2014-01-02 ساعت 23:43
(2014-01-02 ساعت 23:09)MONA FB نوشته: د نه د .خوشحام ابجي كه واقعا ته حرفاي منو گرفتي ممنونم ارزوي كليرشدنتو دارم پاشيدن يه زندگي اونم به خاطر دلتنگي كه فقط فكر كنم تجربشو من داشتم سخته ايشاله هر چي زود تر كناره شوهرت باشي منم با تمامه زندگيم (خانمم)يه زندگي تازرو شروع كنم الان درست ٢ ساله كار نميكنم ديگه دستو دلم به كار نميره
خانم ها و آقایون عزیز و محترم من توی پست اولم هم گفتم هیچ کسی نمیتونه حال کسایی مثل ما رو درک کنه پس از کسی هم نمیخوایم واسمون نسخه بپیچه و بگه فلان و بهمان .
مخصوصا اونایی که پیش همسرشون هستند یا نهایتا چند ماه در کل مدت از هم دور بودن .
هر وقت حتی تونستین تصور کنید که 1 سال و نیم همسرتون رو نبینید اون وقت بیاین تازه سر حرف و باز کنیم .
کار ما از اینکه دیگرون بپرسن پس کارتون چی شد ما هم بگیم هنوز خبری نیست گذشته .
کسی نگفته اونی که خواهرش واسش اقدام کرده چرا میره یا چرا 13 سال منتظره بلکه موضع اینه که هم خواهره سر زندگیشه هم برادره داره زندگیشو کارشو انجام میده نه مثل مای بدبخت همه چیو کوئیت کردیم صبح تا شب تو این اتاق پای کامپیوتر چون دل و دماغ هیچ کاریو نداریم .
کسی نمیگه اونی که تو ژاپن بدنیا میاد یا انگولا یا آمریکا برتری نسبت به هم دارند یا ندارن چرا یه عده از ما بدون درک مسئله سریع میخوایم جوابی داده باشیم شما خیلیم خوش بحالت که میتونی اومدی پیش همسرت موندی ، پس حتما قبول داری دوری و دلتنگیو . ( فرق است میان آنکه یارش در بر *** با آنکه دو چشم انتظارش بر در .)
من اینهمه تو این سایت اومدم چیز یاد گرفتم در حد سوادمم راهنمایی اگه تونستم انجام دادم کسی ندیده تا حالا این طوری باشم . همیشه هم سعی کردم با یه لحن منطقی و شاد پست بزارم اما بد نیست ادمها یکم درکشون رو از موقعیت های هم دیگه ببرن بالاتر .
در اینکه اکثر مدیرای سایت هم از بچه های لاتاری اند و اینکه 90 درصد ممبرهای فعال هم لاتاری اند و پست های اینچنینی همیشه جانبدارانه برخورد شده و یه عده ای هم با دلیل یا بی دلیل همیشه دانسته یا ندانسته سنگ یه سری های دیگه رو به سینه میزنن هم کاری ندارم .
ولی این چیه که یه زن و شوهر از 2011 کیسشون در جریان دارم میگم ژن و شوهر نه خواهر و برادر نه حتی پدر و فرزند اما یه خانواده لاتاری 2014 ما می همون اردیبهشت خرداد خودمون قبول میشن نوامبر هم میرن مصاحبه یه ضرب میگیرن کریسمس هم همگی آمریکااند .
بدیش اینه هیچیم حال ادم و خوب نمیکنه من این چند ساعت که نبودم پاشدم جاتون خالی با خواهر برادرم رفتیم دربند چایی قلیون غذا ولی هیچ تاثیری تو روحیم نداشت که هیچ همش یاد همسرم بودم که مثلا قبلن با هم رفته بودیم . اون وقت همین دربندی که بریم اونور اسمشم هواییمون میکنه واسه یکی مثل من میشه مثل امشب من میشه تلخه تلخ .
حالا چرا ؟ ...... یکم فکر کنید میفهمید .