2012-08-25 ساعت 11:58
(2012-08-25 ساعت 11:36)honey62 نوشته: دست رو دلمون نذار كه خونه... bakhshandehgy عزيز. ما هم مثل شما بوديم براي كبك اقدام كرده بوديم و به هزار بدبختي داشتيم زبان فرانسه ميخونديم! هر جوري حساب كرديم ديديم اينجا ديگه جايي نيست كه دلمون خوش باشه، راضي باشيم، دوري از خانواده و دلبستگي هاي كودكي خيلي سخته ولي واقعا ديگه رفت و آمد بين كسايي كه دور و برمون بودن غيرممكن بود، براي اينكه بتونيم اينجا راحت زندگي كنيم بايد همرنگ جماعتي ميشديم كه حتي يك سرسوزن باهاشون همفكري نداشتيم. خدا خواست و لاتاري برنده شديم، به كسي هم به جز يه چند نفر نگفتيم ولي احساس ميكنم همين رو هم اشتباه كرديم چون به قول شما همش بايد جواب چي شد چي شد رو بديم و يا اينكه انرژي منفي بگيريم.سلام دوستان
منم در درد دلم باز شد!
بنظر من شما با این افکار دارید روزهاتون رو خراب می کنید همیشه فکر کنید که وضعیت از این بدتر هم می تونست باشه دقیقا مثل زمانی که زبان فرانسه می خوندید و فکر می کردید چقدر اوضاع بده ولی به یکباره خبر خوب قبولی لاتاری رسید روزهای از این سخت تر هم در انتظارتون می تونه باشه نتیجه این می شه که شما فقط سیاهیهای این کشور رو می بینید و روز به روز براتون بدتر می شه برای اینکه خوتون رو اروم کنید یه کم به روزهای خوبی که اینجا دارید و داشتید فکر کنید و روزهای سختی که در پیش رو خواهید داشت (که انشااله نخواهید داشت ) مقایسه کنید و بعد به خودتون بگید که امروز چه روزهای خوبی دارید خوب شما هم که کانادا رو دارید پس حتما می روید دیگه اونهای که الان فقط به لحاظ سنی و شغلی فقط امید به امریکا دارند چی بگن ؟
موفق باشید