2015-04-27 ساعت 01:14
سفر نامه....
آقا مگه شماهام واسه سیر شدن غذا نمیخورید؟ رستوران میرید که در و‌دیوارو نگاه کنید یا غذا بخورید؟
من دوس دارم کارام طبیعی باشه و اگه میخوام اقدامی بکنم برخورد غیر مستقیم داشته باسم که اگه جواب منفی گرفتم سه نشم!!! حتی وقتی ایران بودم قصد داستم به بهانه عید دیدنی با خانواده بریم خونه یکی از نیمه های گمشده بالقوه و توی لفافه حرفمونو بزنیم که اگه دختره خودشو لوس کرد بگیم مام حالا یه حرفی زدیم ولی در اصل اومدیم عید دیدنی بگذریم
چند شب پیش که بازم خونه ما دوستان بعد از مدت خیلی طولانی یعنی دو شب تشریف آورده بودن در یه لحظه سلنا از رو‌مبل کنار سارا پا شد من خیلی عادی رفتم نشستم سر جاش که مثلن تابلو نباشه و گذاشتم پونزده ثانیه بگذره و خیلی عادی رو به سارا گفتم تو از پیاده روی خوشت میاد که یهو ذوق کرد گفت آره خیلییییییی من عاشق پباده رویم ولی حیف پنی فقط عشق ماشینه و من بعضی وقتا که خیلی دلم میخاد تنهایی میرم .. البته مستحضرید که اینارو‌به زبون انگلیسی و لهجه سیاتلی گفت
منم با یکصد و ده کیلو‌وزن مفید گفتم ععععهههه چه جالب منم عاشق پیاده رویم ولی این استخان باهام نمیاد منم مجبورم تنهایی برم اصلن حالا که اینجوره شنبه صبح با هم بریم پیاده روی از برج میلاد شروع کنیم تاااا اسکله روبروی جزیره... منم اینا رو به انگلیسی و لهجه کردی گفتم
گفت اوووووووووه تو چقد استقامتی پیاده روی میکنی من نمیتونم اینقد بیام که خلاصه توافق کردیم هرچقدر اون تونست بریم
و این بود تلاش من برای دعوت از یه دختر برای شام دو نفره
ادامه پست بعد
آقا مگه شماهام واسه سیر شدن غذا نمیخورید؟ رستوران میرید که در و‌دیوارو نگاه کنید یا غذا بخورید؟
من دوس دارم کارام طبیعی باشه و اگه میخوام اقدامی بکنم برخورد غیر مستقیم داشته باسم که اگه جواب منفی گرفتم سه نشم!!! حتی وقتی ایران بودم قصد داستم به بهانه عید دیدنی با خانواده بریم خونه یکی از نیمه های گمشده بالقوه و توی لفافه حرفمونو بزنیم که اگه دختره خودشو لوس کرد بگیم مام حالا یه حرفی زدیم ولی در اصل اومدیم عید دیدنی بگذریم
چند شب پیش که بازم خونه ما دوستان بعد از مدت خیلی طولانی یعنی دو شب تشریف آورده بودن در یه لحظه سلنا از رو‌مبل کنار سارا پا شد من خیلی عادی رفتم نشستم سر جاش که مثلن تابلو نباشه و گذاشتم پونزده ثانیه بگذره و خیلی عادی رو به سارا گفتم تو از پیاده روی خوشت میاد که یهو ذوق کرد گفت آره خیلییییییی من عاشق پباده رویم ولی حیف پنی فقط عشق ماشینه و من بعضی وقتا که خیلی دلم میخاد تنهایی میرم .. البته مستحضرید که اینارو‌به زبون انگلیسی و لهجه سیاتلی گفت
منم با یکصد و ده کیلو‌وزن مفید گفتم ععععهههه چه جالب منم عاشق پیاده رویم ولی این استخان باهام نمیاد منم مجبورم تنهایی برم اصلن حالا که اینجوره شنبه صبح با هم بریم پیاده روی از برج میلاد شروع کنیم تاااا اسکله روبروی جزیره... منم اینا رو به انگلیسی و لهجه کردی گفتم
گفت اوووووووووه تو چقد استقامتی پیاده روی میکنی من نمیتونم اینقد بیام که خلاصه توافق کردیم هرچقدر اون تونست بریم
و این بود تلاش من برای دعوت از یه دختر برای شام دو نفره
ادامه پست بعد
برنده خوش شانس
مرغی که انجیر میخوره نوکش کجه
مرغی که انجیر میخوره نوکش کجه