خانم ها، آقایون ممنونم
نه این همه مرا و نه مرا این همه.
همه و همه، تنها و تنها، لطف شماست و محبتتون
یک بار به امیر گفتم مهاجرسرا و آدم هاش بدجوری داره منو اهلی می کنه و من ازاین می ترسم. آدم ها همیشه از اتفاقات بزرگ می ترسند.
صادقانه بگم توی داستان من و لاتاری 2013 اوج داستان نقش اول نه لحظه قبول شدنشه، نه ورودش به یو اس آف اِی بلکه بودنش بین آدم هاییه که امیدوار به آینده همراه شدند توی مسیری که تقدیر/سرنوشت/شانس/کائنات/راز/لطف/حق/حکمت جلوی پاشون گذاشت، هرکسی نقشی داره و قلمی می زنه.
و ما اینجا همه درکنار هم می ایستیم. جدا جدا سقوط می کنیم.
این درد مشترک، هرگز جدا جدا، درمان نمی شود.
نه این همه مرا و نه مرا این همه.
همه و همه، تنها و تنها، لطف شماست و محبتتون
یک بار به امیر گفتم مهاجرسرا و آدم هاش بدجوری داره منو اهلی می کنه و من ازاین می ترسم. آدم ها همیشه از اتفاقات بزرگ می ترسند.
صادقانه بگم توی داستان من و لاتاری 2013 اوج داستان نقش اول نه لحظه قبول شدنشه، نه ورودش به یو اس آف اِی بلکه بودنش بین آدم هاییه که امیدوار به آینده همراه شدند توی مسیری که تقدیر/سرنوشت/شانس/کائنات/راز/لطف/حق/حکمت جلوی پاشون گذاشت، هرکسی نقشی داره و قلمی می زنه.
و ما اینجا همه درکنار هم می ایستیم. جدا جدا سقوط می کنیم.
این درد مشترک، هرگز جدا جدا، درمان نمی شود.
2013AS1017 ≈≈ ویزا از سفارت ایروان ≈≈ ساکن مریلند، ویرجینیا از ۱ اپریل ۲۰۱۳ ≈≈ داستان من و لاتاری ۲۰۱۳