كليرنس برندگان ٢٠١٣

[امیر مهاجر]

دوستان عزیز
دوست نداشتم شب عید حرفهای ناراحت کننده بزنم.اما گفتم شاید حرفهای من باعث بشه تا اگه کسی دوست داشت شب عیدی دل کسی رو به دست بیاره.اونهم کسی که واقعا شاید حق بزرگی به گردن همه ما مستقیم یا با واسطه داره.کسی که عمو سعید که خودش کم حق نداره ایشون رو پرچمدار 2013 ایها خطاب کرد و میکنه.
دوستان گلم
از وقتی امیر مهاجر رنگش عوض شد خیلی چیزها عوض شد.انتظارها،توقعات،نگاهها،برداشتها،سوء تعبیرها و خلاصه خیلی چیزهایی که امیر رو رنجوند.وقتی حرف از امیر میزنم منظورم امــــــــــــــــــــــــــیره نه امیر
یادمه وقتی همون اوایل امیر مدیر شد خیلی طول نکشید تا از مدیریت استعفا داد اما مدیریت سایت نپذیرفت و امیر شرط گذاشت تا به قول بعضی از دوستان مدیر سیاه باشه نه به خاطر ستون پنجم بودن که به خاطر همرنگ بودن با بقیه چرا که این سایت احتیاجی به ستون پنجم نداره
دوستان به خدا خیلی از ماها حاضر نیستیم کار مفتی برای کسی انجام بدیم یا بدون اجر وقت و زندگیمون رو برای کسی یا چیزی بگذاریم که برای ما هیچ عایدی در بر نداشته باشه.و اگه کسی حاضره به قول محمد فضلی عزیز بی منت به کسی کمکی کنه حداقل کاری که میشه کرد یه تشکر خشک و خالیه.همونطوری که این انتظار رو ما از دیگران داریم.نباشیم مثل کسانی که اگه تو رانندگی بهشون راه میدی بدون تشکر از کنارت رد میشد و فکر میکنن که وظیفمون بوده.نباشیم مثل خیلی از آدمها که همیشه از همه کس طلبکارند که متاسفانه تو این مملکت کم هم نداریم.
من نه میخوام کسی رو موعظه کنم و نه در این جایگاه هستم.منهم یه عضو ساده و کوچیکه این مجموعه هستم که مثل همه به خیلیها مدیون.فقط امروز وقتی با امیر حرف میزدم و دلخوریشو از بعضی مسائل و بعضی آدمها دیدم دوست داشتم اینجا با شما مطرح کنم تا اگه کسی خودش میدونه و دل نازنینه پرچمدار 2013 ایها رو شکونده امشب از دلش در بیاره.امـــــــــــــــــــیر مثل من نیست که اگه بگیم نیومد که نیومد!! لایک نکرد که نکرد!! نخوند که نخوند!!
یاد این شعر معروف افتادم که میگه :
هر کس به طریقی دل ما مشکند ..........بیگانه جدا دوست چرا میشکند
بیگانه اگر میشکند حرفی نیست............از دوست بپرسید که چرا میشکند؟
پس فکر نکنیم که این حرف ابی با من نیست.دقیقا شاید از خود شما گله مند باشه .برای از دل درآوردن دلخوریها از دل امیر کار سختی در پیش نیست.امیر یه آدمی است با روح بلند و قلبی بزرگ که حرف منو کسانی تایید میکنند که ایشون رو از نزدیک میشناسن
ببخشید پر حرفی کردم .چون دوست نداشتم روابطی که باعث خیلی از دوستیهای عمیق شده به راحتی از هم گسسته بشه
به امید موفقیت همگان

ابی عزیز. وقتی نوشته‌ات رو میخوندم با خودم گفتم آخه چرا غر زدی که دوست خودتو هم غمگین کردی؟ دیگه به وسطهای پستت که رسیدم اشک تو چشمم حلقه زده بود.
نمیدونم چی بگم. نمیتونی تصور کنی که چقدر منو با این دلنوشته‌ات تحت تأثیر قرار دادی. ممنونم ابی جان.
همین یکی دو روز پیش گفتم که مهاجرسرا با وجود اینکه برام دردسر زیاد داشته اما سود و منفعتش خیلی برام بیشتر بوده. پیدا کردن دوستهای خیلی خیلی متفاوت. دوستانی که به قول ساناز هیچ جوره با دوستان قبلیمون قابل قیاس نیستند. نه هم رشته‌ایم. نه هم کلاسی. نه همکاریم و نه هم دانشگاهی. نه به واسطه مهمانیها آشنا شدیم و نه به خاطر کلاس زبان. فقط به دلیل برنده شدن و بهتره بگیم بی دلیل دور هم جمع شدیم! و از بین همدیگه با بعضی صمیمی‌تر شدیم. انگار خدا با این اتفاق کم نظیر، شاید هم بی نظیر ستاره‌هایی رو که فضاهای بیکرانی بینشون بود به هم نزدیک کرد. انگار یه اتفاق محال افتاد و چقدر زیبا. من الان دوستانی دارم که هیچ کدام از اون اشتراکات و اجبارات باعث آشناییمون نشده. اما با تمام وجود پذیرفتمشون، طلبیدمشون و دوستشون دارم و توی قلبم یه جایگاه خاص دارند که هیچیک از دوستان سابقم چنین جایگاهی نداشتند. باز هم به قول ساناز شاید این دوستان در سرزمین پهناور جدید هرگز بار دیگر یکدیگر رو نبینند. اما ارزش و جایگاه این دوستی تا ابد پا بر جاست. چون به قول افشین این دوستان خاص ما رو اهلی کردند.
من در طول عمرم دوستی نداشتم که حاضر باشه بیش از ۱۰۰ میلیون تومن رو در حساب من بگذاره که تمکن مالی بگیرم. درسته که سر بزنگاه خدا رسوند که من به شما زحمت ندم.
اما ارزش این همان خواهد بود که بود. شما خودت به من پیشنهاد دادی و پیگیرانه انتظار کشیدی تا من با شما هماهنگ بشم و گواهی مورد نظر رو هر دو در یک روز بگیریم.
من این رفاقتها رو با هیچی عوض نمیکنم. و نا رفاقتیهایی که پیش میاد لحظه‌ای بیشتر غمگینم نمیکنه. لحظه‌ای بعد سرشار از انرژی و احساس خوبم از رفاقتهای واقعی.
محمد خان فضلی عزیز، بزرگوارید.
همه دوستان از لطف و ابراز محبتتون بسیار سپاسگزار و خوشنودم.