2014-10-15 ساعت 12:08
آقا بهداد عزيز، يادش به خير پارسال! وقتي مي خواستم واسه مصاحبه برم ابوظبي، گفتم بر مي گردم و يه سفرنامه ي توپ مي نويسم، گذشته از اينكه كليرنس حسابي حالمون رو گرفت، هرچي سفر نامه خوندم ديدم همه مثل همه و همه مثل همون چيزيه كه من مي خوام بنويسم.گفتم باشه بذار واسه ويزا كه رفتيم اونوقت يه سفر نامه ي توپ با خيال راحت مي نويسم.رفتيم و بر گشتيم ديدم من كه گزارش لحظه به لحظه دادم، ديگه سفرنامه واسه چي؟ بذار وقتي رسيدم آمريكا ديگه حتماً يه سفر نامه ي توپ مي نويسم ، چون حتماً اين يكي متفاوته!! الان هشت هفته است كه پام رسيده به آمريكا ولي باز هم مي گم نه بذار وقتي كار پيدا كردم ديگه حتماً يه سفرنامه ي توپ و كامل و جامع مي نويسم!! خلاصه اينكه هنوز اون شنبه ي معروف از راه نرسيده! آخه همه ي ما كه اينجاييم داريم گزارش لحظه به لحظه ميديم.
ولي از شنبه، قول ميدم......
ولي از شنبه، قول ميدم......
**24/خودم/ سه نفر/ابوظبی/ نوامبر/ برگه ی سفید/ كلير بعد از ١٩٢ روز/ ورود به آمريكا: ٢٩ آگوست ٢٠١٤