فقط جهت اطلاع
هفته گذشته از امریکا به ایران برگشتیم
در فرودگاه امام وقتی رسیدیم کلی وسایلمون رو گشتن و گفتن لباس و کفش نو به ارزش بیشتر از 80 دلار دارین باید عوارض و گمرکی بدین حالا ما موقع رفتن به یو اس کلی لباس های نو رو برده بودیم خلاصه با هزار مکافات هالی یارو کردیم که این لباس ها تیکت دبی داره ما اصلا دبی نرفتیم اینها مال سفرهای قبلی ماست خلاصه یکی یکی ساک ها رو گشتن تا قانع شدن تو این مدت بچه ما روی ساک ها خوابید بعد از نیم ساعت رفتیم بیرون و تاکسی گرفتیم متوجه شدم ریال ندارم به تاکسی گفتم صبر کن برم از عابر بانک پول بگیرم وقتی کارت رو زدم داخل رمز یادم نیومد چون دایم رمز کارت رو عوض میکردم رفتم صرافی چنج کنم و خانواده بنده در تاکسی موندن دیدم قیمت فروش دلار رو 3220 تومان و خرید رو 3100 تومان نوشته که اینقدر اختلاف باعث تعجبه خلاصه صرافی گفت بیشتر از 50 دلار نمی خرم یک صد دلاری دادم گفت 50 دلاری ندارم گفتم حالا من باید چیکار کنم ( تاکسی دم در با وسایل و خانواده بنده توی اون منتظرن ) گفت برو خرد پیدا کن تو این فاصله دیدم هر کی میخواست چنج کنه میگفت نمی خریم ( آخه این چه جورشه مگه کار صرافی چیه اونم تو فرودگاه ساعت 4 صبح ) به هر کسی میگفتی پنجاه دلاری داری یک قدم میرفت عقب و میگفت نه . ( البته از روی انسانیت ) خلاصه رفتیم بانکهای ملی و ... هیچکدوم دلار نداشتند رفتم یکی از این بانک های خصوصی گفت خرد ندارم ولی 100 دلاری رو به قیمت 2450 تومان میخرم (ما که دلار رو 3630 تومان خریده بودم خیلی سخت بود این قیمت بدم ) خلاصه با کلی خواهش و شاخ گذاشتن تو جیب یارو گفت صندوق دار نیست برو نیم ساعت دیگه بیا که شانسمون گفت صندوق دار اومد و با کلی این دست اون دست کردن رفت توی پستو و نفس نفس زنون اومد بیرون و گفت به زور دوتا 50 دلاری پیدا کردم ( الکی ) من هم گرفتم و بدو بدو رفتم 50 دلارش رو فروختم و دیدم زن و بچه دارن دنبال من میگردن چون نیم ساعت طول کشیده بود ( فکر کردن برگشتم امریکا )خلاصه کرایه تاکسی جور شد و بعدش تا چند ساعت گیج موضوع بودم . برگشتیم شهرمون و همون روز بچه ما با دخترخاله اش رفته بود بیرون که یک موتوری میخواسته کیف دخترخاله اش رو بزنه و بچه 10 ساله گریه کنون و وحشت زده اومد خونه و تا دو روز از خونه بیرون نرفت و طی این مدت دایم میگه برگردیم امریکا . خلاصه این بود قصه برگشت ما به دیار 2000 ساله
هفته گذشته از امریکا به ایران برگشتیم
در فرودگاه امام وقتی رسیدیم کلی وسایلمون رو گشتن و گفتن لباس و کفش نو به ارزش بیشتر از 80 دلار دارین باید عوارض و گمرکی بدین حالا ما موقع رفتن به یو اس کلی لباس های نو رو برده بودیم خلاصه با هزار مکافات هالی یارو کردیم که این لباس ها تیکت دبی داره ما اصلا دبی نرفتیم اینها مال سفرهای قبلی ماست خلاصه یکی یکی ساک ها رو گشتن تا قانع شدن تو این مدت بچه ما روی ساک ها خوابید بعد از نیم ساعت رفتیم بیرون و تاکسی گرفتیم متوجه شدم ریال ندارم به تاکسی گفتم صبر کن برم از عابر بانک پول بگیرم وقتی کارت رو زدم داخل رمز یادم نیومد چون دایم رمز کارت رو عوض میکردم رفتم صرافی چنج کنم و خانواده بنده در تاکسی موندن دیدم قیمت فروش دلار رو 3220 تومان و خرید رو 3100 تومان نوشته که اینقدر اختلاف باعث تعجبه خلاصه صرافی گفت بیشتر از 50 دلار نمی خرم یک صد دلاری دادم گفت 50 دلاری ندارم گفتم حالا من باید چیکار کنم ( تاکسی دم در با وسایل و خانواده بنده توی اون منتظرن ) گفت برو خرد پیدا کن تو این فاصله دیدم هر کی میخواست چنج کنه میگفت نمی خریم ( آخه این چه جورشه مگه کار صرافی چیه اونم تو فرودگاه ساعت 4 صبح ) به هر کسی میگفتی پنجاه دلاری داری یک قدم میرفت عقب و میگفت نه . ( البته از روی انسانیت ) خلاصه رفتیم بانکهای ملی و ... هیچکدوم دلار نداشتند رفتم یکی از این بانک های خصوصی گفت خرد ندارم ولی 100 دلاری رو به قیمت 2450 تومان میخرم (ما که دلار رو 3630 تومان خریده بودم خیلی سخت بود این قیمت بدم ) خلاصه با کلی خواهش و شاخ گذاشتن تو جیب یارو گفت صندوق دار نیست برو نیم ساعت دیگه بیا که شانسمون گفت صندوق دار اومد و با کلی این دست اون دست کردن رفت توی پستو و نفس نفس زنون اومد بیرون و گفت به زور دوتا 50 دلاری پیدا کردم ( الکی ) من هم گرفتم و بدو بدو رفتم 50 دلارش رو فروختم و دیدم زن و بچه دارن دنبال من میگردن چون نیم ساعت طول کشیده بود ( فکر کردن برگشتم امریکا )خلاصه کرایه تاکسی جور شد و بعدش تا چند ساعت گیج موضوع بودم . برگشتیم شهرمون و همون روز بچه ما با دخترخاله اش رفته بود بیرون که یک موتوری میخواسته کیف دخترخاله اش رو بزنه و بچه 10 ساله گریه کنون و وحشت زده اومد خونه و تا دو روز از خونه بیرون نرفت و طی این مدت دایم میگه برگردیم امریکا . خلاصه این بود قصه برگشت ما به دیار 2000 ساله
**2013AS36 تعداد نفرات کیس 3 ، پست ابوظبی ، قبولی MAY2012
مصاحبه فوریه 2013 ابوظبی ، مدیکال ان ام سی ، کلیرنس ، اخذ ویزا 18 اپریل ، کل هزینه ها حدود 11 میلیون
مصاحبه فوریه 2013 ابوظبی ، مدیکال ان ام سی ، کلیرنس ، اخذ ویزا 18 اپریل ، کل هزینه ها حدود 11 میلیون