(2014-01-24 ساعت 19:22)کاووش نوشته:(2014-01-24 ساعت 00:14)rs232 نوشته: در تایید جواب سایه باید اضافه کنم که یکی از وظایف مدیر شما در آمریکا این است که هر روز که به سر کار می آید محاسبه کند تا ببیند که آیا نگه داشتن شما در شغل مربوطه هنوز به صرفه است یا خیر و اگر نبود عذر شما را بخواهد. مدیر او هم همین کار را برای او انجام می دهد و این رویه همچنان تا نوک هرم ادامه پیدا می کند. در آمریکا هیچ مفهومی به نام امنیت شغلی وجود ندارد و این خود شما هستید که باید میخ خودتان را محکم بکوبید. من الآن شش سال است که منتظر اخراج شدن خودم هستم و علت آن هم این است که سیستم کاری در آمریکا شرایطی را برای شما ایجاد می کند که این حس در شما قوت بگیرد که هر لحظه ممکن است اخراج شوید و برای حفظ شغل خود تلاش بیشتری بکنید.این همه استرس رو چه طوری هندل میکنی؟ مرگ تدریجیه!
واقعا ارزش داره ؟ خوب پس تا پیدا کردن یه کار دیگه ، چه طوری زندگی رو میشه گذروند؟ در این صورت هر چی که طرف درمیاره که باید پس اندازش کنه واسه روز مبادا!! پس چه طوری به سایر جنبه های زندگیش برسه؟ تفریح ( البته در حد معقول) و سایر علایق شخصی. حالا متاهل هم که باشه اوضاع خیلی بد میشه..
(2014-01-24 ساعت 00:14)rs232 نوشته: در تایید جواب سایه باید اضافه کنم که یکی از وظایف مدیر شما در آمریکا این است که هر روز که به سر کار می آید محاسبه کند تا ببیند که آیا نگه داشتن شما در شغل مربوطه هنوز به صرفه است یا خیر و اگر نبود عذر شما را بخواهد. مدیر او هم همین کار را برای او انجام می دهد و این رویه همچنان تا نوک هرم ادامه پیدا می کند. در آمریکا هیچ مفهومی به نام امنیت شغلی وجود ندارد و این خود شما هستید که باید میخ خودتان را محکم بکوبید. من الآن شش سال است که منتظر اخراج شدن خودم هستم و علت آن هم این است که سیستم کاری در آمریکا شرایطی را برای شما ایجاد می کند که این حس در شما قوت بگیرد که هر لحظه ممکن است اخراج شوید و برای حفظ شغل خود تلاش بیشتری بکنید.این همه استرس رو چه طوری هندل میکنی؟ مرگ تدریجیه!
واقعا ارزش داره ؟ خوب پس تا پیدا کردن یه کار دیگه ، چه طوری زندگی رو میشه گذروند؟ در این صورت هر چی که طرف درمیاره که باید پس اندازش کنه واسه روز مبادا!! پس چه طوری به سایر جنبه های زندگیش برسه؟ تفریح ( البته در حد معقول) و سایر علایق شخصی. حالا متاهل هم که باشه اوضاع خیلی بد میشه..
کانادا چی؟ اونهم همین طوره؟
خوب کاووش جان وقتی که در امریکا زندگی کنید به مرور عادت می کنید که یک مقداری در مورد احتمالات بی خیال شوید. مثلا خود من آن قدر در مورد اخراج شدن احتمالی خودم غصه خوردم که آخرش پس از چند سال خسته شدم و گفتم اصلا به درک که اخراج شوم. برای همین است که می گویند امریکایی ها الکی خوش هستند و فقط در روز زندگی می کنند چون کسی از وضعیت فردای خودش خبر ندارد. البته من اگر اخراج شوم یک حقوق بیکاری می گیرم ولی اصلا کفاف مخارج فعلی من را نمی دهد و من مجبور خواهم شد که تا پیدا کردن کار بعدی که معلوم هم نیست چقدر طول بکشد کلیه هزینه های اضافی و تفریحی را مسدود کنم. حالا من به دنبال پیدا کردن کار فدرال هستم که پیشرفت هایی هم داشته ام و اگر خدا بخواهد و درست شود به واشنگتن دی سی خواهیم رفت. کار دولتی قضیه اش فرق می کند و تقریبا می توانید خیالتان راحت باشد که هرگر اخراج نمی شوید ولی رفتن به آنجا بسیار سخت است و باید هفت خان رستم را بگذرانید. در ضمن کار فدرال را فقط به سیتیزن ها می دهند و با گرین کارت نمی شود برای آن اقدام کرد.
با آرزوی موفقیت برای شما