با سلام به همه دوستان گلم ؛ سعی کردم سفرنامه رو به تفصیل بنویسم . امیدوارم تونسته باشم کمک کوچیکی به دوستانم کنم :
یکشنبه 7 صبح با پرواز ماهان راهی آنکارا شدیم و ساعت 9 صبح به وقت محلی رسیدیم .اون روز به دلیل اینکه ممکنه تو پرواز تاخیری باشه رو وقت دکترم رو نذاشته بودم . رسیدیم هتل و عصرش هم پیاده رفتم مطب دکتر رو پیدا کردم واسه فردا صبح!
بلوار آتاتورک رو مستقیم به سمت بالا (سربالایی) برین سمت راستتون سفارت رو میبینن . سفارت رو که رد کردین چهار راه رو هم رد کردین نرسیده به چهارراه بعد اونطرف خیابون (سمت مخالف سفارت) یه پارک کوچیک هست که یه ساختمان اداری تجاری پشتشه . طبقه اولش هم کتاب فروشیه . از درب اصلی که وارد شین طبقه پنجم مطب دکتر اونگان هستش .خلاصه اینکه مطب و پیدا کردیم و پیاده برگشتیم ویه سری به خیابون های اطراف زدیم که بر خلاف تصورم که فکر میکردم تو آنکارا حسابی قراره بد بگذره، همه جا به نظرم خیلی هم خوب بود . کلی فروشگاه های برند خوب بود و من که خوشم اومد.
روز مدیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــکال:
کلی خوشتیپ و خوشبو و کلی آراسته (منظورم آرایش نیستا، زیاد آرایش نکنین نه ترکیه نه هیچ کجای دیگه دنیا!! ابدا!!!!) راهی مطب شدم. تقریبا 20 دقیقه پیاده روی بود. ساعت 9:30 که دقیقا وقتی بود که به من داده بودن وارد مطب شدم . مدارک واکسیناسیون و پاسپورتم رو گرفتن و خیلی خوش برخورد و عالی ازم خواستن منتظر بشینم .
خیلی راحت بود بعد از اینکه با وبکم ازم عکس انداختن (دو قطعه عکسم رو پس دادن) طبقه پایین عکس برداری از قفسه سینه و آزمایش خون رو انجام دادم و برگشتم طبقه بالا منتظر ملاقات با دکتر شدم . البته خانم دکتر اون روز ویزیت می کرد و بعد از حدود یک ساعت اسمم رو صدا زدن . دکتر اول تو کامپیوترش یه چیزایی تایپ کرد و بعد شروع کرد از من راجع به سوابق بیماری پرسید من هم خوب همه رو گفتم ندارم و نداشتم .کارت واکسنم رو با دقت داشت نگاه می کرد و منم که همه واکسن ها رو کامل تر از کامل زده بودم و دیگه کارت واکسنم سیاه بود از این همه تاریخ واکسن های مختلف. (هر کدم رو یکی دو بار اضاه تر در تاریخ های قدیمی تر هم زده بودم آخه) .از دکتر پاستور بخواین که واقعا همه رو بهتون بگه و خیلی پیگیرش باشین . بدون واکسن و ناقص نرین چون هزینتون الکی الکی میره بالا بعدم خوب من به شخصه بعد واکسن تب می کنم ترجیح دادم تو خونه تب کنم تا توی سفر .
خلاصه اینکه من واکسن نخوردم و بعد از اینکه معایناتم تموم شد ازم خواستن فردا ساعت 3:30 عصر برای گرفتن جواب برگردم.که من فرداش با پاسپورتم رفتم و جواب رو گرفتم . همونطور که میدونین این پاکت به هیچ وجه نباید باز بشه . بعلاوه یه سی دی که مال خودتونه و یه برگه که بجای کارت واکسن بتون میدن
من یه روز این بین دیگه بیکار بودم و پس فرداش مصاحبه داشتم!
روز مصاحبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه :
صبح روز مصاحبه خیلی حول بودم و کلی نگران که دیرم نشه و نکنه از مدارکم چیزی یادم رفته باشه!! خلاصه من رسیدم سفارت!!
بعد از رد شدن از سکیوریتی به صف واستادیم تا نوبتمون بشه واسه دادن مدارک (اگه سفارتتون آنکاراست تو بسته پستی که به سفارت میفرستین مدارکتون تمام و کمال باشه . مدارک اثبات نامزدیتون رو بفرستین تا جایی که براتون امکان داره . واسه من سه و نیم کیلو شده بود با دی اچ ال برام چهارصد هزار تومان هزینه پست به آنکارا شد اما ارزشش رو داره چون تصمیمات پرونده شما رو از روی اون میگیرن! حداقل 80% تصمیمات قبل از مصاحبه است)
خلاصه اینکه مدارک رو تحویل دادم با اینکه همه رو فرستاده بودم باز هم کلی با خودم مدارک بردم بعلاوه اصل مدارک مالیاتی و مدارک اثبات نامزدی.مصاحبه رو انگلیسی انتخاب کردم که بطور جد به همه توصیه میکنم . بعد از کلی انتظار و انجام انگشت نگاری شمارمو دیدم و خیلی زود خودمو به باجه رسوندم. بعد از قسم خوردن ازم پرسید:
در حال حاضر چیکار می کنی؟
چی خوندی؟ پایان نامت در چه مورده؟ (وقتی به انگلیسی براش می گفتم گفت صبر کن صبر کن سادش کن!! منم زدم زیر خنده و یه توضیح کوچولو براش دادم و اونم تایپش کرد)
چطور آشنا شدین؟
کجا کار می کردی و کارت چی بود و چند وقت؟
کجاها همو ملاقات کردین و چند وقت ؟
من هرچی میگفتم تو کامپیوترش تایپ میکرد و این بین همش به من نگاه می کرد منم که کلا سیستمم متبسم و خنده روام اونم وادار به لبخند میشد. دیدم پاسپورتم رو گذاشت لای پروندم و یه برگه صورتی گذاشت زیر پرونده و نگاهی به من کرد و گفت مجددا بشین صدات می کنیم!!!
وای اینجا به بعد دیگه اوج استرس من بود و از طرفی هم توی سفارت هزار تا دوربین داره تو رو می پاد!! حتی بعدا شنیدم که این مدت تو رو روانشناسی ات هم می کنن از طریق همیـــــــــــــن دوربینا!! بعد از یک و نیم ساعت که دیگه دل تو دلم نبود و واقعا نمیدونستم چی میشه شمارمو دوباره دیدم . آفیسر من و دید منم دوباره سلام کردم و جواب داد گفت آمــــــــــــــــــــــــــــــــاده ای؟ گفتم خیلی آماده ام!! گفت پس مبارکه . هفته بعد اواسط هفته برو پست و پاسپورتت رو بگیر! منم یه لبخند گنده زدم و همینطور که عقب عقب می اومدم از باجه دور شم ازش تشکر کردم و خداحافظی کردم .تقریبا 5 روز بعد از سفارت یه ایمیل گرفتم که یه رمز توش بود و باید اون شماره رمز رو برای تحویل پاسپورتم با خودم به پست انتخابی می بردم.
همونطوری که میبینین مصاحبه واقعا راحته و واقعا نمیدونم تصمیم دادن یا ندادن ویزا واقعا به اون سه چهار دقیقه بستگی داره یا نه . اما چیزی که هست اینه که اصلا نگران نباشین و استرس ابدا نداشته باشین و کلی آراسته و شیک برین و فک کنین که یه مصاحبه استخدام دارین . ویزا های ازدواج و نامزدی یه جوری لباس بپوشین که در عین رسمی بودن نشون بدین که بابا ما عروســـــــــــــــــــــــــــیم آخه به ما اجازه ورودمون رو بدین دیگه ما چشم انتظارداریـــــــــــــــــــــــم .
من تور رو ترجیح دادم چرا که ترنسفر و گشت شهر رو شامل می شد و از اینکه بخوام دنبال هتل بگردم راحت بودم . توربرای دو هفته با پرواز ماهان رو از الی گشت رزرو کردم .این کار رو تقریبا یک و نیم ماه قبل از سفر انجام دادم که خیالم راحت باشه . شاید به خاطر استرس هم بود که می خواستم همه چیز زودتر مشخص باشه .
هتل رو اتاب بلوار انتخاب کردم و ناراضی هم نیستم با اینکه صبحانه خیلی معمولی داشت و لابی کوچیکی داره و اینترنتش تقریبا یک شب در میون قطع میشد اما اتاقش بد نبود و محله خیلی خوبی بود . تا مطب دکتر و سفارت پیاده راهی نیست . کلا خودتون رو برای انتخاب هتل خیلی اذیت نکنین چون واقعا همه به هم نزدیکن و تا سفارت فاصله آنچنانی ندارن . زیاد هم برای هتل هزینه نکنین . بجاش میتونین برین از مراکز خرید آنکارا دیدن کنین و خرید کنین که پوشاک وکفش خوب هم میشه پیدا کرد .مخصوصا من آنکا مال رو رفتم که راضی بودم . با مترو می تونین از روبروی مرکز خرید کیزلای سوار شین و چهارمین ایستگاه که آکوپرو نام داره پیاده شین که دقیقا خروجی مترو جلوی مرکز خرید هستش .
از همه دوستای گلم تشکر می کنم و بعد از این هم هر کمک و راهنمایی از دستم بر بیاد برای دوستانم دریغ نمی کنم . برای همه آرزوی ویزای یضرب دارم و به امید روزی که یه ایرانی برای سه چهار دقیقه مصاحبه برای رسیدن به شریک زندگیش این همه محکوم به رنج سفر نباشه . از همه راهنمایی های دوستان عزیز که سفر نامه مینویسن و من خیلی استفاده کردم ممنونم .
پیروز باشن و پایدار.
یکشنبه 7 صبح با پرواز ماهان راهی آنکارا شدیم و ساعت 9 صبح به وقت محلی رسیدیم .اون روز به دلیل اینکه ممکنه تو پرواز تاخیری باشه رو وقت دکترم رو نذاشته بودم . رسیدیم هتل و عصرش هم پیاده رفتم مطب دکتر رو پیدا کردم واسه فردا صبح!
بلوار آتاتورک رو مستقیم به سمت بالا (سربالایی) برین سمت راستتون سفارت رو میبینن . سفارت رو که رد کردین چهار راه رو هم رد کردین نرسیده به چهارراه بعد اونطرف خیابون (سمت مخالف سفارت) یه پارک کوچیک هست که یه ساختمان اداری تجاری پشتشه . طبقه اولش هم کتاب فروشیه . از درب اصلی که وارد شین طبقه پنجم مطب دکتر اونگان هستش .خلاصه اینکه مطب و پیدا کردیم و پیاده برگشتیم ویه سری به خیابون های اطراف زدیم که بر خلاف تصورم که فکر میکردم تو آنکارا حسابی قراره بد بگذره، همه جا به نظرم خیلی هم خوب بود . کلی فروشگاه های برند خوب بود و من که خوشم اومد.
روز مدیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــکال:
کلی خوشتیپ و خوشبو و کلی آراسته (منظورم آرایش نیستا، زیاد آرایش نکنین نه ترکیه نه هیچ کجای دیگه دنیا!! ابدا!!!!) راهی مطب شدم. تقریبا 20 دقیقه پیاده روی بود. ساعت 9:30 که دقیقا وقتی بود که به من داده بودن وارد مطب شدم . مدارک واکسیناسیون و پاسپورتم رو گرفتن و خیلی خوش برخورد و عالی ازم خواستن منتظر بشینم .
خیلی راحت بود بعد از اینکه با وبکم ازم عکس انداختن (دو قطعه عکسم رو پس دادن) طبقه پایین عکس برداری از قفسه سینه و آزمایش خون رو انجام دادم و برگشتم طبقه بالا منتظر ملاقات با دکتر شدم . البته خانم دکتر اون روز ویزیت می کرد و بعد از حدود یک ساعت اسمم رو صدا زدن . دکتر اول تو کامپیوترش یه چیزایی تایپ کرد و بعد شروع کرد از من راجع به سوابق بیماری پرسید من هم خوب همه رو گفتم ندارم و نداشتم .کارت واکسنم رو با دقت داشت نگاه می کرد و منم که همه واکسن ها رو کامل تر از کامل زده بودم و دیگه کارت واکسنم سیاه بود از این همه تاریخ واکسن های مختلف. (هر کدم رو یکی دو بار اضاه تر در تاریخ های قدیمی تر هم زده بودم آخه) .از دکتر پاستور بخواین که واقعا همه رو بهتون بگه و خیلی پیگیرش باشین . بدون واکسن و ناقص نرین چون هزینتون الکی الکی میره بالا بعدم خوب من به شخصه بعد واکسن تب می کنم ترجیح دادم تو خونه تب کنم تا توی سفر .
خلاصه اینکه من واکسن نخوردم و بعد از اینکه معایناتم تموم شد ازم خواستن فردا ساعت 3:30 عصر برای گرفتن جواب برگردم.که من فرداش با پاسپورتم رفتم و جواب رو گرفتم . همونطور که میدونین این پاکت به هیچ وجه نباید باز بشه . بعلاوه یه سی دی که مال خودتونه و یه برگه که بجای کارت واکسن بتون میدن
من یه روز این بین دیگه بیکار بودم و پس فرداش مصاحبه داشتم!
روز مصاحبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه :
صبح روز مصاحبه خیلی حول بودم و کلی نگران که دیرم نشه و نکنه از مدارکم چیزی یادم رفته باشه!! خلاصه من رسیدم سفارت!!
بعد از رد شدن از سکیوریتی به صف واستادیم تا نوبتمون بشه واسه دادن مدارک (اگه سفارتتون آنکاراست تو بسته پستی که به سفارت میفرستین مدارکتون تمام و کمال باشه . مدارک اثبات نامزدیتون رو بفرستین تا جایی که براتون امکان داره . واسه من سه و نیم کیلو شده بود با دی اچ ال برام چهارصد هزار تومان هزینه پست به آنکارا شد اما ارزشش رو داره چون تصمیمات پرونده شما رو از روی اون میگیرن! حداقل 80% تصمیمات قبل از مصاحبه است)
خلاصه اینکه مدارک رو تحویل دادم با اینکه همه رو فرستاده بودم باز هم کلی با خودم مدارک بردم بعلاوه اصل مدارک مالیاتی و مدارک اثبات نامزدی.مصاحبه رو انگلیسی انتخاب کردم که بطور جد به همه توصیه میکنم . بعد از کلی انتظار و انجام انگشت نگاری شمارمو دیدم و خیلی زود خودمو به باجه رسوندم. بعد از قسم خوردن ازم پرسید:
در حال حاضر چیکار می کنی؟
چی خوندی؟ پایان نامت در چه مورده؟ (وقتی به انگلیسی براش می گفتم گفت صبر کن صبر کن سادش کن!! منم زدم زیر خنده و یه توضیح کوچولو براش دادم و اونم تایپش کرد)
چطور آشنا شدین؟
کجا کار می کردی و کارت چی بود و چند وقت؟
کجاها همو ملاقات کردین و چند وقت ؟
من هرچی میگفتم تو کامپیوترش تایپ میکرد و این بین همش به من نگاه می کرد منم که کلا سیستمم متبسم و خنده روام اونم وادار به لبخند میشد. دیدم پاسپورتم رو گذاشت لای پروندم و یه برگه صورتی گذاشت زیر پرونده و نگاهی به من کرد و گفت مجددا بشین صدات می کنیم!!!
وای اینجا به بعد دیگه اوج استرس من بود و از طرفی هم توی سفارت هزار تا دوربین داره تو رو می پاد!! حتی بعدا شنیدم که این مدت تو رو روانشناسی ات هم می کنن از طریق همیـــــــــــــن دوربینا!! بعد از یک و نیم ساعت که دیگه دل تو دلم نبود و واقعا نمیدونستم چی میشه شمارمو دوباره دیدم . آفیسر من و دید منم دوباره سلام کردم و جواب داد گفت آمــــــــــــــــــــــــــــــــاده ای؟ گفتم خیلی آماده ام!! گفت پس مبارکه . هفته بعد اواسط هفته برو پست و پاسپورتت رو بگیر! منم یه لبخند گنده زدم و همینطور که عقب عقب می اومدم از باجه دور شم ازش تشکر کردم و خداحافظی کردم .تقریبا 5 روز بعد از سفارت یه ایمیل گرفتم که یه رمز توش بود و باید اون شماره رمز رو برای تحویل پاسپورتم با خودم به پست انتخابی می بردم.
همونطوری که میبینین مصاحبه واقعا راحته و واقعا نمیدونم تصمیم دادن یا ندادن ویزا واقعا به اون سه چهار دقیقه بستگی داره یا نه . اما چیزی که هست اینه که اصلا نگران نباشین و استرس ابدا نداشته باشین و کلی آراسته و شیک برین و فک کنین که یه مصاحبه استخدام دارین . ویزا های ازدواج و نامزدی یه جوری لباس بپوشین که در عین رسمی بودن نشون بدین که بابا ما عروســـــــــــــــــــــــــــیم آخه به ما اجازه ورودمون رو بدین دیگه ما چشم انتظارداریـــــــــــــــــــــــم .
من تور رو ترجیح دادم چرا که ترنسفر و گشت شهر رو شامل می شد و از اینکه بخوام دنبال هتل بگردم راحت بودم . توربرای دو هفته با پرواز ماهان رو از الی گشت رزرو کردم .این کار رو تقریبا یک و نیم ماه قبل از سفر انجام دادم که خیالم راحت باشه . شاید به خاطر استرس هم بود که می خواستم همه چیز زودتر مشخص باشه .
هتل رو اتاب بلوار انتخاب کردم و ناراضی هم نیستم با اینکه صبحانه خیلی معمولی داشت و لابی کوچیکی داره و اینترنتش تقریبا یک شب در میون قطع میشد اما اتاقش بد نبود و محله خیلی خوبی بود . تا مطب دکتر و سفارت پیاده راهی نیست . کلا خودتون رو برای انتخاب هتل خیلی اذیت نکنین چون واقعا همه به هم نزدیکن و تا سفارت فاصله آنچنانی ندارن . زیاد هم برای هتل هزینه نکنین . بجاش میتونین برین از مراکز خرید آنکارا دیدن کنین و خرید کنین که پوشاک وکفش خوب هم میشه پیدا کرد .مخصوصا من آنکا مال رو رفتم که راضی بودم . با مترو می تونین از روبروی مرکز خرید کیزلای سوار شین و چهارمین ایستگاه که آکوپرو نام داره پیاده شین که دقیقا خروجی مترو جلوی مرکز خرید هستش .
از همه دوستای گلم تشکر می کنم و بعد از این هم هر کمک و راهنمایی از دستم بر بیاد برای دوستانم دریغ نمی کنم . برای همه آرزوی ویزای یضرب دارم و به امید روزی که یه ایرانی برای سه چهار دقیقه مصاحبه برای رسیدن به شریک زندگیش این همه محکوم به رنج سفر نباشه . از همه راهنمایی های دوستان عزیز که سفر نامه مینویسن و من خیلی استفاده کردم ممنونم .
پیروز باشن و پایدار.