2009-10-27 ساعت 02:04
(آخرین تغییر در ارسال: 2009-10-27 ساعت 02:10 توسط kavoshgarnet.)
اگر چشماني براي ديدن داشته باشي شگفت زده مي شوي: حتي يك گدا نيز گدا نيست. او هم يك انسان است. او هم طعم عشق را چشيده و عصباني شده است. او هم هزار و يك چيز ديگر را از سر گذرانده است كه حتي پادشاهان نيز ممكن است به حال او غبطه بخورند. ارزشمند است كه زندگي گدا را مطالعه كرد، مشاهده كرد و از آن شناختي حاصل كرد، زيرا او نيز امكاني از زندگي توست. هرانساني با امكاناتي زندگي مي كند و امكاني را به واقعيت دگرگون مي كند. تمام اين امكانات در تو نيز هست. تو مي تواني يك آدولف هيتلر شوي يا يك مسيح- هردو در به رويت گشوده اند. يكي از اين دو در وارد مي شود، ديگري از آن در. از اين رو من همانقدر علاقمند بودا هستم، نيز علاقمند مسيح و يا هيتلر و يهودا و ... هستم. اگر تو اين را بفهمي تمام عالم دانشگاه تو مي شود. معناي دقيق دانشگاه همين است، زيرا از واژه universe (جهان هستي ) گرفته شده است. آنگاه تمام موقعيتها، به فرصتي براي رشد و تحول تبديل مي شود. آهسته آهسته خودت را مي آفريني. ما در شكل يك مكان و فرصت به دنيا مي آييم. اشو
تمام اصول اخلاقی، اخلاقی نیستند. و چیزی که در یک کشور اخلاقی به حساب می آید، در کشور دیگر اخلاقی نیست. چیزی که در یک مذهب اخلاقی است، در مذهب دیگر اخلاقی نیست. چیزی که امروز اخلاقی است، دیروز اخلاقی نبود. اصول اخلاقی در تغییرند، اصول اخلاقی اختیاری اند. اشو
تمام اصول اخلاقی، اخلاقی نیستند. و چیزی که در یک کشور اخلاقی به حساب می آید، در کشور دیگر اخلاقی نیست. چیزی که در یک مذهب اخلاقی است، در مذهب دیگر اخلاقی نیست. چیزی که امروز اخلاقی است، دیروز اخلاقی نبود. اصول اخلاقی در تغییرند، اصول اخلاقی اختیاری اند. اشو