2010-04-06 ساعت 16:22
(آخرین تغییر در ارسال: 2010-04-06 ساعت 16:24 توسط kavoshgarnet.)
بسيار سپاسگزارم از ساشاي گرامي كه زحمت اين ترجمه را كشيدند. من هنگامي كه در آنكارا بودم به خاطر ندانستن اسامي تركي غذاها گرسنگي زيادي كشيدم. دوستاني كه عازم تركيه هستند ترجمه را با بروشور و نام تركي آنها تطبيق داده تا غذاها را بشناسند و مثل من فقط نان و پنير نخورند!
راستي خاطره اي يادم افتاد كه نمي دانم قبلا تعريف كرده بودم يا نه.
روز اول يا دوم قصد خريد پنير داشتم كه به مغازه اي مراجعه و تمام لبنيات را نگاه كردم ولي متوجه نشدم كه پنير كدام است و به هر زباني كه گفتم طرف متوجه نشد و حتي با ايما و اشاره هم نتوانستم آن را برسانم آخرش به فارسي گفتم بابا پنير مي خوام. كه طرف هم گفت ها پنير.
قضيه چايي: جايي مي خواستم كفش بخرم كه خيلي طول كشيد و طرف داشت كفشها را رنگ مي كرد كه به من قالب كند من هم خسته شدم و هوس چايي كردم . به هر زباني به جز تركي و فارسي كه به اوگفتم چايي و حتي به زبان كر و لال ها هم متوجه نشد شكل ريختن چايي و خوردن آن و هر ادايي كه بلد بودم درآوردم نشد كه نشد و آخرش گفتم ما مي گيم چايي كه طرف بلافاصله گفت چايي برايم آوردند. گمان كنم اگر فارسي حرف بزنيم بهتر متوجه خواهند شد!
راستي خاطره اي يادم افتاد كه نمي دانم قبلا تعريف كرده بودم يا نه.
روز اول يا دوم قصد خريد پنير داشتم كه به مغازه اي مراجعه و تمام لبنيات را نگاه كردم ولي متوجه نشدم كه پنير كدام است و به هر زباني كه گفتم طرف متوجه نشد و حتي با ايما و اشاره هم نتوانستم آن را برسانم آخرش به فارسي گفتم بابا پنير مي خوام. كه طرف هم گفت ها پنير.
قضيه چايي: جايي مي خواستم كفش بخرم كه خيلي طول كشيد و طرف داشت كفشها را رنگ مي كرد كه به من قالب كند من هم خسته شدم و هوس چايي كردم . به هر زباني به جز تركي و فارسي كه به اوگفتم چايي و حتي به زبان كر و لال ها هم متوجه نشد شكل ريختن چايي و خوردن آن و هر ادايي كه بلد بودم درآوردم نشد كه نشد و آخرش گفتم ما مي گيم چايي كه طرف بلافاصله گفت چايي برايم آوردند. گمان كنم اگر فارسي حرف بزنيم بهتر متوجه خواهند شد!