2010-05-18 ساعت 00:52
با سلام و عرض خیر مقدم دوباره به «پارس لاتاری» عزیز
خیلی جالبه که من همیشه دم از فقر فرهنگی میزنم ولی وقتی دیگران دارند یادآوری میکنند؛ تازه میفهمم که خودم هم بسیاری از این رفتارها رو دارم و انجام میدم... راستی چرا؟ من که دلایل بسیاری به ذهنم میرسه و راستش نمیدونم هم که کدومش درسته و یا کدومش نادرست؟؟
ولی فکر میکنم این جور مطالبی که در غالب طنز و شوخی ارائه میشه؛ یک یادآوری است به من تا بیشتر مواظب رفتارم باشم تا آن چیزهایی رو که دیگرون بد میدونند انجام ندهم.... به نظرم نباید همه چیز را از دید بدگفتن پشت سر قوم و نژاد بدانیم. بلکه همین گفتن هاست که باعث میشه تا آروم آروم فرهنگ سازی بشه.
وقتی که من کمی تحمـّلم را بالاتر بردم و اجازه دادم دیگری هم نظرش را گفت و برای نظرش _هرچند هم اشتباه_ احترام قائل شدم؛ در مقابل دیگری هم برای نظر شما احترام قائل شد..... و هر برداشتی هم که شما و دیگران داشتید مربوط به خودشان باشد.... ولی هیچ تاثیری در رفاقت و دوستیهایشان نگذاشت.... آن زمان است که نه تنها عیبها را کم و کمتر میبینیم؛ بلکه رفتاری میکنیم که شایسته ی نژاد ایرانی باشد.
به نظر من باید گفت: فقط ایرانی ها ی منتظر دریافت نامه ی قبولی گرین کارت هستند که در این ماهها سر هیچ و پوچی رفتارهایی میکنند که دور از شان آنان است... سر هر جمله ای به سرعت موضع دفاعی میگیرند و فکر میکنند طرف مقابل از سر عمد و لجبازی آن جمله را نوشته است.... به سرعت او را محکوم میکنند و حتی اجازه ی تجربه اندوزی از اشتباهات را به او نمیدهند... او هم بخاطر رفتار دیگران عقده ای شده و اقدام به ساخت چندتا آی دی میکند و بعضی ها هم که تا تقی به توقی میخورد راه قهر را پیش گرفته و خانه را از پای بست ویران میکنند
مثل اینکه دارم طفره میرم.... آنقدر زمین خوردند تا راه رفتن را آموختند... بیایید با هم مهربان تر باشیم... قدر خود و اینچنین جمع باصفا را بدانیم و فراموش نکنیم که یک چنین تجربه و انجمن غنی و ارزشمندی یکدفعه به وجود نیامده است و هرکس سهمی در پاسداشت آن دارد... قدر مهاجرسرا را بدانیم و با هم مهربان باشیم....مهربان باشیم....مهربان باشیم....ارادتمند حمید
خیلی جالبه که من همیشه دم از فقر فرهنگی میزنم ولی وقتی دیگران دارند یادآوری میکنند؛ تازه میفهمم که خودم هم بسیاری از این رفتارها رو دارم و انجام میدم... راستی چرا؟ من که دلایل بسیاری به ذهنم میرسه و راستش نمیدونم هم که کدومش درسته و یا کدومش نادرست؟؟
ولی فکر میکنم این جور مطالبی که در غالب طنز و شوخی ارائه میشه؛ یک یادآوری است به من تا بیشتر مواظب رفتارم باشم تا آن چیزهایی رو که دیگرون بد میدونند انجام ندهم.... به نظرم نباید همه چیز را از دید بدگفتن پشت سر قوم و نژاد بدانیم. بلکه همین گفتن هاست که باعث میشه تا آروم آروم فرهنگ سازی بشه.
وقتی که من کمی تحمـّلم را بالاتر بردم و اجازه دادم دیگری هم نظرش را گفت و برای نظرش _هرچند هم اشتباه_ احترام قائل شدم؛ در مقابل دیگری هم برای نظر شما احترام قائل شد..... و هر برداشتی هم که شما و دیگران داشتید مربوط به خودشان باشد.... ولی هیچ تاثیری در رفاقت و دوستیهایشان نگذاشت.... آن زمان است که نه تنها عیبها را کم و کمتر میبینیم؛ بلکه رفتاری میکنیم که شایسته ی نژاد ایرانی باشد.
به نظر من باید گفت: فقط ایرانی ها ی منتظر دریافت نامه ی قبولی گرین کارت هستند که در این ماهها سر هیچ و پوچی رفتارهایی میکنند که دور از شان آنان است... سر هر جمله ای به سرعت موضع دفاعی میگیرند و فکر میکنند طرف مقابل از سر عمد و لجبازی آن جمله را نوشته است.... به سرعت او را محکوم میکنند و حتی اجازه ی تجربه اندوزی از اشتباهات را به او نمیدهند... او هم بخاطر رفتار دیگران عقده ای شده و اقدام به ساخت چندتا آی دی میکند و بعضی ها هم که تا تقی به توقی میخورد راه قهر را پیش گرفته و خانه را از پای بست ویران میکنند
مثل اینکه دارم طفره میرم.... آنقدر زمین خوردند تا راه رفتن را آموختند... بیایید با هم مهربان تر باشیم... قدر خود و اینچنین جمع باصفا را بدانیم و فراموش نکنیم که یک چنین تجربه و انجمن غنی و ارزشمندی یکدفعه به وجود نیامده است و هرکس سهمی در پاسداشت آن دارد... قدر مهاجرسرا را بدانیم و با هم مهربان باشیم....مهربان باشیم....مهربان باشیم....ارادتمند حمید
دوستان گرامی، برای خواندن نوشته های بیشتری از اینجانب، میتوانید با کلیک کردن در«اینجــا- از دیار نجف آباد تا آمریکای جهانخوار»به وبلاگ شخصی ام تشریف بیاورند تا بیشتر درخدمتتان باشم..... موفق و پیروز باشید. ارادتمند حمید