کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه
سلام دوستای عزیز،

همونطور که من خیلی از سفرنامه های بچه ها استفاده کردم و با اینکه صدبار خونده بودم چه مراحلی در پیش هست، باز خودم هنوز استرس داشتم و نگران بودم دوست دارم با نوشتن این سفرنامه کمکی باشم. اول از همه هرچی دلتون می خواد استرس داشته باشید. چون مهم نیست و خودش به موقع ناپدید میشه که انگار از اول نبوده! اما باید بگم استرس داشتن بیهوده ست و دلیلی برای استرس نیست...!

ما هتل 4 ستاره HB و پرواز ایران ایر گرفتیم و روز سه شنبه ساعت 7 پرواز کردیم و 9:30 به وقت دبی رسیدیم. (اما این یه شانس اساسی بود چون موقع برگشت 4 ساعت تاخیر داشتیم و اصلن ایران ایر روتوصیه نمی کنم که نمی شه روش حساب کرد در ضمن چمدون من رو هم شکستن!)

من با نامزدم رفته بودم و از همونجا مسئولیت فری شاپ Wink و گرفتن چمدون ها رو به خودش سپردم و بعد از اسکن چشم فورن از فرودگاه رفتم بیرون. من نقشه مترو دبی رو داشتم چون ماه قبل اونجا ماموریت بودم، نداشته باشین هم مهم نیست چون خیلی خوب و واضح تو تمام ایستگاه ها نقشه ایستگاه ها رو داره. تو فرودگاه دلار تبدیل کردم که خوب نرخش از بیرون پایین تره ولی من برای مدیکال لازم داشتم با نرخ 3.61. از در فرودگاه که خارج بشید و دست چپ رو کمی جستجو کنید تابلو مترو رو می بینید. برای کسانی هم که تنها میرن و چمدون دارن بگم که واگن مخصوص برای چمدون هم داره.

(از ترمینال 1 به union (الاتحاد) و تغییر خط به سمت اتصالات که nmc در ایستگاه Abu Hail هست. خروجی 3)

من 10:30 nmc بودم. وقت هم برای 4 عصر گرفته بودم که اصلن لازم نیست و نمی پرسن. فقط اگه صبح میرید تا قبل از 12 اونجا باشید. من تا 2:10 اونجا معطل بودم. کل کار نیم ساعت طول میکشه اما انتظار بین کارهاست که زمان میبره. آخر هم دکتر معاینه کرد و بهش گفتم نتیجه تا کی آماده میشه گفت فردا 10 شب. منم گفتم جان مادرت زودتر که من استرس دارم و گفت برو خیالت راحت تا 10 حتمن حاضره اما رنگ بزن زودتر شد بیا بگیر. که من زنگ زدم و 8 رفتم گرفتم.

برای رفتن به ابوظبی با ملیکا هماهنگ کردم. خانوم بدی نیست. سر ساعت میاد و وقت شناسه ولی یکم غرغرو هست و متوجه حرفاش نیست. اطلاعاتش هم غلط غلوطه به من هم گیر داده بود برو واسه نامزدت از طیق نامزدی اقدام کن 6 ماهه ببرش که من گفتم این فقط برای سیتیزن ها ممکنه و هی اصرار که نه من مسافر با شرایط شما داشتم و ویزا گرفته!! ما دو نفر رو 250 درهم حساب کرد. ساعت 4:15 هم اومد دنبالمون. من هم خوابم میومد تازه 5 دقیقه به 4 بیدار شدم و نمیدونم چرا اصلن استرس نداشتم. Cool
خلاصه زود آماده شدم و 10 دقیقه هم معطلش کردیم (روم به دیوار!) یه اخلاق بد دیگه ملیکا اینه که اون هایی که بهش دورن رو میگه بیان یه جای نزدیک یا آشنا! که من خیلی بهش نزدیک بودم و خودش اومد دنبالمون.
قابل توجه دوستایی که می گن چرا صبح خروس خون راه میوفتید بگم که به نظر من خیلی خوبه و باید جوانب کار رو سنجید. مثلن روزی که ما رفتیم اونقدر مه بود که تو عمرم همچین مه غلیظی رو ندیده بودم و چشم چشم رو نمیدید! واقعن 1 متر جلوتر دید نداشت. همه آروم رانندگی می کردن و خلاصه خیلی وحشتناک بود!! شیشه ماشین هم تار شده بود از بیرون که با دردسر ملیکا یه جا نگه داشت و نامزد بنده پیاده شد شیشه رو براش شست و بهش یاد داد که چراغ مه شکنش کدومه!
ما 6:30 رسیدیم و من نفر اول بودم که خیلی مهم نیست اول یا دهم باشی اما خب بدون شک تاساعت 9 کارت تموم میشه اگه جزو 5 نفر اول باشی. 7:15 مدارک چک شد و 7:30 فرستادن تو و همون مراحل که بچه ها گفتن و شماره گرفتن و بعد هم 8:05 دقیقه اولین شماره خونده شد که من بودم. رفتم جلوی خانوم تپل مو فرفری خسته! هیچ مدرکی از من نگرفت به جز 2 قطعه عکس وبعد هم یه کپی شناسنامه و کپی ترجمه شناسنامه بهم پس داد و گفت اضافه هستن. بعد هم یه برگه آبی برداشت و توش اطلاعات من رو نوشت و یه چیزهایی تیک زد و گذاشت لای پرونده که چشم من سیاهی رفت! و کلی حالم گرفته شد و تو دلم فقط بهش بد و بیراه می گفتم که آخه من شغل دولتی نداشتمٰ آبی چرا!! در حالیکه سمت چپش کارتهای صورتی بود. خلاصه فکر کردم تموم شد. بعد گفت برو انگشت نگاری.

اول اینو بگم که این دستگاهشون خرابه نه به خودتون شک کنید و نه به انگشتاتون. به من گفت نمیگیره دستت رو دوباره بذار. یه دخترخانوم عرب محجبه خوش اخلاق هم اونجا کنار من ایستاده بود و کمک می کرد و انگشتای من رو محکم فشار می داد! دوباره اون خانوم ایرانیه اونور پنجره چشم و ابرو اومد که نشد باز! هی نچ نچ می کرد. بعد گفت شاید سرانگشتاش crack داره!! ترک یعنی. از این حرفا به همه زده بودن. گفتم نه بابا! نشون دادم که مشکلی نداره انگشت من. خلاصه بعد 3 – 4 بار من نفهمیدم شد یا نه چون اون خانوم ایرانیه همش قیافه می گرفت و شاکی بود. گفت حالا بشین منتظر مصاحبه. منم تو دلم می گفتم وای دوباره باید بیام دبی و ابوظبی و خسته شدم و من که میدونم جواب چیه مصاحبه نمایشیه و کارت آبی گرفتم و ... یکی از سخت ترین دقایق زندگی گذشت و بعد 15 مین شماره من رو یه آقایی با لهجه خوند.
من رفتم داخل اتاق. مستر استیو مودب و محترم ازم خواست بشینم و راحت باشم. در مورد شغل پدر و مادرم و کی سیتیزن شدن و شغل و تحصیلات خودم پرسید. من هم همه رو عین حقیقت گفتم. مصاحبه من 15 مین طول کشید و آخر هم گفت خانوم ویزای شما قبول شده و بعد یه کارت صورتی دوست داشتنی از کنارش برداشت و دور ساعت 2 خط کشید و گفت دوشنبه ساعت 2 بیاین ویزاتون رو بگیرید. بعد هم خداحافظی و تشکر غلیظ من! من 9 به عنوان اولین نفر از در سفارت خارج شدم. ما 1 دبی بودیم و رفتم پرواز رو برای دوشنبه گرفتم.

اما هتل خودم دیگه جا نمی داد که 2 روز تمدید کنم. ما هم چند تا هتل دور و بر رو گشتیم و هتل های 4 و 5 چون نامزدم باید بر می گشت و من پاس نداشتم بهم اتاق نمی دادن و چون آژانس ها هم تعطیل بودند نمی تونستم از آژانس خودم اقدام کنم. حواستون باشه که فایل اسکن و کپی پاسپورت خودتون رو همراه داشته باشید که خوشبختانه من همراهم بود. بالاخره یه هتل 4 ستاره با اسکن پاسپورت بهم اتاق داد.

من دوست داشتم برای بار دوم و گرفتن پاس با اتوبوس برم ابوظبی که هم وقت بیشتری بگذرونم و هم تجربه اش کنم اما نامزد جان اصرار اصرار که من نگران میشم حتمن با ملیکا برو و من دوباره با ملیکا هماهنگ کردم و دوشنبه 11:30 رفتیم. حدود 1 ظهر رسیدیم. خلوت بود. 2 هم پاس ها رو دادن. همونجا چک کردم که اطلاعات درست باشه و تمام! 4:30 هتل بودم. 6 هم رفتم فرودگاه که با تاخیر بسیار به جای 9 شب ساعت 1 شب پرید. ایران ایر بسیار پرواز بدیه و خدمه بی ادب و از خود راضی ای داره!

این هم از سفرنامه من. من هرچی به فکرم رسید نوشتم. باز اگر سوالی هست خوشحال میشم کمکی بکنم.
Doctor of Audiology Student
Cool
پاسخ
تشکر کنندگان: teriole ، battosai ، AZAR 1335 ، Elahvision ، پدی ، Abamos ، bsbali ، amir2640 ، frozen mind ، poozhmaan ، itex ، ladan ، Tolu IR


پیام‌های این موضوع
سفرنامه - توسط hanim - 2009-05-31 ساعت 11:23
RE: خاطرات گرین کارت - توسط hanim - 2009-11-17 ساعت 13:11
RE: خاطرات گرین کارت - توسط morahnama - 2009-11-21 ساعت 21:39
RE: خاطرات گرین کارت - توسط hanim - 2009-11-23 ساعت 13:02
RE: خاطرات گرین کارت - توسط morahnama - 2009-11-24 ساعت 18:01
RE: خاطرات گرین کارت - توسط hanim - 2010-02-09 ساعت 13:29
RE: خاطرات گرین کارت - توسط hanim - 2010-02-09 ساعت 15:17
RE: - توسط amjad - 2013-12-09 ساعت 15:15
RE: سفرنامه و خاطرات دریافت گرین کارت خانوادگی - توسط شاپرک - 2014-03-12 ساعت 17:14
RE: سفرنامه - توسط مير منصور - 2014-12-28 ساعت 12:53
RE: سفرنامه - توسط masmori - 2015-01-07 ساعت 14:40
RE: سفرنامه - توسط montazerf4 - 2015-01-12 ساعت 16:16
RE: سفرنامه - توسط amjad - 2015-01-13 ساعت 08:01
RE: سفرنامه - توسط مهتاب 83 - 2015-01-17 ساعت 01:02
RE: سفرنامه - توسط masmori - 2015-01-17 ساعت 02:41
RE: سفرنامه - توسط masmori - 2015-01-31 ساعت 23:13
RE: سفرنامه - توسط پروانه - 2015-02-01 ساعت 01:45
RE: سفرنامه - توسط masmori - 2015-02-02 ساعت 15:35
RE: سفرنامه - توسط مهتاب 83 - 2015-02-01 ساعت 15:02
RE: سفرنامه - توسط پروانه - 2015-02-05 ساعت 13:09
RE: سفرنامه - توسط Ninashdd - 2015-03-10 ساعت 21:03
RE: سفرنامه - توسط montazerf4 - 2015-05-09 ساعت 11:36
RE: سفرنامه - توسط babak.n - 2015-05-09 ساعت 13:46
RE: سفرنامه - توسط montazerf4 - 2015-05-09 ساعت 14:57
RE: سفرنامه - توسط mrb - 2015-05-13 ساعت 12:38
RE: سفرنامه - توسط montazerf4 - 2015-05-13 ساعت 13:55
RE: سفرنامه - توسط samiraaa - 2015-05-16 ساعت 02:46
RE: سفرنامه - توسط ZAN - 2015-06-12 ساعت 11:37
RE: سفرنامه - توسط Tolu IR - 2015-08-15 ساعت 13:42
RE: سفرنامه - توسط aghigh125 - 2015-08-19 ساعت 15:41
RE: سفرنامه - توسط Ali.karimi - 2015-08-19 ساعت 22:16
RE: سفرنامه - توسط montazerf4 - 2015-09-23 ساعت 10:49
RE: سفرنامه - توسط arel - 2015-10-26 ساعت 00:33
RE: سفرنامه - توسط hamiii - 2015-11-06 ساعت 01:12
RE: سفرنامه - توسط m_vaziran - 2015-11-06 ساعت 09:15
RE: سفرنامه - توسط m.abdeahad - 2015-11-06 ساعت 01:19
RE: سفرنامه - توسط hamiii - 2015-11-06 ساعت 01:31
RE: سفرنامه - توسط Ali.karimi - 2016-03-23 ساعت 03:41
RE: سفرنامه - توسط nargesi - 2016-07-13 ساعت 00:11
RE: سفرنامه - توسط marryass - 2017-06-02 ساعت 19:50
RE: سفرنامه - توسط bahpak - 2017-06-05 ساعت 13:50
RE: سفرنامه - توسط باب - 2018-01-13 ساعت 09:51
RE: سفرنامه - توسط akimomon - 2018-10-24 ساعت 09:00
RE: سفرنامه - توسط 18Niki - 2018-10-24 ساعت 13:04
RE: سفرنامه - توسط maymary1220 - 2018-10-24 ساعت 15:00
RE: سفرنامه - توسط Hesami85 - 2018-10-16 ساعت 11:31
RE: سفرنامه - توسط باب - 2018-11-21 ساعت 20:32
RE: سفرنامه - توسط zeynab_jafari - 2018-10-24 ساعت 17:53
RE: سفرنامه - توسط mnmohsen - 2021-02-28 ساعت 01:15



کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان