2013-04-15 ساعت 09:54
سلام
یه مساله که تو این مدت اینجا زیاد دیدم اینه که خیلیها هستند که به امید فامیل و آشنا پا میشن میان اینجا و بعداز یه مدت تلف کردن وقت و پول ، تازه به صورت سرخورده بفکر تغییرِ شهرو تشکیل یه زندگی مستقل میافتند.
اینجا من به یه نتیجه کلی رسیدم اون هم اینه که دوست و فامیل اشنا هیچ کمکی به شما نمیتونن بکنن، جز جا دادن چند روزه شما تو خونشون و کمک در انجام یکسری کارهای ساده. و همین کمکهای ساده روزهای اول جز اینکه شما رو از شروع "زندگی موفقتون" عقب بیندازه، نتیجه دیگهای نخواهد داشت.
حتما داستان اون پروانه و تلاشش برای خارج شدن از پیله رو شنیدید. یک نفر وقتی این تلاش این پروانه رو میبینه تصمیم میگیره که بهش کمک کنه و پیله رو بقیچی باز میکنه. اون پروانه به راحتی بیرون اومد ولی تا آخر عمر نتونست پرواز کنه.چیزی که آن شخص با همه مهربانیش نمی دانست این بود که محدودیت پیله و تلاش لازم برای خروج از سوراخ آن، راهی بود که خدا برای ترشح مایعاتی از بدن پروانه به بالهایش قرار داده بود تا پروانه بعد از خروج از پیله بتواند پرواز کند.
داستان زندگی ما مهاجرها هم همینه. تمام اون سختی هائی که روزهای اول برای شروع زندگی میکشیم. از دنبال خونه گشتن تا باز کردن حساب بانکی و پولهای اضافی که این بردارهای مستکبر میکنند تو پاچه ما همه و همه راهیه که شما باید برای داشتن یک زندگی خوب طی کنید.
اینو بدونید وقتی وارد اینجا میشید هیچ کسی نیست که به شما کمک کنه. فقط خودتون هستید و خودتون. البته خدا هم هست ولی خدا به اندازه تلاشتون و اعتماد بنفستون به شما کمک میکنه.
بعضی از ماها برای چیدن میوه روی درخت دستمون رو دراز میکنیم ولی وقتی دستمون به اون میوه نمیرسه میشینیم دعا میکنیم که خدا اون شاخه رو به طرف ما خمّ کنه. بعد از یه مدت هم ناامید میشیم و میریم. در حالیکه خدا به همه ما عقل داده و برای چیدن میوه هم راههای خیلی زیادی هست که یه کم تلاش بیشتر نیاز داره. البته اگه با چشم بسته از درخت بالا رفتید و با کله خوردید زمین زیاد تعجب نکنید. البته در چنین موگهی هستند کسانی که بشما بگن : حتما حکمت خدا در این بوده.
یه مساله که تو این مدت اینجا زیاد دیدم اینه که خیلیها هستند که به امید فامیل و آشنا پا میشن میان اینجا و بعداز یه مدت تلف کردن وقت و پول ، تازه به صورت سرخورده بفکر تغییرِ شهرو تشکیل یه زندگی مستقل میافتند.
اینجا من به یه نتیجه کلی رسیدم اون هم اینه که دوست و فامیل اشنا هیچ کمکی به شما نمیتونن بکنن، جز جا دادن چند روزه شما تو خونشون و کمک در انجام یکسری کارهای ساده. و همین کمکهای ساده روزهای اول جز اینکه شما رو از شروع "زندگی موفقتون" عقب بیندازه، نتیجه دیگهای نخواهد داشت.
حتما داستان اون پروانه و تلاشش برای خارج شدن از پیله رو شنیدید. یک نفر وقتی این تلاش این پروانه رو میبینه تصمیم میگیره که بهش کمک کنه و پیله رو بقیچی باز میکنه. اون پروانه به راحتی بیرون اومد ولی تا آخر عمر نتونست پرواز کنه.چیزی که آن شخص با همه مهربانیش نمی دانست این بود که محدودیت پیله و تلاش لازم برای خروج از سوراخ آن، راهی بود که خدا برای ترشح مایعاتی از بدن پروانه به بالهایش قرار داده بود تا پروانه بعد از خروج از پیله بتواند پرواز کند.
داستان زندگی ما مهاجرها هم همینه. تمام اون سختی هائی که روزهای اول برای شروع زندگی میکشیم. از دنبال خونه گشتن تا باز کردن حساب بانکی و پولهای اضافی که این بردارهای مستکبر میکنند تو پاچه ما همه و همه راهیه که شما باید برای داشتن یک زندگی خوب طی کنید.
اینو بدونید وقتی وارد اینجا میشید هیچ کسی نیست که به شما کمک کنه. فقط خودتون هستید و خودتون. البته خدا هم هست ولی خدا به اندازه تلاشتون و اعتماد بنفستون به شما کمک میکنه.
بعضی از ماها برای چیدن میوه روی درخت دستمون رو دراز میکنیم ولی وقتی دستمون به اون میوه نمیرسه میشینیم دعا میکنیم که خدا اون شاخه رو به طرف ما خمّ کنه. بعد از یه مدت هم ناامید میشیم و میریم. در حالیکه خدا به همه ما عقل داده و برای چیدن میوه هم راههای خیلی زیادی هست که یه کم تلاش بیشتر نیاز داره. البته اگه با چشم بسته از درخت بالا رفتید و با کله خوردید زمین زیاد تعجب نکنید. البته در چنین موگهی هستند کسانی که بشما بگن : حتما حکمت خدا در این بوده.
ورود به امریکا: 2011
محل زندگی: Houston-TX
چرخ گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت ..... دائما یکسان نباشد حال دوران، غم مخور
محل زندگی: Houston-TX
چرخ گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت ..... دائما یکسان نباشد حال دوران، غم مخور