زود به زود بیام ایران مثلا چند ماهی یکبار یا اینکه باهم بریم مسافرت خارج از کشور خوبیش اینکه دیگه همدیگر رو راحت تر میشناسیم ( اما نکته منفی اینجاست که در اون حالت ازدواج کردم و دیگه راه برگشت ندارم ) اما اگه صبر کنم سیتی زن شم بعدش مثلا با نامزدی بیامرش در اون حالت فکر نکنم بتونم زود به زود برم ایران چون خانوادم بهم گیر میدن و فکر نمیکنم خانوادم اونقدر بهم آزادی بدن که بزارن باهاش راحت برم بیرون .... نمیدونم شما جای من بودین چی کار میکردین ؟ اگه یکی یک نفر رو به خاطر آمریکا ترک کنه مگه الکیه ..عمرشو - سرمایشو -وقتشو - جونیشو همه چیزشو گذاشته برای طرف مقابلش. اثرات مخربی که رو آدم میگذاره چی ؟ تازه موقعیت های زیادی رو هم احتمالا رد کرده به خاطرش. تو همین یک ماهی که برگشتم آمریکا فقط 3 نفر رو رد کردم ..البته شرایط اونا هم با من به هیچ وجه جور نبود.منظورم این هست که آدم وفاداری هستم .حتی اگه شخص مناسب و مورد پسندی هم بیاد بازهم به خاطرش ردش میکنم .واسه همین هست که دوست دارم زودتر به نتیجه برسم چی کار کنم RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - manoun - 2012-10-17 بچه ها ببخشید که من خیلی دیر به دیر میام و چیزی هم نمینویسم. ولی واقعا حسش نیست. خواستم تشکر کنم ازتون. امیدوارم کار همتون به زودی راه بیفته. RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - omead - 2012-10-17 (2012-10-17 ساعت 10:49)sh.am نوشته: من خودم بهش این سایت رو معرفی کردم و خودم ازش خواستم بیاد به این سایت سر بزنه و بخونه ... آخه من هم که نمیرسم همه چیز رو پیگیری کنم .۱- همین که این سایت رو خودت بهش معرفی کردی و بعد اومدی اینجا و راهنمایی میخوای نشون میده خیلی زبل نیستی هنوز. پس بهتره با مشورت کامل خانواده هر کاری رو انجام بدی. ۲- حتما شرایط خودت و دوستت رو در نظر بگیر. ببین اگه گرین کارت نداشتی و ایران زندگی میکردی، آیا این پسر فقط به عنوان دوستدختر بهت نگاه میکرد و یا به دنبال زندگی مشترک بود. ۳- مسلما چون گرینکارت داری، ممکنه افرادی بهت پیشنهاد ازدواج بدن که شرایط مالی، اجتماعی، تحصیلی و ... بالاتری از تو داشته باشند. تا اینجا هیچ مشکلی نیست و طبیعیه. مشکل موقعی به وجود میاد که با فردی ازدواج کنی که خیلی خیلی از تو بالاتر باشه. در این صورت باید هواست جمع باشه. ۴- کلا ۵ ماهه که این پسر رو میشناسی که از این ۵ ماه حدس میزنم حداکثر ۲ ماه یا ۳ ماه آن به صورت مستقیم بوده، زمانی که ایران بودید. ضمنا ۲۳ سال سن دارید. به نظرم خیلی دارید عجله میکنید. سعی کنید با خانوادهاش ارتباط برقرار کنید (به صورت همین اینترنتی). ببینید واکنش اونها به رابطهٔ شما چیه. حتما خانوادهٔ خودتون و این پسر رو با هم آشنا کنید. RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - sh.am - 2012-10-17 تا حالا پسرای زیادی بودن که بخوان به خاطر آمریکا با من باشن.چه تو ایران چه تو آمریکا..مچ همشون رو هم گرفتم و فقط خودشون ضربه خوردن چیز دیگه ای عایدشون نشد. اما تفاوتش این بود که اونها از من دور نبودن و خیلی سریع به نتیجه میرسیدم.اما الان دورم کارم سختتره و از طرفی دوستش هم دارم. تو زندگیم فکر نکرده کاری نمیکنم.فکر همه چی رو میکنم .خودم میدونم که ممکنه این مطالب رو بخونه ..مسئله ای نیست از نظر من ..شما مو میبینید ما پیچش مو . بازهم از راهنمایی همتون ممنون...ان شاالله کار همتون درست شه بیاید اینجا .و همه شما رو هم درک میکنم که ممکنه شماها هم سرکوفت هایی از این قبیل که به خاطر آمریکا ازدواج کردن رو خورده باشید.و میدونم که شماها اینطوری نیستین. جسارت به هیچ کسی نکردم. میدونم و مطمئنم که حتما درک میکنید شرایط کسانی که داخل آمریکا هستن و میخوان با شخصی در ایران ازدواج کنند. مخصوصا برای دخترا خیلی سختر هم میشه RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - shabnam.84 - 2012-10-17 آره عزیزم درسته برای خیلی ها ممکنه این مسئله پیش بیاد. امیدوارم که بهترین راه رو انتخاب کنی و خوشبخت بشی RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - girl - 2012-10-17 عزیزم یه چیزیرو اضافه کنم به صحبتهای دوستان.. اونم اینکه ما هیچوقت نمیتونیم بگیم همهٔ خانوما یه جورن و آقایون یه جور.. آدما باهم فرق دارن.. اگه حست نسبت به این آدم خوب سعی کن شکو بد بینی رو از خودت دور کنی که بتونی درست تر فکر کنی چون فک میکنم شک باعث میشه آدم بترسه و ترس ممکن باعث شه آدم تصمیم غلط بگیره و با توجه به اینکه شما نسبت به دوستتون علاقه دارید بهترین تصمیمو بگیرید که خدای نکرده بعدا پشیمون نشید.. فقط از عقلت کمک نگیر به نظر من برای تصمیم گرفتن واسه ازدواج هم به عقلت نیاز داری هم به قلبت.. همه چیزو کنار هم بچین و بهترین تصمیمو بگیر.. از خدا هم بخواه اون نشونهایی که الاهه گفت رو بهت نشون بده که راحت تر تصمیم بگیری.. امیدوارم همیشه موفق باشی عزیزم. RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - omead - 2012-10-17 (2012-10-17 ساعت 18:44)brotherhood نوشته: یک چیز درباره پسر ها بهت میگم چون خودمم پسر هستم.دوست عزیز در مورد همه نمیشه یکسان قضاوت کرد. اگه بخواهیم به دید شما نگاه کنیم، همهٔ دخترها هم فقط به پول ازدواج میکنند یا به گرینکارت. شخصیت انسانها با هم یکی نیست. بعضی از مردها مایهٔ دوستپسر بودنشون زیاده بعضی از مردها هم مایهٔ شوهر بودنشون. دوستانی که من تا حالا داشتم بیشتر از افرادی بودن که مایهٔ شوهربودنشون میچربیده. البته شاید دلیلش این بوده که من با افراد با تحصیلات عالی همش سروکار داشتم ولی با این حال دلیل نمیشه که همه مردها یه دیدگاه داشته باشند. نمیدونم چند سالتونه. ولی مردها، به خصوص مرز ۳۰ سال رو که رد میکنند، عموما میل به تشکیل خانواده و بجهدار شدن دارند تا اینکه روابط کوتاه مدت داشته باشند و هی دوستدختر عوض کنند. در سن ۲۰ تا ۳۰ سال مردها عموما فقط به روابط کوتاه مدت بدون مسئولیت فکر میکنند. ولی از ۳۰ به بعد به روابط بلند مدت فکر میکنند. حس نیاز به داشتن بچه در مردها معمولا در ۳۰ به بعد قوی میشه و باعث میشه که به ازدواج فکر کنند ولی این حس در زنها از همون ۸ سالگی قوی هست. ترس از تنهایی در سن بالای ۳۰ خیلی دردآوره. اگر تمام دوستان جوانیتون ازدواج کنند و یه مدت تنهایی بکشید متوجه میشید که من چی میگم. شاید الان چند تا دوست دارید که با هم خوش میگذرونید ولی این دوران هم تموم میشه و مثل من دیگه میبینید که نمیتونید با همجنس همسن خودتون راحت دوست بشید و همسنهای مجرد خودتون فقط یه عده آدمهای مورددار هستند که هیچ شباهتی به شما ندارند و هیچ خاطراتی باهاشون ندارید و اونوقته که خوره تنهایی به جونتون میفته و به فکر ازدواج میافتید. این دوره از زندگی مردها بین ۲۵ تا ۴۵ اتفاق میافته، هرچند که در بیشتر مواقع حول و حوش ۳۰ سالگی این اتفاق میفته. RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - negi - 2012-10-18 (2012-10-17 ساعت 18:13)sh.am نوشته: تا حالا پسرای زیادی بودن که بخوان به خاطر آمریکا با من باشن.چه تو ایران چه تو آمریکا..مچ همشون رو هم گرفتم و فقط خودشون ضربه خوردن چیز دیگه ای عایدشون نشد.دوست عزیز من من یه خواهر دارم که هم سن شماست و من خیلی بهش نزدیکم. کاملا احساسات رو الان درک میکنم. ولی ازت خواهش می کنم که اصلا به این زودی تصمیم نگیری. الان توی یه سن بحرانی هستی. زود عاشق می شی و بعد از یه مدت فارغ. می دونم عشق توی این سن خیلی عمیق و قوی هست، خیلی همه چی قشنگه ولی شما یه کمی ماجرات فرق داره. راههایی که جلوت بازه زیاد نیستند. مواظب باش موقعیتهاتو از دست ندی. سعی کن به خودت و حتی دوست پسرت بیشتر وقت بدی. مطمئن باش که خیلی بهتر و منطقی تر می تونید تصمیم بگیرید. موفق باشی RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - mazlom khanom - 2012-10-18 (2012-10-17 ساعت 22:40)omead نوشته:(2012-10-17 ساعت 18:44)brotherhood نوشته: یک چیز درباره پسر ها بهت میگم چون خودمم پسر هستم.دوست عزیز در مورد همه نمیشه یکسان قضاوت کرد. اگه بخواهیم به دید شما نگاه کنیم، همهٔ دخترها هم فقط به پول ازدواج میکنند یا به گرینکارت. شخصیت انسانها با هم یکی نیست. بعضی از مردها مایهٔ دوستپسر بودنشون زیاده بعضی از مردها هم مایهٔ شوهر بودنشون. دوستانی که من تا حالا داشتم بیشتر از افرادی بودن که مایهٔ شوهربودنشون میچربیده. البته شاید دلیلش این بوده که من با افراد با تحصیلات عالی همش سروکار داشتم ولی با این حال دلیل نمیشه که همه مردها یه دیدگاه داشته باشند. نمیدونم چند سالتونه. ولی مردها، به خصوص مرز ۳۰ سال رو که رد میکنند، عموما میل به تشکیل خانواده و بجهدار شدن دارند تا اینکه روابط کوتاه مدت داشته باشند و هی دوستدختر عوض کنند. در سن ۲۰ تا ۳۰ سال مردها عموما فقط به روابط کوتاه مدت بدون مسئولیت فکر میکنند. ولی از ۳۰ به بعد به روابط بلند مدت فکر میکنند. حس نیاز به داشتن بچه در مردها معمولا در ۳۰ به بعد قوی میشه و باعث میشه که به ازدواج فکر کنند ولی این حس در زنها از همون ۸ سالگی قوی هست. ترس از تنهایی در سن بالای ۳۰ خیلی دردآوره. اگر تمام دوستان جوانیتون ازدواج کنند و یه مدت تنهایی بکشید متوجه میشید که من چی میگم. شاید الان چند تا دوست دارید که با هم خوش میگذرونید ولی این دوران هم تموم میشه و مثل من دیگه میبینید که نمیتونید با همجنس همسن خودتون راحت دوست بشید و همسنهای مجرد خودتون فقط یه عده آدمهای مورددار هستند که هیچ شباهتی به شما ندارند و هیچ خاطراتی باهاشون ندارید و اونوقته که خوره تنهایی به جونتون میفته و به فکر ازدواج میافتید. این دوره از زندگی مردها بین ۲۵ تا ۴۵ اتفاق میافته، هرچند که در بیشتر مواقع حول و حوش ۳۰ سالگی این اتفاق میفته. این حرف شما در صورتی درسته که اون شخص کاملا عادی از نظر فکر باشه و سلامت روان کامل داشته باشه ... حرف شما مثل این که بگیم تمام پسران در سنّ ۱۳ سالگی بلوغ میشن ولی آیا واقعا اینطوره ؟ ولی همه انسانها کاملا یک جور نیستند. . من مردهایی میشنا سم که تو ۵۱ سالگی هم هنوز مثل یه جوانی۲۰-۲۵ ساله با زنها و دختران رفتار میکنه و فقط به مقصود خودش فکر میکنه . یا مردهایی را میشناسم که تو سنّ ۳۸ سالگی با داشتن ۳ تا بچه ۱۳-۹ ساله دوباره عاشق یه دختر ۲۷ ساله شده و زنش را طلاق داده که با اون زن زندگی کنه. این حرف شما تا حد ۵۰ % درست است نه بیشتر . تفاوت مردان با مردان بسیار بیشتر از تفاوت زنان با زنان است. مورد ۳۸ ساله فوق لیسانس داشت وقتی این کار را با زن اولش kard . پس ربط به تحصیلات به اون صورت نداره RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - mazlom khanom - 2012-10-18 (2012-10-17 ساعت 10:49)sh.am نوشته: من خودم بهش این سایت رو معرفی کردم و خودم ازش خواستم بیاد به این سایت سر بزنه و بخونه ... آخه من هم که نمیرسم همه چیز رو پیگیری کنم . عزیز شما الان بد جوری عاشق شدی . با این صحبتهایی که کردی این پسر گل ما خیلی خیلی با تجربه تر از شما است. من الان مطمئن شدم که باید تا سیتزن شدن صبر کنی . عاشقی خرج داره خرجش پاره ای از زندگیت است و در بسیاری از موارد خرجش تمام عمرت . اگه فرد حساب گری هستی به دنبال عشق نرو . اینشون از روش حرف دیگران برام مهم نیست فقط تو مهم هستی هر چی تو بگی استفاده میکنه . این علامت خوبی نیست. با خانواده صحبت کن. حست را بگو . فامیل را بفرست تحقیق کنند . همهٔ فامیل را برای این کار بسیج کن. دست اخر تصمیم بگیر. از طلاق هم نترس . دیگه توضیح بیشتر نمیدم .پستهای من را در این مورد چندین بار بخون. RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - omead - 2012-10-18 (2012-10-18 ساعت 07:07)mazlom khanom نوشته: این حرف شما در صورتی درسته که اون شخص کاملا عادی از نظر فکر باشه و سلامت روان کامل داشته باشه ... حرف شما مثل این که بگیم تمام پسران در سنّ ۱۳ سالگی بلوغ میشن ولی آیا واقعا اینطوره ؟ ولی همه انسانها کاملا یک جور نیستند. . من مردهایی میشنا سم که تو ۵۱ سالگی هم هنوز مثل یه جوانی۲۰-۲۵ ساله با زنها و دختران رفتار میکنه و فقط به مقصود خودش فکر میکنه . یا مردهایی را میشناسم که تو سنّ ۳۸ سالگی با داشتن ۳ تا بچه ۱۳-۹ ساله دوباره عاشق یه دختر ۲۷ ساله شده و زنش را طلاق داده که با اون زن زندگی کنه. این حرف شما تا حد ۵۰ % درست است نه بیشتر .قضاوت کردن افراد کار اخلاقی نیست. یه مثال بزنید و حکم کلی بگیرید کار منطقی نیست. (مثالهای زیادی از این دست هم برای زنها هست). بهکار بردن کلمات نفرتآمیز نسبت به یک جنس کار درستی نیست. هنوز ۲ هفته نگذشته از اخراج خانمی که با نفرت تمام از شوهرش حرف میزد، و بعد معلوم شد که خودش چه آدم دیوسیرتیه. داشتن بچه دلیل بر این نمیشه که مردی یا زنی توی رابطه ازدواج باقی بمونه. مهر و دوستیه که باعث میشه مرد و زن در کنار هم بمونن. هر وقت هم این مهر و دوستی کمرنگ شد هر کدوم از طرفین حق دارند کنار بکشند و به دنبال این مهر و دوستی جای دیگه بگردند. مهر و دوستی با بهبندکشیده شدن و بهزور پایبند شدن فرق داره. اگه هم قبلا ازدواجها دوام بیشتری داشته و زنها کمتر تمایل به جدایی داشتن به دلیل وفاداری نبوده، به دلیل تبعات اجتماعی طلاق (به خصوص برای زنها) و وابستگی مادی زنها بوده. الان ببینید که چقدر از درخواستهای طلاق از جانب زنها ارائه میشه. درصد خیانتهای زنان هم به مردان در حال افزایش و برابرشدن با مردهاست. RE: بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟ - الهه سابق - 2012-10-18 بچه ها هر کی از منظر خودش قضیه رو میبینه. دوستمون اومد و مشکلشو گفت، بچه ها هم همه دارن بهش میگن که مواظب باش و بیشتر باید وقت بذاریو الان عاشقی، کلت داغه و ... خوب دیگه تصمیم با خودشه امید از منظر خودش قضیه رو میبینه و مظلوم خانم از منظر خودش. به هر حال نتیجه حرف همه ما یکی هستش و اونم اینه: "عجله نکن دختر" |