2009-10-03 ساعت 01:55
سلام به همه ی دوستان با صفای مهاجرسرا
از روز 10خرداد پارسال که نامه ی قبولی همسرم تو لاتاری اومد مهاجرسرا جزیی از زندگی من بوده. با استرس هاتون استرس کشیدم با موفقیت هاتون شاد شدم و لحظه به لحظه با مهاجرسرا نفس کشیدم اگر چه معمولن چیزی نمینوشتم چرا که بیشتر همسرم تو سایت فعال بود. حالا هم که همه تونستن ویزاشونو بگیرن از صمیم قلب خوشحالم.
از قرار معلوم تنها بازماندگان2009 تو مهاجرسرا شهروز و من هستیم با این تفاوت که ویزای من آماده بود اما با لطف بیش از حد هموطنانم!! اجازه ی خروج نیافتم.
وقتی از prisonبیرون اومدم و متنهای سراسر محبت آمیز شما رو برای همسرم دیدم اشک در چشمانم حلقه زد از این همه حس مسوولیت و نوعدوستی که گمان میکردم مدتهاست از این سرزمین رخت بر بسته.
واقعن و از صمیم قلب برای همتون شادی و موفقیت آرزومندم.
سفرت بخیر اما
تو و دوستی خدارا
چو از این.....
به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها
به باران
برسان سلام ما را.
ارادتمند همه.من همسر بوفم!
از روز 10خرداد پارسال که نامه ی قبولی همسرم تو لاتاری اومد مهاجرسرا جزیی از زندگی من بوده. با استرس هاتون استرس کشیدم با موفقیت هاتون شاد شدم و لحظه به لحظه با مهاجرسرا نفس کشیدم اگر چه معمولن چیزی نمینوشتم چرا که بیشتر همسرم تو سایت فعال بود. حالا هم که همه تونستن ویزاشونو بگیرن از صمیم قلب خوشحالم.
از قرار معلوم تنها بازماندگان2009 تو مهاجرسرا شهروز و من هستیم با این تفاوت که ویزای من آماده بود اما با لطف بیش از حد هموطنانم!! اجازه ی خروج نیافتم.
وقتی از prisonبیرون اومدم و متنهای سراسر محبت آمیز شما رو برای همسرم دیدم اشک در چشمانم حلقه زد از این همه حس مسوولیت و نوعدوستی که گمان میکردم مدتهاست از این سرزمین رخت بر بسته.
واقعن و از صمیم قلب برای همتون شادی و موفقیت آرزومندم.
سفرت بخیر اما
تو و دوستی خدارا
چو از این.....
به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها
به باران
برسان سلام ما را.
ارادتمند همه.من همسر بوفم!