2015-02-26 ساعت 00:04
دوستان عزیزی که سر صحبت بنده یه کمی دلخور شده اید بگذارید یه خورده نظرم رو روشن تر کنم اگر سوء تفاهمی شده برطرف شه.
مهاجر سرا و نظر سنجیش نشون میده که حدود 25 تا 30% کل برندگان لاتاری در این سایت حضور دارند (تازه بعضی ها هستند و حضور دارند در صورتی که در نظر سنجی شرکت نمی کنند. با توجه به اینکه بیش از 50% برندگان لاتاری یا کار دولتی دارند و یا سربازی رفته اند یا هر دو و 5000 نفر امسال و 6000 هزار نفر پارسال داشتیم یعنی 5500 نفر. حالا 30% اش رو حساب کنیم در مهاجرسرا یعنی 1650 نفر حالا فرض کنیم 1 درصدشون این اتفاق براشون افتاده باشه یعنی 165 نفر حالا حساب کنیم فقط 10% این افراد فعالن و این اتفاق عجیب براشون بیوفته اینجا میان مطرح میکنن میشه 16 نفر. اما امسال و پارسال و سال قبلش دریغ از 1 نفر! بله در 4 سال گذشته یک مورد بوده از ارتش ماه آخر که وقت کلیرنس نداشته اما سوای این مورد خاص نبوده که نبوده. تو حساب کتاب من این میشه کمتر از 1 صدم درصد یعنی از هر 10 هزار نفر یک نفر. قابل توجه شما که شانس قبولی در لاتاری که خیلی کمه برای یک ایرانی که از همه کشورها پایین تره از هر 300 نفر یک نفره! یعنی 30 برابر شانس قبولی لاتاری (به فرض اینکه البته این اتفاق مجدد تکرار بشه)
حالا اگر میخواهید یک سری رو به این خیال واهی بفرستید مصاحبه و بعد از مصاحبه ناراحتیشون رو بیشتر کنید خود دانید. البته نمیگم کلا هم بیخیال باشیم. همه یک فانتزی ای قبل از مصاحبه داریم که یکضرب میگیریم درست همونطور که وقتی 10 هزارتومن گذاشتیم بانک فانتزی داریم که جایزه بزرگ رو ممکنه ببریم و میگیم اگر ببریم چی میشه اما دلمون رو باهاش خوش نمیکنیم روش هم حساب نمیکنیم.
ضمنا من هر وقت شنیدم که یکی یه بابایی رو میشناسه که اون یکی رو میشناخته و یا یکی یک بابایی رو دیده که از یکی دیگه که میشناخته تعریف میکرده میدونم یک جای کار میلنگه. امیدوارم بی احترامی نشه اولش خودم رو میگم و اصلا منظورم این بحث اینجا به صورت خاص نیست: ما جماعت خالی بند وقتی یکی برامون خاطره تعریف میکنه خودمون رو جاش قرار میدیم و خاطره اش رو از آن خودمون میکنیم، وقتی یکی یک نفر رو میشناسه و خوب بهمون توضیح میده خودمون اعلام میکنیم میشناسیمش حالا وقتی یکی بگه که یکی رو میشناختم و خیلی جدی هم عنوانش میکنه من ترجمه میکنم که یکی رو میشناسه که اون شخص رو خیلی خوب میشناسه. حالا وقتی یه بابایی به من بگه که یکی رو میشناسه که یکی رو میشناخته میفهمم که معلوم نیست این داستان چند دست چرخیده و چقدر یک کلاغ چل کلاغ شده و کی این وسط خالی بسته و کلا به موجودیت داستان شک میکنم.
من از ملیکا و شوهر خالی بندش زیاد خوشم نمیاد اما این رو مطمئنم اگر کوچکترین شانسی برای بزرگنمایی داشته باشه شوهرش استفاده میکنه و البته بزرگنمایی که بله با سربازی هم میشه یکضرب گرفت و فلان کار رو بکن و همه میگیرن اما در ترانسفر به شخصه ازش پرسیدم که شانسمون با سربازی چقدره گفت تا حالا تو این 14 ساله که ترانسفر ابوظبی بودن نبوده و نشنیدن کسی با سربازی یکضرب بگیره و 100% کلیرنس میخورم. هر چی اصرار کردم که یک نفر 2012 بوده نیروی انتظامی گفت امکان نداره. نمیگم نبوده میگم اونها هم 30-40% جامعه آماری رو در ارتباطند و همیچین موردی ندیدند.
خلاصه به عنوان فانتزی خیال پروری کنید اما اگر به کسی امید میدین هم بعدش بهش بگید که چقدر شانس داره.
مهاجر سرا و نظر سنجیش نشون میده که حدود 25 تا 30% کل برندگان لاتاری در این سایت حضور دارند (تازه بعضی ها هستند و حضور دارند در صورتی که در نظر سنجی شرکت نمی کنند. با توجه به اینکه بیش از 50% برندگان لاتاری یا کار دولتی دارند و یا سربازی رفته اند یا هر دو و 5000 نفر امسال و 6000 هزار نفر پارسال داشتیم یعنی 5500 نفر. حالا 30% اش رو حساب کنیم در مهاجرسرا یعنی 1650 نفر حالا فرض کنیم 1 درصدشون این اتفاق براشون افتاده باشه یعنی 165 نفر حالا حساب کنیم فقط 10% این افراد فعالن و این اتفاق عجیب براشون بیوفته اینجا میان مطرح میکنن میشه 16 نفر. اما امسال و پارسال و سال قبلش دریغ از 1 نفر! بله در 4 سال گذشته یک مورد بوده از ارتش ماه آخر که وقت کلیرنس نداشته اما سوای این مورد خاص نبوده که نبوده. تو حساب کتاب من این میشه کمتر از 1 صدم درصد یعنی از هر 10 هزار نفر یک نفر. قابل توجه شما که شانس قبولی در لاتاری که خیلی کمه برای یک ایرانی که از همه کشورها پایین تره از هر 300 نفر یک نفره! یعنی 30 برابر شانس قبولی لاتاری (به فرض اینکه البته این اتفاق مجدد تکرار بشه)
حالا اگر میخواهید یک سری رو به این خیال واهی بفرستید مصاحبه و بعد از مصاحبه ناراحتیشون رو بیشتر کنید خود دانید. البته نمیگم کلا هم بیخیال باشیم. همه یک فانتزی ای قبل از مصاحبه داریم که یکضرب میگیریم درست همونطور که وقتی 10 هزارتومن گذاشتیم بانک فانتزی داریم که جایزه بزرگ رو ممکنه ببریم و میگیم اگر ببریم چی میشه اما دلمون رو باهاش خوش نمیکنیم روش هم حساب نمیکنیم.
ضمنا من هر وقت شنیدم که یکی یه بابایی رو میشناسه که اون یکی رو میشناخته و یا یکی یک بابایی رو دیده که از یکی دیگه که میشناخته تعریف میکرده میدونم یک جای کار میلنگه. امیدوارم بی احترامی نشه اولش خودم رو میگم و اصلا منظورم این بحث اینجا به صورت خاص نیست: ما جماعت خالی بند وقتی یکی برامون خاطره تعریف میکنه خودمون رو جاش قرار میدیم و خاطره اش رو از آن خودمون میکنیم، وقتی یکی یک نفر رو میشناسه و خوب بهمون توضیح میده خودمون اعلام میکنیم میشناسیمش حالا وقتی یکی بگه که یکی رو میشناختم و خیلی جدی هم عنوانش میکنه من ترجمه میکنم که یکی رو میشناسه که اون شخص رو خیلی خوب میشناسه. حالا وقتی یه بابایی به من بگه که یکی رو میشناسه که یکی رو میشناخته میفهمم که معلوم نیست این داستان چند دست چرخیده و چقدر یک کلاغ چل کلاغ شده و کی این وسط خالی بسته و کلا به موجودیت داستان شک میکنم.
من از ملیکا و شوهر خالی بندش زیاد خوشم نمیاد اما این رو مطمئنم اگر کوچکترین شانسی برای بزرگنمایی داشته باشه شوهرش استفاده میکنه و البته بزرگنمایی که بله با سربازی هم میشه یکضرب گرفت و فلان کار رو بکن و همه میگیرن اما در ترانسفر به شخصه ازش پرسیدم که شانسمون با سربازی چقدره گفت تا حالا تو این 14 ساله که ترانسفر ابوظبی بودن نبوده و نشنیدن کسی با سربازی یکضرب بگیره و 100% کلیرنس میخورم. هر چی اصرار کردم که یک نفر 2012 بوده نیروی انتظامی گفت امکان نداره. نمیگم نبوده میگم اونها هم 30-40% جامعه آماری رو در ارتباطند و همیچین موردی ندیدند.
خلاصه به عنوان فانتزی خیال پروری کنید اما اگر به کسی امید میدین هم بعدش بهش بگید که چقدر شانس داره.
کیس نامبر: 2015AS2XXX>سفارت: ابوظبی> ارسال فرم ها: 19 می> کارنت: 8 سپتامبر> مصاحبه : نوامبر> کلیر: فوریه|| تعداد اعضای کیس: دو نفر || مقصد : هیوستون 