راستش من در جواب دوست عزيزمون mr777 يه چند خطی نوشته بودم منتها چون ايشون بزرگ تر ما هستن گفتم اين قضيه رو طولانيش نکنم و پستم رو پاک کردم .بعدم نشستم فکر کردم ديدم ايشون درست ميگن هر کسی با توجه به شرايطش ممکنه انتخاب متفاوتی داشته باشه ..واقعا کسی با توجه به شرايطش لازم باشه دانشگاه بره و نتونه بره خوب off campus هم ميتونه گزينه خوبی براش باشه..باز بهتر از دست رو دست گذاشتنه
منتها اگه من اون پست رو نوشتم و چند مورد -که خيلی بيشتر از اينها ميشه بهش اضافه کرد - رو ذکر کردم ،به خاطر اون چيزی هايی بود که در اين چند سال ديدم.
اين شهر ما 3 تا دانشگاه داره.يکيش از دانشگاه های تاپ انگليس و خوب دنياست و دو تا دانشگاه بقول خودشون ميکی موزی هم داره..اين دانشگاه ها زياد سخت نميگيرن و شهريشون هم کمتره و متاسفانه متاسفانه به همين علت پر ايرانين..ايرانيهايی که من حتی يه دونشون رو نديدم که بعد از اومدن بيرون از اين دانشگاه به جايی برسن. يه انگليسی ممکنه در اين دانشگاه ها درس بخونه و کار هم بتون پيدا کنه اما اوضاع برای يه مهاجر به اين شکل نيست.
.درسته که آمريکا وضع در اين حد خراب نيست اما کم و بيش همونه.همون سيستمه با همون دايورسيتی فرهنگی.همون الگوريتيمه ..اينترويو ها همينه ..همه چيز دقيقا يکيه ..يکی شيطان بزرگه و يکی روباه پيرفرقی بينشون نيست..اونجا هم هر محلش يه دانشگاه داره..شايد هزار و يک برنامه off campus هم موجود باشه اما معدود دانشگاه هايی هستن در هر ايالت که در رنکينگ ها جايی دارن و همه اين کمپانيها، صاحب کارها و ... به اين رنکينگ ها دسترسی دارن و براشون مهمه که طرف از کجا اومده، چی خونده و از چه دانشگاهی چه معدلی گرفته
بخاطر همين اگه انتخاب دانشگاه off campus بخاطر سن، بخاطر پس انداز چند هزار دلار يا پيدا کردن يه کار فول تايم و در کنارش درس خوندن باشه بنظر من انتخاب اشتباهيه چون در دراز مدت اون جوابی رو که بايد ممکنه نده
اما خوب واقعا اگه کسی شرايط براش بشکلی پيش رفت که اين شد تنها گزينش...چرا که نه
ولی همونطور که آقا سعيد هم گفت -بخصوص برای مايی که قراره گرين کارت بگيريم- من مطمئنم که کمک های تحصيلی،کمک های فکری و خيلی چيز های ديگه هست و اونها دقيقا ميدونند که يه آدمی که مثلا زن و بچه داره چه شرايطی داره و چه فکر مشغولی داره و مطمئنا کمک خواهند کرد...اگه اين انگليسيهای خسيس کمک ميکنند آمريکايی 100 درصد اينکارو ميکنن
يه سو تفاهمی برای mrr777 عزيز هم پيش اومد در مورد گزينه 2 .من اصلا منظورم گرفتن مدرک برای پز دادن و مدرک الکی گرفتن نبود.مثلا شما يه آمريکايی رو در نظر بگيريد که يه شغل فول تايم داره و بخاطر شغلش هميشه در سفره اما دوست داره درس هم بخونه ،خوب off campus گزينه ايدئاليه براش
حالا ما که تا اينجا شانس اورديم ،ايشالا اصلا بدون دانشگاه و اين حرفا ميريم سر کار و بيخيال اين حرفا.
آقا سعيد اتفاقا من بد تو کار اين داستان لاتاری مونده بودم...البته دمشون گرم که ما رو قبول کردن اما هيچ توجيهی براش پيدا نميکردم که آخه اينا چرا همچين برنامه اي رو اجرا ميکنن..ميخوان بگن خيلی لارجيم...يه فخر فروشيه به دنيا که dream life آمريکايی هميشه در بورس باشه اما خوب اين استدلال شما جالب بود . اينجوری به قضيه نگاه نکرده بودم
اون نکته رو هم نميدونستم در مورد دانشگاه های آمريکا..اما حتما سال اول،دوم اينجوريه که بنظر من سيستم انگليسی خيلی بهتره.آخه ريسرچر کلاس رفتن و امتحان دادنش ديگه چه صيغيه.فقط دوره رو طولانی ميکنه
ايشالا زود برسيم به وسطای آگست و داستان کارنتی و سفارت و اين حرفا...اين پر حرفيای من که نتيجه استرس و انتظاره
منتها اگه من اون پست رو نوشتم و چند مورد -که خيلی بيشتر از اينها ميشه بهش اضافه کرد - رو ذکر کردم ،به خاطر اون چيزی هايی بود که در اين چند سال ديدم.
اين شهر ما 3 تا دانشگاه داره.يکيش از دانشگاه های تاپ انگليس و خوب دنياست و دو تا دانشگاه بقول خودشون ميکی موزی هم داره..اين دانشگاه ها زياد سخت نميگيرن و شهريشون هم کمتره و متاسفانه متاسفانه به همين علت پر ايرانين..ايرانيهايی که من حتی يه دونشون رو نديدم که بعد از اومدن بيرون از اين دانشگاه به جايی برسن. يه انگليسی ممکنه در اين دانشگاه ها درس بخونه و کار هم بتون پيدا کنه اما اوضاع برای يه مهاجر به اين شکل نيست.
.درسته که آمريکا وضع در اين حد خراب نيست اما کم و بيش همونه.همون سيستمه با همون دايورسيتی فرهنگی.همون الگوريتيمه ..اينترويو ها همينه ..همه چيز دقيقا يکيه ..يکی شيطان بزرگه و يکی روباه پيرفرقی بينشون نيست..اونجا هم هر محلش يه دانشگاه داره..شايد هزار و يک برنامه off campus هم موجود باشه اما معدود دانشگاه هايی هستن در هر ايالت که در رنکينگ ها جايی دارن و همه اين کمپانيها، صاحب کارها و ... به اين رنکينگ ها دسترسی دارن و براشون مهمه که طرف از کجا اومده، چی خونده و از چه دانشگاهی چه معدلی گرفته
بخاطر همين اگه انتخاب دانشگاه off campus بخاطر سن، بخاطر پس انداز چند هزار دلار يا پيدا کردن يه کار فول تايم و در کنارش درس خوندن باشه بنظر من انتخاب اشتباهيه چون در دراز مدت اون جوابی رو که بايد ممکنه نده
اما خوب واقعا اگه کسی شرايط براش بشکلی پيش رفت که اين شد تنها گزينش...چرا که نه
ولی همونطور که آقا سعيد هم گفت -بخصوص برای مايی که قراره گرين کارت بگيريم- من مطمئنم که کمک های تحصيلی،کمک های فکری و خيلی چيز های ديگه هست و اونها دقيقا ميدونند که يه آدمی که مثلا زن و بچه داره چه شرايطی داره و چه فکر مشغولی داره و مطمئنا کمک خواهند کرد...اگه اين انگليسيهای خسيس کمک ميکنند آمريکايی 100 درصد اينکارو ميکنن
يه سو تفاهمی برای mrr777 عزيز هم پيش اومد در مورد گزينه 2 .من اصلا منظورم گرفتن مدرک برای پز دادن و مدرک الکی گرفتن نبود.مثلا شما يه آمريکايی رو در نظر بگيريد که يه شغل فول تايم داره و بخاطر شغلش هميشه در سفره اما دوست داره درس هم بخونه ،خوب off campus گزينه ايدئاليه براش
حالا ما که تا اينجا شانس اورديم ،ايشالا اصلا بدون دانشگاه و اين حرفا ميريم سر کار و بيخيال اين حرفا.
آقا سعيد اتفاقا من بد تو کار اين داستان لاتاری مونده بودم...البته دمشون گرم که ما رو قبول کردن اما هيچ توجيهی براش پيدا نميکردم که آخه اينا چرا همچين برنامه اي رو اجرا ميکنن..ميخوان بگن خيلی لارجيم...يه فخر فروشيه به دنيا که dream life آمريکايی هميشه در بورس باشه اما خوب اين استدلال شما جالب بود . اينجوری به قضيه نگاه نکرده بودم
اون نکته رو هم نميدونستم در مورد دانشگاه های آمريکا..اما حتما سال اول،دوم اينجوريه که بنظر من سيستم انگليسی خيلی بهتره.آخه ريسرچر کلاس رفتن و امتحان دادنش ديگه چه صيغيه.فقط دوره رو طولانی ميکنه
ايشالا زود برسيم به وسطای آگست و داستان کارنتی و سفارت و اين حرفا...اين پر حرفيای من که نتيجه استرس و انتظاره