2012-04-28 ساعت 03:04
در جواب خودم و سعید و پرویز:
آره سعید گرامی من ساسان هستم. در مورد شرکتها یکباره نگرانی های زیاد مربوط به ایران به من هجوم آورد ولی الان که فکر کردم یادم افتاد که در اینجا فقط از درآمد مالیات می گیرند و اگر درآمدت کم باشد نه تنها مالیات نمی گیرند بلکه همه مالیات های مستقیم و غیر مستقیم پرداخت شده یا بخشی از آن را برمی گردانند و نگرانی در در این مورد وجود ندارد و توصیه شما هم باعث شده که من سریعتر به فکر ثبت یک شرکت بیفتم.
پرویز عزیز من گمان نکنم که در آمریکا ورود به عرصه هایی که شرکتهای بزرگ در آن قدرت دارند سخت باشد. آنها به فکر سود حداکثری هستند و توزیع کالاها را با حداکثر قیمت ممکن انجام می دهند. در اینجا شرکتهای خیلی کوچک هیچگاه رقیبی برای شرکتهای بزرگ به حساب نمی آیند و اینگونه شرکتها می توانند با قیمتهای پایین وارد بازار شوند. البته وقتی که شرکتهایی از کوچک بودن خارج شوند و شرکتهای بزرگ احساس کنند شرکتی ممکن است بخشی از بازار آنها را به دست بیاورد معمولا اقدام به خرید آن شرکت می کنند و معمولا پول خیلی قابل توجهی نیز می پردازند. این روش توجیه اقتصادی بیشتری نسبت به رقابت دارد. اما اگر شرکتی حاضر به معامله نشد و رشد کرد استراتژی های متفاوتی وجود دارد. و نکته بدیهی و جالب اینجاست که شرکتهای رقیب تنها به فکر تسخیر بازار نیستند بلکه بدنبال سودآوری بیشتر هستند. از سوی دیگر قوانین متعددی برای حمایت از مشاغل کوچک وجود دارد که کمپانیهای بزرگ را گاهی حتی وادار به کمک به کمپانیهای کوچکتر می کند.
حتی گاهی وجود شرکتهای کوچک به نفع شرکتهای بزرگتر است. دو مثال: اول اینکه اگر شما بخواهید برای اتومبیل خود بیمه بگیرید معمولا آنچنان نرخ بالایی می دهند که که شما وحشت زده می شوید و بعد به شما توصیه می کنند برای شش ماه تا یکسال از یک شرکت کوچک بیمه بگیرید و بعد بروید سراغ آنها. آنها با این کار مشتری های دردسر ساز را به گردن شرکتهای کوچک انداخته و پس از اینکه در یکسال ثابت کردید شما مشتری خوب و بدون تصادفی هستید با پیشنهاد قیمت خیلی پایین شما را جذب می کنند.
مثال دوم در رابطه با سیستم توزیع کالا و به ویژه در زمینه مواد غذایی است که شرکتهای بزرگ مثلا در صورتی که نتوانند به موقع سبزیجات تازه خود را بفروشند آن را به قیمت خیلی پایین تر به فروشگاههای کوچک می فروشند. که هم پولی به دست آورده و هم اعتبار خود را حفظ می کنند.
در نتیجه در اینجا برای کسانی که دید اقتصادی خوبی داشته باشند شروع از پایین خیلی سخت نیست.
آره سعید گرامی من ساسان هستم. در مورد شرکتها یکباره نگرانی های زیاد مربوط به ایران به من هجوم آورد ولی الان که فکر کردم یادم افتاد که در اینجا فقط از درآمد مالیات می گیرند و اگر درآمدت کم باشد نه تنها مالیات نمی گیرند بلکه همه مالیات های مستقیم و غیر مستقیم پرداخت شده یا بخشی از آن را برمی گردانند و نگرانی در در این مورد وجود ندارد و توصیه شما هم باعث شده که من سریعتر به فکر ثبت یک شرکت بیفتم.
پرویز عزیز من گمان نکنم که در آمریکا ورود به عرصه هایی که شرکتهای بزرگ در آن قدرت دارند سخت باشد. آنها به فکر سود حداکثری هستند و توزیع کالاها را با حداکثر قیمت ممکن انجام می دهند. در اینجا شرکتهای خیلی کوچک هیچگاه رقیبی برای شرکتهای بزرگ به حساب نمی آیند و اینگونه شرکتها می توانند با قیمتهای پایین وارد بازار شوند. البته وقتی که شرکتهایی از کوچک بودن خارج شوند و شرکتهای بزرگ احساس کنند شرکتی ممکن است بخشی از بازار آنها را به دست بیاورد معمولا اقدام به خرید آن شرکت می کنند و معمولا پول خیلی قابل توجهی نیز می پردازند. این روش توجیه اقتصادی بیشتری نسبت به رقابت دارد. اما اگر شرکتی حاضر به معامله نشد و رشد کرد استراتژی های متفاوتی وجود دارد. و نکته بدیهی و جالب اینجاست که شرکتهای رقیب تنها به فکر تسخیر بازار نیستند بلکه بدنبال سودآوری بیشتر هستند. از سوی دیگر قوانین متعددی برای حمایت از مشاغل کوچک وجود دارد که کمپانیهای بزرگ را گاهی حتی وادار به کمک به کمپانیهای کوچکتر می کند.
حتی گاهی وجود شرکتهای کوچک به نفع شرکتهای بزرگتر است. دو مثال: اول اینکه اگر شما بخواهید برای اتومبیل خود بیمه بگیرید معمولا آنچنان نرخ بالایی می دهند که که شما وحشت زده می شوید و بعد به شما توصیه می کنند برای شش ماه تا یکسال از یک شرکت کوچک بیمه بگیرید و بعد بروید سراغ آنها. آنها با این کار مشتری های دردسر ساز را به گردن شرکتهای کوچک انداخته و پس از اینکه در یکسال ثابت کردید شما مشتری خوب و بدون تصادفی هستید با پیشنهاد قیمت خیلی پایین شما را جذب می کنند.
مثال دوم در رابطه با سیستم توزیع کالا و به ویژه در زمینه مواد غذایی است که شرکتهای بزرگ مثلا در صورتی که نتوانند به موقع سبزیجات تازه خود را بفروشند آن را به قیمت خیلی پایین تر به فروشگاههای کوچک می فروشند. که هم پولی به دست آورده و هم اعتبار خود را حفظ می کنند.
در نتیجه در اینجا برای کسانی که دید اقتصادی خوبی داشته باشند شروع از پایین خیلی سخت نیست.