اریک آرتور بلر (به انگلیسی: Eric Arthur Blair) با نام مستعار جورج اورول (به انگلیسی: George Orwell) (زادهٔ ۱۹۰۳ - درگذشتهٔ ۱۹۵۰) نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی بود. در همان اوان کودکی به همراه خانواده به انگلستان رفت و در جامعهٔ به شدت طبقاتی انگلستان رشد و پرورش یافت.از سال ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۷ در کشور برمه در نیروهای پلیس مشغول شد. جورج اورول برای کسب تجربه مدتی را در بین فقرا،بی خانمانان و کارگران فصلی لندن و پاریس گذراند و بعضی مواقع در ظرفشویی یک هتل کار میکرد.در این زمان شروع به نوشتن تجربیات خود کرد. بیشتر شهرت او مرهون دو رمان قلعه حیوانات (به انگلیسی: Animal Farm) و هزار و نهصد و هشتاد و چهار است که تحت کنترل درامدن زندگی و حتی افکار مردم را در جهانآینده توصیف میکند میباشد. نوشتههای اورول که در نقد مدل حکومت کمونیستی و مدلهای مشابه انقلاب تودهای است برای خوانندگان عام نوشته شده. کتاب قلعه حیوانات شاهکار اورول میباشد و نشان از نبوغ و تفکر او در تحلیل تحول دارد.
فیلم ۱۹۸۴ بر مبنای رمان جرج اورول ساخته شدهاست.
جورج اورول به همراه زمایاتین و هاکسلی هر کدام در کتب خویش آرمانشهری منفی را به نمایش گذاشته اند. زامیاتین در کتاب "ما" و هاکسلی در کتاب دنیای قشنگ نو هر کدام با روشهای خاص خویش نشان داده اند آینده بشر چیزی نیست که در ابتدای قرن بیستم به مردم وعده داده شده بود. جنگهای جهانی اول و دوم تمام نقشههای اندیشمندان را در باره اتوپیا نقش بر آب کرد. و جورج اورول که در زمان جنگ اول جهانی ۱۳، ۱۴ ساله بود در ذهن خویش با پارادوکسهای گوناگونی دست و پنجه نرم میکرد.جورج اورول در سال ۱۹۴۵ کتاب قلعه حیوانات (ANIMAL FARM) را منتشر کرد که تاکنون میلیون ها نسخه از آن فروخته شده است.
جرج ارول در سال ۱۹۵۰ بدلیل بیماری سل وجراحات ناشی از جنگ در سن ۴۶ سالگی در لندن درگذشت.
خلاصه ای از مزرعه حیوانات (برگرفته از ویکی پدیا):{دوستان عزیز این خلاصه از ویکی پدیا بدون کم و زیاد گذاشته شده, بنا به تذکر درست دوست گرامی آقای پیام نقل قول هایی که در متن آمده دقیق نیست. سعی می کنم در اولین فرصت خلاصه بدون اشکالی را جایگزین کنم.}
این رمان دربارهٔ گروهی از حیوانات است که انسانها را از مزرعهای که در آن زندگی میکنند بیرون میکنند و خود ادارهٔ مزرعه را به دست میگیرند، ولی پس از مدتی این حکومت جدید به حکومتی خودکامه مشابه به قبلی تبدیل میشود.این رمان نمایهٔ برضد استبداد است. مزرعه حیوانات داستان انقلاب حیوانات علیه مالکین خوداست پس ازپیروزی قوانینی تهیه میگرددکه شامل بندهای زیر است؛
* هرآنکس روی دوپا راه میرود دشمن است.
* هرآنکس چهارپای دارد ویا بال، دوست است.
* حیوانات لباس نمیپوشند.
* حیوانات درتخت نمیخوابند
* حیوانات الکل نمیخورند
* حیوانات همدیگر را نمیکشند.
* همه حیوانات خلقتی یکسان دارند.
ولی بعد از پیروزی و مرگ رهبر بزرگ در بین خود حیوانات یک سری توطئه و کودتا انجام میگیرد؛ «خوک جوان دانا» که طرحی برای بهبود وضعیت و تنظیم مناسب جیرهٔ غذایی تهیه میکند ولی در هنگام ارایهٔ آن توسط «خوک جوان مستبد» خائن معرفی میگردد؛ از مزرعه فراری داده میشود و توسط سگهای طرفدار «خوک مستبد» و کودتاگر که قبلاً به صورت مخفیانه تعلیم دیدهاند، کشته میشود. و خوکها تمامی قوانین حیوانات را زیر پا میگزارند و خود را از سایرین برتر میدانند. سایر حیوانات فقط اجبار به کار با غذای روزانه کم میشوند، و در حالیکه خوکها فقط فرمانروا بوده غذای زیادی حتی عسل میخورند. و حتی این خوک یاد میگیرند که چطوری روی دوپا راه بروند و شراب نیز میخورند و با انسانها معامله میکنند. این جمله «همه حیوانات با هم مساویند» توسط گروه مستبد حاکم تبدیل میشود به «همه حیوانات باهم مساویند، لیکن برخی ازآنها نسبت به دیگران مساوی ترند». در خاتمه توسط قیام مجدد حیوانات سلطه خوکهای ظالم به زیر کشیده میشود. ولی در فیلم جدید درسال ۱۹۹۹ تهیه گردیده حکومت مستبدین خودبهخود فرو میپاشد.
معروفترین جمله این کتاب «همه حیوانات باهم مساویند، اما برخی مساوی ترند» است در زبان انگلیسی به صورت یک ضرب المثل و جملهای کنایه آمیز تبدیل شده است.
من از شعار حیوانات خوشم می آید: چهار پا خوب, دو پا بد و پس از مدتی این شعار تغییر می کند و می شود چهارپا خوب, دو پا خوبتر و حیوانات یادشان نمی آید که کی این شعار تغییر کرد
تغییر دیوار نوشته ها نیز بسیار خواندنی است.
فیلم ۱۹۸۴ بر مبنای رمان جرج اورول ساخته شدهاست.
جورج اورول به همراه زمایاتین و هاکسلی هر کدام در کتب خویش آرمانشهری منفی را به نمایش گذاشته اند. زامیاتین در کتاب "ما" و هاکسلی در کتاب دنیای قشنگ نو هر کدام با روشهای خاص خویش نشان داده اند آینده بشر چیزی نیست که در ابتدای قرن بیستم به مردم وعده داده شده بود. جنگهای جهانی اول و دوم تمام نقشههای اندیشمندان را در باره اتوپیا نقش بر آب کرد. و جورج اورول که در زمان جنگ اول جهانی ۱۳، ۱۴ ساله بود در ذهن خویش با پارادوکسهای گوناگونی دست و پنجه نرم میکرد.جورج اورول در سال ۱۹۴۵ کتاب قلعه حیوانات (ANIMAL FARM) را منتشر کرد که تاکنون میلیون ها نسخه از آن فروخته شده است.
جرج ارول در سال ۱۹۵۰ بدلیل بیماری سل وجراحات ناشی از جنگ در سن ۴۶ سالگی در لندن درگذشت.
خلاصه ای از مزرعه حیوانات (برگرفته از ویکی پدیا):{دوستان عزیز این خلاصه از ویکی پدیا بدون کم و زیاد گذاشته شده, بنا به تذکر درست دوست گرامی آقای پیام نقل قول هایی که در متن آمده دقیق نیست. سعی می کنم در اولین فرصت خلاصه بدون اشکالی را جایگزین کنم.}
این رمان دربارهٔ گروهی از حیوانات است که انسانها را از مزرعهای که در آن زندگی میکنند بیرون میکنند و خود ادارهٔ مزرعه را به دست میگیرند، ولی پس از مدتی این حکومت جدید به حکومتی خودکامه مشابه به قبلی تبدیل میشود.این رمان نمایهٔ برضد استبداد است. مزرعه حیوانات داستان انقلاب حیوانات علیه مالکین خوداست پس ازپیروزی قوانینی تهیه میگرددکه شامل بندهای زیر است؛
* هرآنکس روی دوپا راه میرود دشمن است.
* هرآنکس چهارپای دارد ویا بال، دوست است.
* حیوانات لباس نمیپوشند.
* حیوانات درتخت نمیخوابند
* حیوانات الکل نمیخورند
* حیوانات همدیگر را نمیکشند.
* همه حیوانات خلقتی یکسان دارند.
ولی بعد از پیروزی و مرگ رهبر بزرگ در بین خود حیوانات یک سری توطئه و کودتا انجام میگیرد؛ «خوک جوان دانا» که طرحی برای بهبود وضعیت و تنظیم مناسب جیرهٔ غذایی تهیه میکند ولی در هنگام ارایهٔ آن توسط «خوک جوان مستبد» خائن معرفی میگردد؛ از مزرعه فراری داده میشود و توسط سگهای طرفدار «خوک مستبد» و کودتاگر که قبلاً به صورت مخفیانه تعلیم دیدهاند، کشته میشود. و خوکها تمامی قوانین حیوانات را زیر پا میگزارند و خود را از سایرین برتر میدانند. سایر حیوانات فقط اجبار به کار با غذای روزانه کم میشوند، و در حالیکه خوکها فقط فرمانروا بوده غذای زیادی حتی عسل میخورند. و حتی این خوک یاد میگیرند که چطوری روی دوپا راه بروند و شراب نیز میخورند و با انسانها معامله میکنند. این جمله «همه حیوانات با هم مساویند» توسط گروه مستبد حاکم تبدیل میشود به «همه حیوانات باهم مساویند، لیکن برخی ازآنها نسبت به دیگران مساوی ترند». در خاتمه توسط قیام مجدد حیوانات سلطه خوکهای ظالم به زیر کشیده میشود. ولی در فیلم جدید درسال ۱۹۹۹ تهیه گردیده حکومت مستبدین خودبهخود فرو میپاشد.
معروفترین جمله این کتاب «همه حیوانات باهم مساویند، اما برخی مساوی ترند» است در زبان انگلیسی به صورت یک ضرب المثل و جملهای کنایه آمیز تبدیل شده است.
من از شعار حیوانات خوشم می آید: چهار پا خوب, دو پا بد و پس از مدتی این شعار تغییر می کند و می شود چهارپا خوب, دو پا خوبتر و حیوانات یادشان نمی آید که کی این شعار تغییر کرد
تغییر دیوار نوشته ها نیز بسیار خواندنی است.