2009-12-01 ساعت 10:24
علاوه بر مواردي که آرش اشاره کرد، در بسياري موارد، عامل غر زدن محيط و اجتماعه (علاوه بر امنيت اجتماعي). منظورم اينه که وقتي شما از خونه مياي بيرون و با موجي از ناهنجاري اجتماعي روبرو ميشي(که با يک جامعه ايدهآل خيلي فاصله داره)، ناخوداگاه غر ميزني ديگه. عوامل بسياري هستند که باعث کاهش آستانه تحمل هر فرد در رويارويي با مسائل ميشه؛ تا جايي که سر يه موضوع کوچيکم ديگه تاب نمياري.
مشکلات اقتصادي هم کمک شاياني به اين موضوع ميکنه. مثلاً شما ميري خريد و ميبيني اجناس(بطور وحشتناکي) گرون شده و درآمد شما تغييري نکرده. حالا چون کاري از دستت برنمياد، روي اعصابت تأثير ميذاره و غر ميزني. حالا چون اين مشکل نسبتاً بزرگه، و با غرهايي که زدي خالي نشدي، پس يه جاي ديگه هم غرهاتو خرج ميکني تا دلت خنک شه. وقتي خالي شدي ميري سر يه موضوع ديگه و دوباره غر ميزني (ماشاا... موضوع هم که کم نيس). اين روند ادامه پيدا ميکنه تا ديگه در ناخوداگاه وجودت ميشينه و ديگه عادت ميشه.
البته بماند که بعضي ها بصورت خودجوش اين پتانسيل رو دارن.
مشکلات اقتصادي هم کمک شاياني به اين موضوع ميکنه. مثلاً شما ميري خريد و ميبيني اجناس(بطور وحشتناکي) گرون شده و درآمد شما تغييري نکرده. حالا چون کاري از دستت برنمياد، روي اعصابت تأثير ميذاره و غر ميزني. حالا چون اين مشکل نسبتاً بزرگه، و با غرهايي که زدي خالي نشدي، پس يه جاي ديگه هم غرهاتو خرج ميکني تا دلت خنک شه. وقتي خالي شدي ميري سر يه موضوع ديگه و دوباره غر ميزني (ماشاا... موضوع هم که کم نيس). اين روند ادامه پيدا ميکنه تا ديگه در ناخوداگاه وجودت ميشينه و ديگه عادت ميشه.
البته بماند که بعضي ها بصورت خودجوش اين پتانسيل رو دارن.
برنده گرین کارت لاتاری 2010.
ساکن لوس آنجلس، کالیفرنیا.
ساکن لوس آنجلس، کالیفرنیا.