سفرنامه روزبه
تاریخ 20 فوریه
روز 0
پرواز - قسمت دوم
سوار هواپیما شدیم. یه هواپیمای کوچیکه فقط میدونم ایرباسه. سه تا صندلی یه طرف راهرو سه تا طرف دیگه اش. من و ح کنار هم میشینیم من یه سمت راهرو میشینم ح سمت دیگه. هواپیما کیپ تا کیپ پره
ساعت 5 صبح شروغ می کنن روسی بلغور کردن. اوکی. حرکت شروع میشه. هوا خیلی سرد نیست. بعد یه مدت کوتاه همه شروع می کنن چرت زدن. طرفای ساعت 9 صبح میرسیم مسکو. پذیرایی یه وعده غذا (چلو با خورشت گوشت بز احتمالا سفته گوشتش) با سرویس نوشیدنی. ح صبحونشو نمی خوره خوشش نمیاد.
فرودگاه مسکو پیاده میشیم. فکر می کردم تنها جایی که تو دنیا به این کلاه روسی من نخندن همین روسیه باشه، اما مثل اینکه اشتباه می کردم!
اینجا خیلی ها لباس گرم هم نپوشیدن تو فرودگاه من خونده بودم دمای هوا تو ساعت 9 صبح -15 درجه باید باشه. اما چون ما تو فضای باز نبودیم و مثل همیشه از راهروی متصل شونده به هواپیما رفتیم تو لابی خب چیزی حس نکردیم.
مامور پاسپورت های بخش ترانزیت میگه ح نمیتونه نوشیدنیهاشو ببره داخل!
واسه همین دو سه تاشو خوردیم بقیه اشم دادیم به باقی ایرانی های اونجا.
گرمم شده. با ح یه دور کامل تو کل لابی فرودگاه میزنیم تا برسیم به گیت پرواز بعدیمون. ساعت 1 پرواز داریم. میشینیم.
ح از طریق دوستش یه جا اجاره کرده به مبلغ 500 دلار در ماه که با 6 نفر دیگه هم خونه هستند ولی اتاقاشون جداست. من ولی رو هوام . شاید خالم بیاد دنبالم یا نیاد. اگه نیاد با ح میرم هتلش اگه اومد هم که اومد.
به ح خیلی اصرار کردم که اگه خالم اومد یه روز اولو بریم خونش ولی چون جا داشت تمایلی به این کار نداشت
توی سایت airbnb من جاهای خوبی پیدا کرده بودم که دو نفره میشد شبی 50 دلار اجاره کرد ولی دیگه ح برنامه اش رو ریخته بود. می خواست شب اول بره هتل که امنه و نزدیک خونشه بخوابه صبح بره بانک پولا رو بزاره و بعد بره خونش. با من میومد خیلی از لس آنجلس دور میشد. من تو میشن ویاهو خواهم بود که 2 ساعت تا فرودگاه راه هست.
ساعت 11
تو لابی نشستیم. مردم میان و میرن. ح اکثر اوقات سرش با آیپدش گرمه. منم یه کتاب گرامر کوچیک اوردم که گه گاه نگاهش میکنم
با گوشیم به اینترنت فرودگاه وصل میشم و یکم نت گردی می کنم. گوشیم یه x6 درب و داغونه. موقع شروع پرواز تو حالت flight mood گذاشته بودم هنوز تو همون حالته.
ساعت 13
پرواز نیم ساعت عقب افتاده. منتظریم تا چک این کنیم.
13:15
پیش به سوی هواپیما . سوار میشیم. غیلی غوبه. دو ردیف سمت چپ دو ردیف سمت راست 4 ردیف صندلی هم وسط هست. ردیف یا ستون؟ قاعدتا ستون باید گفته بشه نه ردیف. به هر حال.
ح رو بال نشسته. من سالن پشتی ام. میرم جلو به یه پیرمرد امریکایی که پیش ح نشسته میگم پلیز جاتو با من عوض کن. یارو استقبال می کنه. بال دوست نداره انگار با رون بیشتر حال می کنه. خلاصه میام بغل ح. گرمه
14:00
راه میفتیم. پشت هر صندلی یه دستگاه مولتی مدیا هست با یه جوی استیک که با سیم بهش وصله. از طریق این میتونید حدود 40 50 تا از فیلم ببینید(اگه وقت کنید) ، بازی کنید (بازیاش جالب نیست) موزیک گوش کنید. اخبار ببینید. اطلاعات پرواز ببینید. موزیک شو ببینید. مستند ببینید.... فیلما شامل آخرین فیلم ها، برترین ها، کارتون، ترسناک، ماجرایی و ... است.
من مردان سیاه پوش 3 رو کامل دیدم. بقیه رو هم سرسری نگاه کردم و جلو زدم. یکمم تخته نرد بازی کردم. ح هم زیبایی امریکایی رو داره میبینه. نوشیدنی دارن میارن. به ما که میرسه آبمیوه ، اسپرایت و کوک، اب خالی ؟ کدومو می خواید که قاعدتا ابمیوه میخوریم. از یکی می پرسه الکلی می خوای؟ طرف میگه نه. اون پایین چرخ دستی نگاه می کنم از این شیشه های کوچیک مشروبات الکلی هست که تو فرودگاها میفروشن. دست خانومه یه 10 یورویی می بینم. پس قاعدتا فروشیه مفتی که نیست!
ازش خواهم پرسید. خلاصه می فیلمیم. پرواز 12 ساعت به طول خواهد انجامید. بیرون هوا افتابیه.
چند ساعت میگذره. ناهار میرسه. ماهی تیلاپیا میگیرم. ح جوجه میگیره. ماهیش خیلی خوب بود.
چند ساعت میگذره .. هوای بیرون افتابیه. خستم ولی خوابم نمیبره. ح خوابه. ....
چند ساعت میگذره. هوای بیرون افتابیه. فیلم دیدم. حوصلشو ندارم دیگه. ح خوابه.
چند ساعت میگذره. هوای بیرون افتابیه. پا میشم تو راهرو یکم قدم میزنم. ....
یه دختر روس 14 ساله خوشگل صندلی جلومون نشسته. مثه عروسکه. با مامانش فیلم می بیننن و کر و کر می خندن. ....
چند ساعت میگذره. شام میارن. بیف سفارش میدم . نگو همون خورشت بز صبحیه. کاش چیکن میگرفتم. قهوه کلی می خورم. هوای بیرون افتابیه. خیلی گرممه. میرم توالت. جورابامو در میارم شلوار زیرمم در میارم. خیلی سخته درآوردنش تو جایی به متراز یک متر در نیم متر
اخرای سفره. همه کف کردن. ح هنوز خوابه. من هنوز بیدارم. کم کم داره چشام گرم میشه. هوا افتابیه.
ساعت 2 بعد الظهر به وقت لوس انجلس میرسیم به مقصد. هواکاملا افتابیه! ح بیدار شد.
از داخل مونیتور امریکا زیر پامون پهن شده. مثه گوگل مپه فقط ماشینا تکون می خورن!
توقف می کنیم. از هوا پیما میریم بیرون و .... روی امریکا قدم میزاریم.
تاریخ 20 فوریه
روز 0
پرواز - قسمت دوم
سوار هواپیما شدیم. یه هواپیمای کوچیکه فقط میدونم ایرباسه. سه تا صندلی یه طرف راهرو سه تا طرف دیگه اش. من و ح کنار هم میشینیم من یه سمت راهرو میشینم ح سمت دیگه. هواپیما کیپ تا کیپ پره
ساعت 5 صبح شروغ می کنن روسی بلغور کردن. اوکی. حرکت شروع میشه. هوا خیلی سرد نیست. بعد یه مدت کوتاه همه شروع می کنن چرت زدن. طرفای ساعت 9 صبح میرسیم مسکو. پذیرایی یه وعده غذا (چلو با خورشت گوشت بز احتمالا سفته گوشتش) با سرویس نوشیدنی. ح صبحونشو نمی خوره خوشش نمیاد.
فرودگاه مسکو پیاده میشیم. فکر می کردم تنها جایی که تو دنیا به این کلاه روسی من نخندن همین روسیه باشه، اما مثل اینکه اشتباه می کردم!
اینجا خیلی ها لباس گرم هم نپوشیدن تو فرودگاه من خونده بودم دمای هوا تو ساعت 9 صبح -15 درجه باید باشه. اما چون ما تو فضای باز نبودیم و مثل همیشه از راهروی متصل شونده به هواپیما رفتیم تو لابی خب چیزی حس نکردیم.
مامور پاسپورت های بخش ترانزیت میگه ح نمیتونه نوشیدنیهاشو ببره داخل!
واسه همین دو سه تاشو خوردیم بقیه اشم دادیم به باقی ایرانی های اونجا.
گرمم شده. با ح یه دور کامل تو کل لابی فرودگاه میزنیم تا برسیم به گیت پرواز بعدیمون. ساعت 1 پرواز داریم. میشینیم.
ح از طریق دوستش یه جا اجاره کرده به مبلغ 500 دلار در ماه که با 6 نفر دیگه هم خونه هستند ولی اتاقاشون جداست. من ولی رو هوام . شاید خالم بیاد دنبالم یا نیاد. اگه نیاد با ح میرم هتلش اگه اومد هم که اومد.
به ح خیلی اصرار کردم که اگه خالم اومد یه روز اولو بریم خونش ولی چون جا داشت تمایلی به این کار نداشت
توی سایت airbnb من جاهای خوبی پیدا کرده بودم که دو نفره میشد شبی 50 دلار اجاره کرد ولی دیگه ح برنامه اش رو ریخته بود. می خواست شب اول بره هتل که امنه و نزدیک خونشه بخوابه صبح بره بانک پولا رو بزاره و بعد بره خونش. با من میومد خیلی از لس آنجلس دور میشد. من تو میشن ویاهو خواهم بود که 2 ساعت تا فرودگاه راه هست.
ساعت 11
تو لابی نشستیم. مردم میان و میرن. ح اکثر اوقات سرش با آیپدش گرمه. منم یه کتاب گرامر کوچیک اوردم که گه گاه نگاهش میکنم
با گوشیم به اینترنت فرودگاه وصل میشم و یکم نت گردی می کنم. گوشیم یه x6 درب و داغونه. موقع شروع پرواز تو حالت flight mood گذاشته بودم هنوز تو همون حالته.
ساعت 13
پرواز نیم ساعت عقب افتاده. منتظریم تا چک این کنیم.
13:15
پیش به سوی هواپیما . سوار میشیم. غیلی غوبه. دو ردیف سمت چپ دو ردیف سمت راست 4 ردیف صندلی هم وسط هست. ردیف یا ستون؟ قاعدتا ستون باید گفته بشه نه ردیف. به هر حال.
ح رو بال نشسته. من سالن پشتی ام. میرم جلو به یه پیرمرد امریکایی که پیش ح نشسته میگم پلیز جاتو با من عوض کن. یارو استقبال می کنه. بال دوست نداره انگار با رون بیشتر حال می کنه. خلاصه میام بغل ح. گرمه
14:00
راه میفتیم. پشت هر صندلی یه دستگاه مولتی مدیا هست با یه جوی استیک که با سیم بهش وصله. از طریق این میتونید حدود 40 50 تا از فیلم ببینید(اگه وقت کنید) ، بازی کنید (بازیاش جالب نیست) موزیک گوش کنید. اخبار ببینید. اطلاعات پرواز ببینید. موزیک شو ببینید. مستند ببینید.... فیلما شامل آخرین فیلم ها، برترین ها، کارتون، ترسناک، ماجرایی و ... است.
من مردان سیاه پوش 3 رو کامل دیدم. بقیه رو هم سرسری نگاه کردم و جلو زدم. یکمم تخته نرد بازی کردم. ح هم زیبایی امریکایی رو داره میبینه. نوشیدنی دارن میارن. به ما که میرسه آبمیوه ، اسپرایت و کوک، اب خالی ؟ کدومو می خواید که قاعدتا ابمیوه میخوریم. از یکی می پرسه الکلی می خوای؟ طرف میگه نه. اون پایین چرخ دستی نگاه می کنم از این شیشه های کوچیک مشروبات الکلی هست که تو فرودگاها میفروشن. دست خانومه یه 10 یورویی می بینم. پس قاعدتا فروشیه مفتی که نیست!
ازش خواهم پرسید. خلاصه می فیلمیم. پرواز 12 ساعت به طول خواهد انجامید. بیرون هوا افتابیه.
چند ساعت میگذره. ناهار میرسه. ماهی تیلاپیا میگیرم. ح جوجه میگیره. ماهیش خیلی خوب بود.
چند ساعت میگذره .. هوای بیرون افتابیه. خستم ولی خوابم نمیبره. ح خوابه. ....
چند ساعت میگذره. هوای بیرون افتابیه. فیلم دیدم. حوصلشو ندارم دیگه. ح خوابه.
چند ساعت میگذره. هوای بیرون افتابیه. پا میشم تو راهرو یکم قدم میزنم. ....
یه دختر روس 14 ساله خوشگل صندلی جلومون نشسته. مثه عروسکه. با مامانش فیلم می بیننن و کر و کر می خندن. ....
چند ساعت میگذره. شام میارن. بیف سفارش میدم . نگو همون خورشت بز صبحیه. کاش چیکن میگرفتم. قهوه کلی می خورم. هوای بیرون افتابیه. خیلی گرممه. میرم توالت. جورابامو در میارم شلوار زیرمم در میارم. خیلی سخته درآوردنش تو جایی به متراز یک متر در نیم متر
اخرای سفره. همه کف کردن. ح هنوز خوابه. من هنوز بیدارم. کم کم داره چشام گرم میشه. هوا افتابیه.
ساعت 2 بعد الظهر به وقت لوس انجلس میرسیم به مقصد. هواکاملا افتابیه! ح بیدار شد.
از داخل مونیتور امریکا زیر پامون پهن شده. مثه گوگل مپه فقط ماشینا تکون می خورن!
توقف می کنیم. از هوا پیما میریم بیرون و .... روی امریکا قدم میزاریم.
شماره کیس: 2012AS00056xxx
نامه اول:-july-15-2012 ایمیل
کنسولگری:Ankara
ارسال مدارک: july-17-2012 ایمیل
تاریخ دریافت نامه دوم: Aug-03 ایمیل
تاریخ مصاحبه: Sep-11 روز جهانی تروریسم
تاریخ دریافت کلیرنس: 27 سپتامبر
جمع تقریبی هزینه ها: زیاد
نامه اول:-july-15-2012 ایمیل
کنسولگری:Ankara
ارسال مدارک: july-17-2012 ایمیل
تاریخ دریافت نامه دوم: Aug-03 ایمیل
تاریخ مصاحبه: Sep-11 روز جهانی تروریسم
تاریخ دریافت کلیرنس: 27 سپتامبر
جمع تقریبی هزینه ها: زیاد