کلیرنس برندگان ۲۰۱۲

[lovelybugatti]

ارشد هوافضا
3 بار در خواست ویزام رد شد.
ادميشن دكتري و فاندش پريد اونم نه يه بار دوبار
شش ماه تو تركيه مجبور شدم بمونم و ...
فقط به دروغ سنج وصل نشدم واسه حل شدن مشكله ويزام با خيلي مكاتبه كردم اقاي اباما خانم كلينتون چندتا از سناتورا كنگرسمنا تك تك سازمانهايي كه تو پروسه ويزا دست داشتن , تك تك سفارت هاي دور ايران , چند تا خبرنگار تو خبرگزاريهاي مختلف , كانون وكلا ايران امريكا , انجمن ايران امريكا ,... ولي نتيجه اي نداشت بيش از 400 يا 500 تا ميل زدم بهشون كلي بهشون زنگ زدم.بماند كه به جايي نرسيد و چه برخورد زشتي تو دبي و يه بارم تو تركيه باهام شد.
حتي اواخر خودمم نااميد شدم كار به جايي رسيد كه عمو آلن بم دلداري ميداد و مي گفت ازين ستون به اون ستون فرجه.
بش گفتم حق با شماست فرج هست ولي نه موقعي كه همه وايستادن جلوت و بت نه ميگن.

مصاحبه اول دانشجوي دکترای مکانیک, جون 2011 كنسولگري دبي هيچ پاسخي مبني بر رد يا قبولي نداد بهم تا اينكه اكتبر درخواست مصاحبه مجدد داد. مصاحبه دوم, اينجوري شروع شد كه شما تو يه زمينه اي كاركردي كه تو دنيا زير صد نفر دارن كار ميكنند و فقط هم كاربرد موشكي داره. تو دلم فقط همينو گفتم كه من الان چطوري به اين فقط حالي كنم كه من تو كل عمرم يه موشك واقعي نديدم چي ميگيتو اخه. بماند, سه روز پشت سرهم روزي سه ساعت مصاحبه شدم,
اخر افسره قول داد مشكلمو حل كنه كه بعد برگشت به ايران حتي جواب ميل و تلفنمو نداد بعد نه ماه با عمو آلن تماس گرفتم ايشون گفتن دبي ردم كرده و هيچ راه حلي براي ويزاي دانشجويي باتوجه به برنده شدن در لاتاري وجود نداره. البته اگه همين الانم شماره منو تو سايت دبي بزنيد ميگه كليرنست تموم نشده هنوز.

مصاحبه لاتاري تركيه 2 دقيقه طول كشيد تو اپريل بود و گفت دو سه ماه ديگه چك كن.ولي بعد 3 ماه خبري نشد تا اينكه با عمو دوباره تماس گرفتمو با اسرار آلن سفارت بم زنگ زد مصاحبه مجدد. افسر پرونده اينجوري شروع كرد من تا حالا كسي رو نديدم اينقد پيگير كارش باشه اينقدرم نه شنيده باشه.
يكسري سوالهاي مزخرف. تا اينكه خودم حوصلم سر رفت به افسره گفتم سوالاتون كلا بي اساسه اگه نمي خواهين ويزا بدين ردم كنيد برگردم ايران. مثلا ميگفت تو سربازي رفتي يه كار حساسم كردي داري مخفي ميكني هرچي ميگفتم نرفتم قبول نميكرد تا اينكه برگه وثيقه رو نشونش دادم. يا ميگفت يه ريسرچ پلن بده که اونجا تو چه زمینه ای می خوای درس کنی ميگفتم والا بلا ادميشنهامو همكارتون تو دبي زحمت كشيدن پروندن چیزی ندارم. تازه باید پذيرش بگيرم اونم دسته من نيست كه از الان بگم چي قبول ميشم و...
یا می پرسید تو این سال گذشته چیکار می کردی گفتم به پدر تو مغازش کمک می کردم بعد می گفت تو این مدرکت تو ایران فروشندگی می کنی گفتم من گفتک سربازی نرفتم کارم نمی تونم بکنم پس تازه منتظره ویزای دانشجوییم بودم انتطار نداریم که کلا تو خونه بمونم در و دیوارو نگاه کنم
.خلاصه بماند بعد مصاحبه سوم لاتاري سفارت درخواست تسريع براي كارمو داد و قبول كرد كه حق با منه.
هر هفته ام مي گفت كه اماده باش سريع بيايي تركيه بعد من جواب ميدادم من تركيه ام بابا. عمو هم فقط مي گفت پيگير باش
ميگفتم بابا من ميل ميزنم به سفارت , زنگ ميزنم بهشون , زنگ به افسره پروندم ميزنم بش اسمس ميدم اخه پيگيري ميگي منظورت چيه من چيكار بايد بكنم كه نكردم. اين وسط وسطام اون جريان مهموني پيش اومد كه قبلا نوشتم.

راستش چون تو وسط پرونده دانشجویی ویزام لاتاری بردم نمی تونستم بگم که قصد تحصیل ندارم تو چون می گفت دروغ می گی
ولی همه عزیزان در جریان باشند که شما هر چقدر خودتونو به خنگی بیشتری بزنید لاتاریتون راحتتر به ویزا تبدیل میشه

احتمال زیاد استاد من تو لیست سیاه آمریکا بود و علت نقره داغ کردنه منم هم شاید این بود

یه توصیه دیگه قبل ارسال فروم ها یه سرچی تو اینترنت بکنید و همه اطلاعات مربوط به خودتونو در خواست بدید پاک بشه
به هر حال وقتی 99 دلیل بر صداقت شما وجود داره در شرایط مثل من افسره پرونده دنبال یه دلیل واسه رد شدن شما می گرده

وقتی درخواست دانشجویی دادم بم گفتن تو می خوای بمونی و اقامت کنی پس جاسوسی
اینجام که در خواست ویزای اقامت داده بودم تو مصاحبه ها می گفت تو نمی خوای اقامت کنی می خوای وارد شی درس بخونی و برگردی پس جاسوسی

یه بار از افسره پرسیدم شما چی راجع هوافضا می دونید گفت به ما گفتن فقط حساسه همین . تو دلم گفتم خسته نباشید بایدم ردم کنی
پس
البته این از دهن خیلی های دیگم شنیدم تو مهمونیا خیلیها رو میشد پیدا کرد که تو سفارت دیگه ام کار می کردند و همشون می گفتن به ما گفتن حواستون به مهندسهای ایرانی باشه

قربانه همتون
سعید