مهاجرسرا
کانادا به روایت یک مهاجر: من از کانادا متنفرم! (PARADOX) - نسخه قابل چاپ

+- مهاجرسرا (https://www.mohajersara.org/forum)
+-- انجمن: کانادا (https://www.mohajersara.org/forum/forum-9.html)
+--- انجمن: مهاجرت به کانادا (https://www.mohajersara.org/forum/forum-11.html)
+--- موضوع: کانادا به روایت یک مهاجر: من از کانادا متنفرم! (PARADOX) (/thread-4934.html)

صفحات 1 2


کانادا به روایت یک مهاجر: من از کانادا متنفرم! (PARADOX) - MORFIN - 2012-01-06

وبلاگ کانادا از دید یک مهاجر می نویسد :

کانادا کشور خیلی بدیه. من از این کشور متنفرم. دلایل من هم واضح و مبرهنه. برای اینکه مطمئنتون کنم که نظرم کاملا درسته بعضی از دلایلم رو اینجا می نویسم تا خودتون قضاوت کنین. فقط یادتون باشه که فکر مهاجرت به این کشور عوضی رو نکنین. به همون ایران خودمون بچسبین و از زندگی پر صلح و صفا در کنار خانواده تون لذت ببرین. این هم دلایل من:


اینجا یک نظام پزشکی احمقانه داره که آدمها رو همین طور بی دلیل مجانی معالجه می کنه. مثلا اگر برین بیمارستان هزینه ویزیت دکتر، معالجات، عمل جراحی، اتاق بیمار، غذا و داروی بیمار و خیلی چیزهای دیگه رو دولت می ده. آخه جون من کدوم کشور خراب شده ای یه همچه کار احمقانه ای می کنه. تازه تو اکثر اتاقهای بیمارستانها تلویزیون هست. برای بچه ها وسایل بازی هست. برای همراهان اتاق انتظار هست که گاهی وقتها هم توش قهوه و شکلات مجانی گذاشتن. از همه بدتر اینکه مریض چون قرار نیست پول بده می تونه آزادنه در محیط بیمارستان بچرخه. ساعت ملاقات هم به طرز احمقانه ای معمولا از صبح شروع میشه تا شب.




اکثر پیاده روها و خیابونهای شهرها پر از چمنه. آدم حالش بهم می خوره اینقدر سبزی می بینه. اَه. آخه اینم شد کار. بدتر اینکه هی شهرداری میاد سر این چمنها رو می زنه و مرتبشون می کنه. تازه اینجا این قدر پارک و بوستان هست که آدم نمی دونه کدومشون رو بره. این یکی که خیلی بده. آخه آدم گیج میشه و گیجی هم برای سلامتی مضره.




اینجا مدرسه ها مجانیه. تازه تو این مدرسه های مجانی تو هر کلاس معمولا بیشتر از ۲۰ تا شاگرد نیست. تا دلتون بخواد در اختیار این بچه ها وسایل بازی و امکانات آموزشی گذاشتن. آخه آدم نباید حالش از این وضعیت بهم بخوره. فکر نمی کنین چقدر بچه ها فاسد میشن وقتی فکرشون آزادنه کار می کنه و می تونن از خودشون ابتکار به خرج بدن. بدتر اینکه خیلی از بچه ها تو مدرسه دو تا زبون یاد می گیرن و وقتی دیپلمشون رو می گیرن دو تا زبون انگلیسی و فرانسه رو عین هم صحبت می کنن و می نویسن. واقعا این یکی که دیگه حالم رو بهم می زنه.


دولت لوس کانادا برای اینکه مردم رو خر کنه به اونهایی که بچه دارن هرماه یه پولی می ده. احمقانه اینه که اگر کسی در آمدش کمتر باشه پول بیشتری می گیره. بعضی ها برای هر بچه ای بیش از ۲۵۰ دلار در ماه می گیرن تازه علاوه بر اون اخیرا ۱۰۰ دلار هم بابت پول مهد کودک می گیرن. اَه اَه اَه




بیشتر راههای کانادا اتوبانه. آخه تو رو خدا یکی نیست بگه اتوبان باعث میشه آدم راحت تر باشه و این خیلی بده. بدتر اینکه اکثر این اتوبانها عوارضی ندارن و همین طور مجانی می ری توشون. تو رو خدا می بینی مالیاتی که از ما میگیرن رو صرف چه بریز و بپاشهایی می کنن.


تو این کشور عجیب و غریب خدمات آزمایشگاهی مجانی. آخه آدم این رو به کی بگه. وقتی میری آزمایشگاه نه تنها خون و ادرار و اونی که نمیشه اسمش رو بگم مجانی آزمایش می کنن بلکه احمقا نتیجه آزمایش رو مستقیم می فرستن برای دکترت که مریض به زحمت نیفته. این دیگه قابل تحمل نیست.


بدترین چیز اینه که تقریبا همه اتوبوسهای مدارس اینجا به یک شکلن. همه به رنگ زردن که حال آدم ازش بهم می خوره. آخه احمقا فکر می کنن اگه رنگ اتوبوس زرد باشه بهتر دیده میشه و خطر تصادفش کمتره و بچه ها جونشون بیشتر در امانه. از اون احمقانه ترش اینه که وقتی سرویس مدرسه وا میسته که بچه ها رو سوار یا پیاده کنه کلی چراغهای عجیب غریب دور و ورش روشن میشه و همه ماشینها در هر طرف خیابون که باشن وامیستن تا بچه ها با امنیت کامل تو خیابون تردد کنن. آخه چه اهمیت داره که چندتا بچه در طول سال به خاطر تصادف بمیرن که اینا این همه مردم رو به زحمت میندازن.


اگه بخوای تو کانادا یه کار جدید راه بندازی اینقدر بهت اطلاعات مجانی میدن که دیگه بالا میاری. از وب سایتهای دولتی بگیر تا مشاورای حضوری که همین طور پول مالیات رو به عنوان حقوق بهشون میدن تا به یه عده که می خوان ایجاد کار بکنن کمک کنن. آخه اینم شد کار. چرا باید از آدمهایی که طرحهای خوب تو کلشونه حمایت کرد. چرا دولت تا ۲۵۰ هزار دلار به این جور آدمها وام میده. چرا شهرداریها از این آدمهای مبتکر حمایت می کنن. این دیگه چه وضعشه بابا.


از سیستم بد اداری اینجا هر چی بگم کم گفتم. بیشتر کارهای اداری اینجا یا از طریق اینترنت انجام میشه و یا از طریق تلفن. برای اینکه نکنه کارمندهای تنبلشون بخوان با ارباب رجوع سر و کله بزنن بیشتر کارها رو از راه دور و در اسرع وقت انجام می دن. این دیگه نوبرشه والا.


اینترنت تو کانادا سانسور نمیشه. اینم شد کار. هر کی هر چقدر دلش بخواد به دولت و دولت مردان اینجا فحش می ده. اینم شد روش اداره دولت. کسی رو اینجا به خاطر انتقاد کردن از دولت زندانی نمی کنن. بدتر اونکه سرش رو هم زیر آب نمی کنن. من که اصلا سر در نمیارم.


تو خیلی از شرکتهای بزرگ وقتی کارمندها میرن سر کار اصلا کارت نمی زنن. اصلا کسی ازت نمیپرسه کی اومدی کی رفتی. این دیگه چه وضعشه. اون وقت با این وجود اکثر کارمندها به موقع میان و به موقع میرن.


اینجا تقریبا هر کس هر جوری دلش بخواد لباس می پوشه و دین هم آزاده و هر کسی هر دینی که بخواد داره. کسی اصلا ازت سوال نمی کنه که دین و ایمونت چیه. یا اصلا دین و ایمون داری یا نه. این دیگه انتهای بی شعوریه.


نظام بانکی اینجا حال آدم رو بهم می زنه. بیشتر کارها اتوماتیک انجام میشه. پرداخت قبضهات رو میتونی اتوماتیک کنی. دریافت حقوقت اتوماتیکه. خیلی از کارها رو از طریق اینترنت انجام می دی. دستگاههای خود پرداز همه جا ریخته که بتونی راحت پول بگیری یا کارهای بانکیت رو انجام بدی. کارتهای اعتباری و خطهای اعتباری و غیره و غیره تو رو از اینکه به دوستان و آشنایانت برای گرفتن پول مراجعه کنی بی نیاز می کنه. همینه که آدمها از هم فاصله می گیرن. چون هیچ کس از کسی طلبکار نیست کمتر به هم دیگه تلفن می زنن.


آدم از پلیس کانادا نمی ترسه. بابا پلیس باید ابهت داشته باشه نه اینکه به آدم احترام بذاره. همینه که رقم جرم و جنایت اینجا کمه دیگه. لابد مردم از پلیس خجالت می کشن. چون مطمئنم که از پلیس نمی ترسن. کشور کم جرم و جنایت که کشور نیست.


رقم تورم تو کانادا کمتر از سالی ۳ درصده. معمولا این رقم حدود ۲ درصد نگه داشته میشه. اعصاب آدم خرد میشه از بس که قیمتها زیاد نمیشن. احساس می کنی که هیچ تحرکی تو اقتصاد این کشور نیست.
اگه بخوام از بدیهای کانادا بگم این لیست سر به فلک می کشه ولی فکر کنم همین ۱۵ مورد برای اینکه متقاعدتون کنه کافی باشه. دیگه به اینکه فروشنده ها خوش برخوردن، پلیس از آدم رشوه نمی خواد، مردم به هم احترام می ذارن و خیلی چیزهای بد دیگه اشاره نمی کنم.

خوش باشین.



RE: کانادا به روایت یک مهاجر: من از کانادا متنفرم! (PARADOX) - farshid.70 - 2012-07-11

بنازم ناز شصتت گل گفتی


RE: کانادا به روایت یک مهاجر: من از کانادا متنفرم! (PARADOX) - برنا - 2012-07-11

(2012-07-11 ساعت 12:28)farshid.70 نوشته:  بنازم ناز شصتت گل گفتی

سلام
اقا فرشيد ببخشيد امدم از اقا مورفين تشكر كنم شانس شما افتاد ، بابا خوب شد اطلاع رساني كردي وگرنه ما حرف ظاهر بين باور مي كرديم .



RE: کانادا به روایت یک مهاجر: من از کانادا متنفرم! (PARADOX) - ahmad_z - 2012-07-24

آقا من نظرم عوض شد!!!
ديگه فكر كانادا رفتن رو از كلم ميكنم بيرون!
فكرشم نميكردم اينقدر يه كشور بتونه مسخره و چرت باشه!!!
واه واه واه!!!



RE: کانادا به روایت یک مهاجر: من از کانادا متنفرم! (PARADOX) - soroushj - 2012-07-24

خدا قسمت كنه ما اين مزخرفاتو از نزديك حس كنيم...


RE: کانادا به روایت یک مهاجر: من از کانادا متنفرم! (PARADOX) - majidarooni - 2012-08-02

آخه این همه بدی رو کی میتونه تحمل کنه ؟ منکه محاله بتونم . اصلا بیخیال کانادا


RE: کانادا به روایت یک مهاجر: من از کانادا متنفرم! (PARADOX) - نیما شیرازی - 2012-08-28

سلام مرفین جان
اطلاعات جالب و خوبی رو دادی
من دارم اقدام می کنم واسه خروج از کشور
ولی می خوام درست انتخاب کنم
بین آمریکا و کانادا
اگه میشه راهنماییم کنید لطفا



RE: کانادا به روایت یک مهاجر: من از کانادا متنفرم! (PARADOX) - farshid.70 - 2012-08-29

من که میرم کانادا


RE: کانادا به روایت یک مهاجر: من از کانادا متنفرم! (PARADOX) - gt3333 - 2012-08-30

من چند ماه دیگه دارم میرم کانادا کاش دوستانی که تو کانادا هستند یه کم مثل فروم امریکا اینجا از زندگیه واقعی تو کانادا و بدی و خوبیاش مینوشتن با یه آمادگی قبلی واردش بشیم و فکر نکنیم بهشته واقعا


RE: کانادا به روایت یک مهاجر: من از کانادا متنفرم! (PARADOX) - rad62 - 2012-09-30

مرسی عالی بود


RE: کانادا به روایت یک مهاجر: من از کانادا متنفرم! (PARADOX) - saeid2937 - 2012-10-10

من همه جوره میام پیشت کانادا

کاشکی همه این بدی هایی که گفتی یکمش تو ایران بود.....SadSadSadSadSadSadSadSadSad



RE: کانادا به روایت یک مهاجر: من از کانادا متنفرم! (PARADOX) - مسافر تنها - 2013-06-09

كانادا اخ اخ اخ
چقدر بد بود ديگه داشتم بالا مي آوردم واه واه
من ديگه مطمئن شدم كه ميرم بوركينافاسو از بس از كانادا بد شنيدم



RE: کانادا به روایت یک مهاجر: من از کانادا متنفرم!... - Musick - 2014-12-07

درسته که شش ماهی از این تاپیک میگذره اما می خوام بگم لعنتی مرفین همه رو بردی بالا با این طرز بیان روانشناسانه ت. راستیتش یه کوچولو اشک تو چشم حلقه زد نه واسه خاطر اینکه جو گیر شدم نه... واسه اینکه یه لحظه با خودم فکر کردم که چرا انسانیت رو تو کشورمون حلق آویز کردن ؟ به کدامین گناه کلنگ محل تولدمونو اینجا زدن ؟ واسه چی دنیا انقدر زشت و بی رحم طراحی شد ؟ قبول نیست. نه هیچم قبول نیست. من این بازیو قبول ندارم.
حالا می فهمم که واقعا وطن چیزی جز یک محدوده ی خط کشی شده ای که توش احساس آرامش کنی نیست. مثل محدوده ی امن اتاقم. آره خاک.... خاک کشورم! واقعا خااااااااااااااک..!!



RE: کانادا به روایت یک مهاجر: من از کانادا متنفرم!... - یاغی - 2015-04-06

(2014-12-07 ساعت 06:25)Musick نوشته:  درسته که شش ماهی از این تاپیک میگذره اما می خوام بگم لعنتی مرفین همه رو بردی بالا با این طرز بیان روانشناسانه ت. راستیتش یه کوچولو اشک تو چشم حلقه زد نه واسه خاطر اینکه جو گیر شدم نه... واسه اینکه یه لحظه با خودم فکر کردم که چرا انسانیت رو تو کشورمون حلق آویز کردن ؟ به کدامین گناه کلنگ محل تولدمونو اینجا زدن ؟ واسه چی دنیا انقدر زشت و بی رحم طراحی شد ؟ قبول نیست. نه هیچم قبول نیست. من این بازیو قبول ندارم.
حالا می فهمم که واقعا وطن چیزی جز یک محدوده ی خط کشی شده ای که توش احساس آرامش کنی نیست. مثل محدوده ی امن اتاقم. آره خاک.... خاک کشورم! واقعا خااااااااااااااک..!!
واقعا چه کشور بدی ...اه اه اه .....



RE: کانادا به روایت یک مهاجر: من از کانادا متنفرم! (PARADOX) - migrate2germany - 2016-04-03

آمریکا یا کانادا,کدام برای زندگی بهتر است؟
کانادا و آمریکا از جمله کشور های پیشرفته ای هستند که در دنیای امروز برای بسیاری از کشور های در حال توسعه و پیشرفت از نظر سیستم اقتصادی, اجتماعی و سیاسی الگو می باشد.آمریکا و کانادا توانسته اند با تلاش بسیار و استفاده از نظم و برنامه کاری دقیق به مراتب بالایی در زمینه علم و دانش, اقتصاد و ثبات اجتماعی برسند.این مسائل باعث شده است تا جمعیت این کشور ها را تعداد زیادی از مهاجرین تشکیل دهند.در این مقاله می خواهیم تا شرایط زندگی در این دو کشور را برای مهاجرین بررسی کنیم تا بتوانید انتخاب بهتری برای مهاجرت داشته باشید.طبق آمار های اعلام شده کشور کانادا توانسته با نتایج بهتر در زمینه های سیاسی,اقتصادی تا ورزشی و رفاهی, در زمینه جذب مهاجر گوی سبقت را از همسایه ابر قدرت خود برباید.کانادا در زمینه ارائه مزایای اجتماعی که شامل :درمان, حقوق مرخصی زایمان و کمک هزینه های تحصیلی میشود بهتر از آمریکا عمل کند و مزایای بهتری به شهروندان خود ارائه دهد.

از سوی دیگر هزینه زندگی در آمریکا به شکل روزانه بسیار پایین تر از هزینه های روزمره کانادا میباشد اما سرانه در آمد در هر دو کشور در طول سال برابر است.اگر برنامه شما برای زندگی یک برنامه منظم و کار آمد باشد و در این برنامه خبری از بچه دار شدن نباشد, مطمئنا آمریکا برای شما مقصد بهتری خواهد بود.در کشور آمریکا مردم کمتر به مواردمی مانند خوراک و مسکن اهمیت می دهند و هزینه گزافی برای آن نمی پردازند.اگر به دنبال کشور برای بچه دار شدن و ساختن آینده خوب و مطمئن با تحصیلات عالیه هستید کانادا برای شما مقصد خوبی است.فرهنگ کانادایی ها به شکلی است که هزینه ای برای امورات مازاد زندگی نمی کنند.در ادامه مقایسه این دو کشور را با آیتم های مختلف مهم انجام می دهیم.

غذا و خوراک

نیاز به غذا و خوراک از نیاز های اولیه هر فرد است و این مورد در آمریکا و کانادا هم صدق می کند.شما برای غذا در کانادا باید بییشتر از آمریکا هزینه کنید.این به این معنی است که غذا در کانادا گرانتر است.به عنوان مثال تهیه 1 کیلوگرم سینه مرغ در کانادا 11 دلار برای شما هزینه دارد و این در حالی است که در آمریکا این مبلغ در حدود 7 دلار می باشد.طبق آمارها و ارقام اعلام شده از سوی منابع معتبر, هزینه سه وعده غذا در کانادا نزدیک به 60دلار است ولی این هزینه برای شما در آمریکا در حدود 45 دلار است.اعداد اعلام شده برای سه وعده غذا و برای دو نفر می باشد.

طول عمر و زندگی

زندگی در کانادا و آمریکا

آمارها در مورد طول عمر و کیفیت زندگی در هر کشوری نشان دهنده سیستم های پیشرفته و جامع بهداشت و درمان دولتی و اقتصاد قوی است آن کشور است.کانادایی هایی که امروز متولد می شوند، به طور میانگین ۳ سال بیشتر از آمریکایی‌ها عمر می کنند. این در حالی است که این میزان در اواخر دهه 70 میلادی، کمتر از یک سال بوده است.لازم به ذکر بوده، میانگین طول عمر در هر 2 کشور با گذشت هر دهه در حال افزایش است.

تحصیلات عالی

تحصیل از جمله مواردی است که تاثیر مستقیمی در رشد جامعه دارد و البته هزینه زیادی هم دارد در کانادا احتمال حضور جوانان مستمند در دانشگاه یا کالج بیشتر است. تقریبا 50 درصد متقاضیان تحصیل در کانادا از خانواده‌های با سطح درآمد پایین در سن 18 تا 22 سالگی، برای تحصیلات عالی‌ در دانشگاه ثبت نام می کنند؛ این عدد در کشور آمریکا ۳۰ درصد است.هزینه های تحصیل در آمریکا بسیار بالاست به نحوی که در آمریکا شما برای گرفتن یک مدرک لیسانس باید مبلغی در حدود 38000 دلار در یک کالج بپردازید.این هزینه برای دانشگاهی مانند هاروارد در حدود 150000 هزار دلار است.در حالی که در کانادا این هزینه در حدود 5000 تا 25000 دلار میباشد.هزینه تحصیل در کانادا برای گرفتن یک لیسانس با بیشترین هزینه, مبلغی نزدیک به 50000 دلار است.

میزان درآمد سالیانه

مالیات کسر شده از درآمد کارکنان در کانادا کمتر از مالیاتی است که از حقوق شهروندان آمریکا کسر میشود.درآمد سالیانه آمریکایی ها 35500 دلار با احتساب مالیات کسر شده می باشد.درآمد سالیانه در کانادا با توجه به اینکه مالیت کمتری پرداخت می کنند نزدیک به 36000 دلار می باشد.آزادی اقتصادی در کشور کانادا بیشتر از آمریکا می باشد.دارائی های عمومی در کشور کانادا نسبت به آمریکا ثبات بیشتری دارد.همچنین اختلاف درآمد در بین سطوح جامعه در کشور کانادا بسیار کمتر از کشور آمریکا می باشد.

مسکن

مسکن جزئی از ملزومات زندگی در هر کشوری است.در کانادا شما برای زندگی در یک آپارتمان یک خوابه در شهر باید در حدود 900 دلار هزینه کنید.این در حالی است که این هزینه در آمریکا در حدود 50 دلار در هر ماه کمتر می باشد.این تفاوت 50 دلاری در طول سال به مبلغ 600 دلار تبدیل می شود.البته باید این موضوع را هم در نظر داشت که غالب مردم کانادا در خانه هایی با متراژ های بزرگتر زندگی می کنند.

هزینه پوشاک

پوشاک امروزه نه تنها به عنوان یک پوشش در برابر سرما و گرما شناخته می شود بلکه امروزه بیان گر نوع نگاه شما به زندگی و طرز تفکر و سلیقه شماست.در کشور های آمریکا و کانادا برندهای مشهور و معتبر فراوانی برای انواع پوشاک وجود دارد.اما باید حواستان باشد تا درگیر خرید از این محصولات متنوع و زیبا نشوید,زیرا باعث به وجود آوردن هزینه های سرسام آوری برایتان میشود.هم در کانادا و هم در آمریکا فروشگاه های بزرگ زیادی وجود دارد که لباس با کیفیت و قیمت مناسبی را به فروشش می رسانند.همچنین شما می توانید با استفاده از تخفیف های این فروشگاه ها در هزینه های خود صرفه جویی کنید.در کشور کانادا به طور معمول شما هزینه ای که برای خرید یک شلوار پرداخت می کنید تقریبا 55 دلار می باشد.در حالی که این مبلغ در آمریکا نزدیک به 40 دلار است.