یک مطلبی به ذهنم آمد که ممکن است به درد کسانی که در لاس وگاس زندگی می کنند و یا قصد زندگی کردن در آنجا را دارند بخورد. این مطلب در مورد دستگاه های پول خوره و قمارخانه های متعددی است که در این شهر وجود دارد و اگر شما از آنها دوری نکنید ممکن است برای شما دردسر ساز شوند.
من خودم یک چیزی نزدیک به یک سال گرفتار آن شدم و با این که در نزدیکی خانه ما در شمال سنفرانسیسکو فقط یک کازینوی زپرتی وجود دارد ولی همان هم مدت زیادی من را سر کار گذاشت تا جایی که حتی از خودم بدم می آمد که چرا وقت و پول خودم را در چنین جایی تلف می کنم.
گرفتاری من از آنجا آغاز شد که یک روز که به آنجا رفتم تا فقط از روی کنجکاوی ببینم چه چیزهایی دارد, پس از اینکه با چند دستگاه اسلات ماشین بازی کردم بیست دلار من تبدیل شد به پانصد دلار. همان مسئله باعث شد که هفته های دیگر هم به آنجا سر زدم و در نهایت نه تنها آن پول را به حلق دستگاه ها ریختم بلکه چندین برابر آن را هم به مرور در آنجا تلف کردم. تا جایی که بعضی وقت ها هر زمانی که بیکار می شدم به صورت اتوماتیک خودم را در آنجا می دیدم.
خوب وقتی که درآمد باشد, دلتنگی باشد, زن و بچه هم نباشد چنین قمارخانه هایی می توانند چنان چتر خودشان را بر روی سر آدم پهن کنند که حتی متوجه وجود چنین معظلی هم در زندگی خودتان نشوید. هر گاه که از کازینو بیرون می آمدم با خودم می گفتم که الآن می توانستم با این پولی که در اینجا خرج کرده ام زندگی چند نفر کودک فقیر را نجات دهم و یا برای آنها کتاب و وسایل آموزشی بخرم و با این افکار از خودم بدم می آمد ولی جاذبه کازینو آنقدر زیاد بود که هفته بعد هم دوباره به آنجا باز می گشتم.
با اینکه مدتی است که رفتن به آنجا را ترک کرده ام و با آمدن اقدامات مقتضی زندگی من هم سر و سامان گرفته است ولی تمایل رفتن به کازینو هنوز در من وجود دارد و به صورت یک خطر بالقوه در درون من باقی مانده است. گاهی دلم می خواست که ای کاش هرگز به چنین دستگاهی دست نزده بودم چون به شدت با افکار و اعتقادات من در تضاد است و من هرگز نمی توانم با آن کنار بیایم و خیال کنم که مثلا صد دلار می دهم و یک روز خوش هستم در حالی که اگر ده برابر این پول را مثلا به یک فرد محتاج بدهم و یا حتی برای زندگی خرج کنم اصلا مشکلی با آن ندارم.
خلاصه کلام این است که اگر در لاسوگاس زندگی می کنید و یا می خواهید به آنجا بروید سعی کنید فقط از زیبایی های آنجا لذت ببرید و بیخودی خودتان را اسیر کازینوهای مختلف و رنگارنگ آن نکنید. البته می دانم که بیشتر شما آنقدر دغدغه های مختلف دیگری دارید که اصلا به این چیزها فکر نمی کنید ولی به هر حال دانستن این مسئله هم بد نیست چون ما در کشورمان قمارخانه نداریم و اصلا با این موضوعات آشنا نیستیم و ممکن است که از روی ناآگاهی اسیر آن شویم.
من خودم یک چیزی نزدیک به یک سال گرفتار آن شدم و با این که در نزدیکی خانه ما در شمال سنفرانسیسکو فقط یک کازینوی زپرتی وجود دارد ولی همان هم مدت زیادی من را سر کار گذاشت تا جایی که حتی از خودم بدم می آمد که چرا وقت و پول خودم را در چنین جایی تلف می کنم.
گرفتاری من از آنجا آغاز شد که یک روز که به آنجا رفتم تا فقط از روی کنجکاوی ببینم چه چیزهایی دارد, پس از اینکه با چند دستگاه اسلات ماشین بازی کردم بیست دلار من تبدیل شد به پانصد دلار. همان مسئله باعث شد که هفته های دیگر هم به آنجا سر زدم و در نهایت نه تنها آن پول را به حلق دستگاه ها ریختم بلکه چندین برابر آن را هم به مرور در آنجا تلف کردم. تا جایی که بعضی وقت ها هر زمانی که بیکار می شدم به صورت اتوماتیک خودم را در آنجا می دیدم.
خوب وقتی که درآمد باشد, دلتنگی باشد, زن و بچه هم نباشد چنین قمارخانه هایی می توانند چنان چتر خودشان را بر روی سر آدم پهن کنند که حتی متوجه وجود چنین معظلی هم در زندگی خودتان نشوید. هر گاه که از کازینو بیرون می آمدم با خودم می گفتم که الآن می توانستم با این پولی که در اینجا خرج کرده ام زندگی چند نفر کودک فقیر را نجات دهم و یا برای آنها کتاب و وسایل آموزشی بخرم و با این افکار از خودم بدم می آمد ولی جاذبه کازینو آنقدر زیاد بود که هفته بعد هم دوباره به آنجا باز می گشتم.
با اینکه مدتی است که رفتن به آنجا را ترک کرده ام و با آمدن اقدامات مقتضی زندگی من هم سر و سامان گرفته است ولی تمایل رفتن به کازینو هنوز در من وجود دارد و به صورت یک خطر بالقوه در درون من باقی مانده است. گاهی دلم می خواست که ای کاش هرگز به چنین دستگاهی دست نزده بودم چون به شدت با افکار و اعتقادات من در تضاد است و من هرگز نمی توانم با آن کنار بیایم و خیال کنم که مثلا صد دلار می دهم و یک روز خوش هستم در حالی که اگر ده برابر این پول را مثلا به یک فرد محتاج بدهم و یا حتی برای زندگی خرج کنم اصلا مشکلی با آن ندارم.
خلاصه کلام این است که اگر در لاسوگاس زندگی می کنید و یا می خواهید به آنجا بروید سعی کنید فقط از زیبایی های آنجا لذت ببرید و بیخودی خودتان را اسیر کازینوهای مختلف و رنگارنگ آن نکنید. البته می دانم که بیشتر شما آنقدر دغدغه های مختلف دیگری دارید که اصلا به این چیزها فکر نمی کنید ولی به هر حال دانستن این مسئله هم بد نیست چون ما در کشورمان قمارخانه نداریم و اصلا با این موضوعات آشنا نیستیم و ممکن است که از روی ناآگاهی اسیر آن شویم.
با آرزوی موفقیت برای شما