2011-08-24 ساعت 02:07
به نظر من الآن شرایط کار در امریکا کمی بهتر از چند سال گذشته است ولی فراموش نکنید که شما باید برای گرفتن کار در امریکا واجدالشرایط باشید و سپس انتظار پیدا کردن کار را داشته باشید. مسلط بودن به زبان انگلیسی, مهارت کاری و تحصیلات دانشگاهی مثلثی است که پیدا کردن کار در امریکا را تضمین می کند. در ضمن شما باید برای پیدا کردن کار صبور باشید و اگر حتی شش ماه بیکار بودید بدانید که چنین زمان انتظاری برای پیدا کردن کار در امریکا عادی است.
برخی از دوستان عزیز تصویر غیر واقعی از شرایط خودشان دارند و مثلا دوستان جوان عزیزی به دنبال کار می گردند که در این سن و سال نباید به جز درس خواندن به هیچ چیز دیگری فکر کنند. اگر زیر سی سال هستید و تخصص و تحصیلات چشمگیری ندارید سعی کنید که حتما برای درس خواندن در دانشگاه برنامه ریزی کنید زیرا حتی اگر کار موقت پیدا کنید نیز حاصلی برای شما نخواهد داشت.
راستش من مخالف این هستم که کسی برای گذران امورات خودش در امریکا به دنبال کار یدی باشد. شما اول باید خودتان و قابلیت ها و شان خودتان را ارزیابی کنید و سپس فقط در همان محدوده برای خودتان برنامه ریزی کنید. مثلا اگر شما لیسانس حسابداری هستید و ده سال هم سابقه کار دارید نمی توانید در امریکا کاری در رابطه با شغلتان پیدا کنید و اگر هم بخواهید شغل یدی بگیرید هرگز از وضعیت خودتان راضی نخواهید بود و بعید است که دوام بیاورید. بنابراین تنها راهی که برای شما وجود دارد این است که در امریکا درس بخوانید تا به مرور وارد جامعه و بازار کاری شوید که متناسب با شان اجتماعی شما است.
معمولا دوستانی که در ایران هستند مهاجرت را از شروع تا لحظه رسیدن به امریکا می دانند. دوستانی که تازه به امریکا رسیده اند گمان می کنند که بزرگ ترین مشکل زندگی در امریکا پیدا کردن کار است در حالی که چنین نیست. دوستانی که کار پیدا می کنند گمان می کنند که بزرگ ترین مشکل زندگی در امریکا انطباق زبانی و فرهنگی است و دوستان دیگری که مثلا سی سال است در امریکا زندگی می کنند نیز مشکلات دیگری دارند که شاید به نظر ما مسخره بیاید.
به هرحال در مورد کار باید بگویم که بچه هایی که من می شناسم و به امریکا آمده اند و واقعا شرایط کار کردن در امریکا را داشته اند کار خوبی پیدا کرده اند و مشکلی در این رابطه نداشته اند. بعضی دوستان به امریکا آمدند و به درستی فهمیدند که با شرایط موجود خودشان چاره ای جز درس خواندن ندارند و راه درست را انتخاب کردند. بعضی دوستان هم به امریکا آمده اند ولی چون جایگاه خودشان را نمی شناسند به جای درس خواندن به دنبال کار هستند که در این صورت یا کار پیدا نمی کنند و یا کاری پیدا می کنند که جز نارضایتی و سرکوفت اجتماعی حاصلی برای آنها ندارد. مثلا دوستان جوان بیست و چند ساله ای هستند که چون چهار تا سیستم عامل نصب کرده اند و یا دو تا هارد دیسک عوض کرده اند گمان می کنند که به جای درس خواندن می توانند یک کار خوب در زمینه کامپیوتر گیر بیاورند در حالی که من همین جا آب پاکی را بر روی دست همه آن عزیزان می ریزم و می گویم چنین چیزی محال است و آنها حتما باید به کالج بروند و چندین سال درس بخوانند. در ایران ممکن است فک و فامیل در پستی باشند و شما را در اداره استخدام کنند ولی در امریکا چنین اتفاقی روی نخواهد داد و شما به مرور فرصت درس خواندن خودتان را هم از دست خواهید داد.
برخی از دوستان عزیز تصویر غیر واقعی از شرایط خودشان دارند و مثلا دوستان جوان عزیزی به دنبال کار می گردند که در این سن و سال نباید به جز درس خواندن به هیچ چیز دیگری فکر کنند. اگر زیر سی سال هستید و تخصص و تحصیلات چشمگیری ندارید سعی کنید که حتما برای درس خواندن در دانشگاه برنامه ریزی کنید زیرا حتی اگر کار موقت پیدا کنید نیز حاصلی برای شما نخواهد داشت.
راستش من مخالف این هستم که کسی برای گذران امورات خودش در امریکا به دنبال کار یدی باشد. شما اول باید خودتان و قابلیت ها و شان خودتان را ارزیابی کنید و سپس فقط در همان محدوده برای خودتان برنامه ریزی کنید. مثلا اگر شما لیسانس حسابداری هستید و ده سال هم سابقه کار دارید نمی توانید در امریکا کاری در رابطه با شغلتان پیدا کنید و اگر هم بخواهید شغل یدی بگیرید هرگز از وضعیت خودتان راضی نخواهید بود و بعید است که دوام بیاورید. بنابراین تنها راهی که برای شما وجود دارد این است که در امریکا درس بخوانید تا به مرور وارد جامعه و بازار کاری شوید که متناسب با شان اجتماعی شما است.
معمولا دوستانی که در ایران هستند مهاجرت را از شروع تا لحظه رسیدن به امریکا می دانند. دوستانی که تازه به امریکا رسیده اند گمان می کنند که بزرگ ترین مشکل زندگی در امریکا پیدا کردن کار است در حالی که چنین نیست. دوستانی که کار پیدا می کنند گمان می کنند که بزرگ ترین مشکل زندگی در امریکا انطباق زبانی و فرهنگی است و دوستان دیگری که مثلا سی سال است در امریکا زندگی می کنند نیز مشکلات دیگری دارند که شاید به نظر ما مسخره بیاید.
به هرحال در مورد کار باید بگویم که بچه هایی که من می شناسم و به امریکا آمده اند و واقعا شرایط کار کردن در امریکا را داشته اند کار خوبی پیدا کرده اند و مشکلی در این رابطه نداشته اند. بعضی دوستان به امریکا آمدند و به درستی فهمیدند که با شرایط موجود خودشان چاره ای جز درس خواندن ندارند و راه درست را انتخاب کردند. بعضی دوستان هم به امریکا آمده اند ولی چون جایگاه خودشان را نمی شناسند به جای درس خواندن به دنبال کار هستند که در این صورت یا کار پیدا نمی کنند و یا کاری پیدا می کنند که جز نارضایتی و سرکوفت اجتماعی حاصلی برای آنها ندارد. مثلا دوستان جوان بیست و چند ساله ای هستند که چون چهار تا سیستم عامل نصب کرده اند و یا دو تا هارد دیسک عوض کرده اند گمان می کنند که به جای درس خواندن می توانند یک کار خوب در زمینه کامپیوتر گیر بیاورند در حالی که من همین جا آب پاکی را بر روی دست همه آن عزیزان می ریزم و می گویم چنین چیزی محال است و آنها حتما باید به کالج بروند و چندین سال درس بخوانند. در ایران ممکن است فک و فامیل در پستی باشند و شما را در اداره استخدام کنند ولی در امریکا چنین اتفاقی روی نخواهد داد و شما به مرور فرصت درس خواندن خودتان را هم از دست خواهید داد.
با آرزوی موفقیت برای شما