2013-07-22 ساعت 05:07
سلام .سلام به همه.عزیزان منم امروز رفتم ویزا رو گرفتم.مرسی از اینکه به یادم بودین و برام دعا کردین.اسم نمیرم ولی خودتون میدونید منظورم با کیا هست.مرسی.امروز صبح همام بودم که تلفنم زنگ خورد و ساعت ۱۲بود.آقا همون زن که توی سفارت هست به من زنگ زد گفت میتونی بیای بگیریش.ولی تا۲:۳۰ بیشتر نیستیم.بماند چطوری رفتم ولی فوری زدم به جاده .آقا ۲:۴۵ رسیدیم.نگهبان گفت بفرما ؟گفتم فلانی زنگ زده گفت بیام.گفت نمیشه رفته.من دیگه واقعا این دفعه زد به سرم و با اخم باهاش صحبت کردم و گفتم من از اینجا تکون نمیخورم تا بری داخل برام بیاریش.اونجا دیگه همه منو میشناسن بس که رفتم و اومدم.خودش خجالت کشید وقتی بهش گفتم آیا تو مسلمونی.وقتی اینو گفتم رفت داخل و برام گرفت و آوردش.وقتی اومد گفت تقصیر من نیست .منم اینجا مسئؤلیت دارم.ما هم راه افتادیم امدیم سمت دوبی.و الان که ساعت ۴ هست اومدم خونه.
کیس:82xx//مقصد:هيوستون/سفارت:ابوظبی..ویزا:۱ضرب ولي با بدبختي