2012-07-20 ساعت 13:00
نکتهای رو که لازم میدونم بعد از گذاشتن این آمارها یادآوری کنم اینه که حتی امن ترین جاهای دنیا هم جرم و جنایت درش هست و یک نرخی داره و در اینگونه لیستها یک جایگاهی داره. بنابر این نباید از دیدن اسم یک شهر در چنین لیستی اونجا رو با منطقه جنگی یا شهرهای قدیمی آمریکا تو فیلمهای وسترن اشتباه بگیریم.
از طرفی وقتی هم میگیم جرم و جنایت، خب شوخی نمیکنیم و حتما هست که میگیم. اما توجه داشته باشید، وقتی میگیم توی فلان شهر جرم و جنایت در این حده، مسلما داریم راجع به کل شهر حرف میزنیم و معیارمون هم جاهای امن شهر نیست. تمام شهرها جاهای امن و نا امن دارند و یک شهر با crime rate بالا ممکنه جاهایی داشته باشه که حتی یک سر سوزن هم احساس نا امنی نکنید. اگر میشد چنین آمار و ارقامی رو محله به محله بررسی کنیم، میدیدیم که تو همون شهر به ظاهر ناامن محلههایی وجود داره که جزء امن ترین جاها است. خیلی امن تر از شهرهای کشور خودمون.
مسأله دیگری که ممکنه باعث بشه ما با دیدن این آمارها تو دلمون خالی بشه، اینه که باهاشون بیگانه هستیم. ما در کشوری بزرگ شدیم که آمار و ارقام یا جایگاهی نداشته، یا با واقعیت 180 درجه تعارض داشته. پس ما مثلا الان نمیدونیم چه خطراتی در اطرافمون هست و تا خدای نکرده سر خودمون یا یکی از نزدیکانمون نیاد، از وجودشون آگاه نمیشیم. چه بسا با وجود خیلی از بلاهایی که سر زنان و دختران ما میاد، به خاطر آبرو و فرهنگ بی نظیرمون، لب از لب باز نمیکنند و حتی نزدیکان هم از اون حادثه بویی نمیبرند و خوش و خرم به زندگی ادامه میدن.
در آخر فقط عرض میکنم که با وجود این اعداد، اگر به اسم شهرها توجه کنید، میبینید که خیلیها دارند اونجاها زندگی میکنند، سالهاست از امنیت کامل برخوردارند. درس میخونند، کار میکنند، هر روز خبری از دانشگاههای همین شهرها میشنویم که فلان چیز رو اختراع کردند و فلان ناشناخته رو کشف کردند.
این بود انشای من درباره "غرب وحشی".
از طرفی وقتی هم میگیم جرم و جنایت، خب شوخی نمیکنیم و حتما هست که میگیم. اما توجه داشته باشید، وقتی میگیم توی فلان شهر جرم و جنایت در این حده، مسلما داریم راجع به کل شهر حرف میزنیم و معیارمون هم جاهای امن شهر نیست. تمام شهرها جاهای امن و نا امن دارند و یک شهر با crime rate بالا ممکنه جاهایی داشته باشه که حتی یک سر سوزن هم احساس نا امنی نکنید. اگر میشد چنین آمار و ارقامی رو محله به محله بررسی کنیم، میدیدیم که تو همون شهر به ظاهر ناامن محلههایی وجود داره که جزء امن ترین جاها است. خیلی امن تر از شهرهای کشور خودمون.
مسأله دیگری که ممکنه باعث بشه ما با دیدن این آمارها تو دلمون خالی بشه، اینه که باهاشون بیگانه هستیم. ما در کشوری بزرگ شدیم که آمار و ارقام یا جایگاهی نداشته، یا با واقعیت 180 درجه تعارض داشته. پس ما مثلا الان نمیدونیم چه خطراتی در اطرافمون هست و تا خدای نکرده سر خودمون یا یکی از نزدیکانمون نیاد، از وجودشون آگاه نمیشیم. چه بسا با وجود خیلی از بلاهایی که سر زنان و دختران ما میاد، به خاطر آبرو و فرهنگ بی نظیرمون، لب از لب باز نمیکنند و حتی نزدیکان هم از اون حادثه بویی نمیبرند و خوش و خرم به زندگی ادامه میدن.
در آخر فقط عرض میکنم که با وجود این اعداد، اگر به اسم شهرها توجه کنید، میبینید که خیلیها دارند اونجاها زندگی میکنند، سالهاست از امنیت کامل برخوردارند. درس میخونند، کار میکنند، هر روز خبری از دانشگاههای همین شهرها میشنویم که فلان چیز رو اختراع کردند و فلان ناشناخته رو کشف کردند.
این بود انشای من درباره "غرب وحشی".
Resident of Seattle, WA - since 2013
سفرناﻣﮧ ● سفرنامههای آمریڪا ● جدول مقایسهٔ شهرهای آمریڪا ● آموزش کاربری حرفهای مهاجرسرا ● ۱۱۸ مهاجرسرا
“You will never reach your destination if you stop and throw stones at every dog that barks.” - Winston Churchill
سفرناﻣﮧ ● سفرنامههای آمریڪا ● جدول مقایسهٔ شهرهای آمریڪا ● آموزش کاربری حرفهای مهاجرسرا ● ۱۱۸ مهاجرسرا
“You will never reach your destination if you stop and throw stones at every dog that barks.” - Winston Churchill