2014-02-05 ساعت 12:53
(2014-02-05 ساعت 10:22)minoo meh نوشته: سلامسلام مينوي عزيز خسته نباشيد خدا را شكر به سلامتي رفتيد مديكالتونو تجديد كرديد ايشالا بزودي ويزا تو پاستون مي خوره و خيلي تبريك مي گم به الي عزيز كه پاس ويزا خورده اش به دستش رسيد . اما بنده كه پاسمو 19 jan فرستادم و آژانسي كه پاسم و برده ميگه 21 jan تحويل سفارت داديم و هيچ مشكلي هم نداريد نگران نباشيد ولي هيچ خبري نيست نه تو سايت سيس و نه كسي هست كه در دبي باهاش در ارتباط باشم و بفهمم كار من تو چه مرحله اي هست به سفارت هم ايميل زدم جواب نداد فقط 3 روز پشت سر هم آپديت شد. برام دعا كنيد
دوستان من برگشتم.صبح دوشنبه از فرودگاه يکراست رفتيم نيو مديکال سنتر، از ساعت حدود 8 صبح تا 10:30 منتظر بوديم تا صدامون کنن براي انجام دوباره تمام مراحل مديکال اول عکس قفسه سينه بعد آزمايش خون و معاينه چشم و قد و وزن و فشار خون و بلاخره حضور خدمت شوکلاي بدقواره !!!اينبار شوکلا بيشتر از دفعه قبل معاينه رو کش داد و سوالاي بيشتري پرسيد!!! حتي فرمود اخيرا" مديکال سختگيرانه تر انجام ميشه و اگر به ريه هاتون حساس بشيم بايد 4 مرحله تست بگيريم و تا 6 هفته ديگه جوابش مياد بخدا دوستان ميخواستم همونجا سرمو بکوبم به ديوار از دست اين آمريکا و شوکلا راحت بشم! از شانس شوهر منم چند بار سرفه کرد شوکلا با اون چشماي موذي و بدجنس لبخند ژوکوند زد بهمون که يعني بلههههههه شما آزمايش لازم هستيد!! از اتاق که اومديم بيرون افتادم بجون شوهره که اين چه وقت سرفه کردن بود؟؟؟بلاخره ساعت حدود 1 بعدازظهر کار مديکال تمام شد و ما که هتل هم نداشتيم و پروازمون ساعت 1 بعداز نصفه شب بود افتاديم توي خيابونا ويلان و سرگردان.هواي دوبي گرم و خوب بود اما يهو باد ميگرفت جوري که پشتمون يخ ميزد!!!بعد از ده پانزده دقيقه دوباره گرم ميشد و اين روال همينطور ادامه داشت !!! جاتون خالي رفتيم هارديز ناهار خورديم و يکم دست و پامونو دراز کرديم تا خستگي درکنيم اما زياد نميشد اونجا نشست بعدش رفتيم گرين هاوس الکي توي راهرو هاي فروشگاه چرخيديم اما شکل اين شوکلاي بدقواره و اون خنده موذيانه اش از جلوي چشمون دور نميشد.توي گرين هاوس هموطن هاي عزيزو ميديدم که همه دارن فارسي حرف ميزنن با صداي بلند گفتم دوستان اينجا شده عين شهروند خودمون که ديدم همه برگشتن به طرف من با خنده حرفمو تاييد کردن.طبقه بالاي فروشگاه قسمت کفشهاي مردانه چند تا چهارپايه بود رفتيم يک ساعتي اونجا نشستيم اما بلاخره مجبور شديم بلند شيم برگرديم خيابوناي دوبي رو مترکنيم اينبار دقت کردم ديدم دوبي نه يک دونه فضاي سبز و پارک داره و نه اينکه کنار خيابوناش يک نيمکت جهت نشستن اينا واقعا" چي فکر کردن؟؟؟توي تهران همه جا فضاي سبز و يا حداقل نيمکت جهت استراحت پيدا ميشه!!!بلاخره ساعت 8 شب رفتيم مجددا" مديکال سنتر ببينيم شوکلا برامون چه سرنوشتي رقم زده؟؟؟فشار خون من که افتاده بود زير 5 !!! با هراس رفتم سراغ پرستاري که با ما قبلا" اومده بود توي اتاق معاينه، بهم گفت صبر کن برم ببينم دکتر درباره آزمايش هاي شما چه نظري دارن و لازمه که شما بازم آزمايش بديد يا ميتونيد بريد کشورتون؟؟؟10 دقيقه وسط زمين و هوا معلق بوديم تا اينکه پرستار اومد و با حالت دلخوري گفت دکتر شوکلا گفت مشکلي نيست ميتونيد بريد کشورتون و فردا جواب کامل آزمايش ها رو مليکا بياد بگيره ببره سفارت خيلي جلوي خودمو گرفتم تا پرستار رو بغلش نکنم خلاصه خوشحال از اينکه ديگه لازم نيست آزمايش بديم و مشکلي از بابت ايدز و سرطان و سل و ساير ناهنجاري ها نداريم اومديم برگرديم که خانم مليکا رو ديديم.حضور ايشون خيلي دلگرم کننده بود و ديدم با چه تلاش و پشتکاري از صبح تا شب به امور ايرانياني که جهت دريافت ويزاي آمريکا به دوبي مراجعه مي کنند تلاش ميکنه.درسته که ايشون هزينه کاراشو دريافت ميکنه اما وقعا" داره تلاش ميکنه تا کارشو بنحو احسن انجام بده و ايراني ها کمتر استرس و نگراني تحمل کنند.ايشون بهم گفت اگه ممکنه چند تا پاس و بسته ي ويزاي سفارت هست که مال همين بچه هاي مهاجرسراست ميشه اينا رو ببري با خودت ايران تا سريعتر به دستشون برسه؟؟؟منم با کمال ميل قبول کردم و کوله پشتي خودمو کاملا" به اين پاس ها اختصاص دادم و تا ساعت 1 که پرواز داشتيم لحظه اي از خودم جدا نکردم.پاس الي 1 عزيز هم ميون اونها بود پاس ها رو بغل کرده بودم و با خودم ميگفتم اينايي که توي بغل منه اميد و آرزوي چندين نفر از هموطناي عزيزمه که براش بسختي انتظار کشيدن و الان با اشتياق منتظرش هستند.الان هم که دارم براتون تعريف ميکنم ويزاها به دست همشون رسيده و من از اين بابت واقعا" خوشحالم
خيلي پرحرفي کردم اما الان به اينجا رسيدم که پاس هارو مجددا" براي مليکا پيکاپ کردم و ايشون خودش با جواب آزمايشات ما که از مديکال دريافت ميکنه( قبض رسيد رو دادم بهش) يکشنبه ميبره سفارت تحويل ميده.من هنوز هم به دعاهاتون نياز دارم دوستان و براي تک تک شما دعا ميکنم هر چه زودتر کلير شده و ويزاهاتون رو دريافت کنيد و خنده خوشحالي زينت بخش چهره هاي مهربونتون بشه:
CASE TYPE: F2A
INTERVIEW DATE: 7 APRIL
CLEARANCE DATE: 15-01-2014
INTERVIEW DATE: 7 APRIL
CLEARANCE DATE: 15-01-2014