2015-09-12 ساعت 22:21
(2015-09-12 ساعت 20:30)Pariba نوشته:(2015-09-12 ساعت 15:20)ریحانا نوشته: دوستان فعلا تا دوشنبه که خبری در راه نیست لذا موضوع دیگری را مطرح میکنم تا اظهارنظر کنید:سلام به همه ى دوستان و ريحانه ى عزيز ,
الان درصدد گرفتن مرخصی بدون حقوق هستم و ممکنه موافقت نشه و بایستی برای انجام سفرم لازم بشه استعفا بدهم منی که قبل این داستان لاتاری گاهی به این فکر می افتادم استعفا بدهم و دیگه ساعتهای زنده روزم را با دخترم بگذرونم و کلاسهای مورد علاقه ام را برم و معاشرت کنم و غیره، الان چنان حس تعلق خاطری نسبت به کارم پیداکردم که نگرانم اگر با مرخصی موافقت نشه چی یعنی باید واقعا چندین سال سابقه و زحمتم را ندید بگیرم و استعفا بدم .
من که بهرحال استعفا می دهم ولی میخواهم بگم چقدر خواسته های آدم تحت شرایطش و با گذشت زمان تغییرمیکنه. حالا این موضوع را دارم تعمیم میدهم به مراحل بعدی که دراین امر مهاجرت پیش رو داریم.
پس همین الان که منتظر کلیر شدنمون هستیم (اینم ربطش به تاپیک ) بیایید خواسته هامونو بنویسیم (حتما هم بنویسیم چون معتقدم کمرنگ ترین نوشته ها از بهترین حافظه ها برتره )که فردارروز که کلیرشدیم و ویزامونو گرفتیم و نهایت، مهاجرت کردیم وبا مشکلات اجتناب ناپذیر اولش مواجه شدیم، با خواندن خواسته هامون بدانیم که چی میخواستیم . این دست نوشته ها میتونه هرلحظه که تحت شرایط سخت که حداقل سال اول مهاجرت ازدستشون درامان نیستیم، کمکمون کنه که به یاد بیاریم که امروز در جایگاهی هستیم که دیروز آرزویش را داشتیم و انتظارش را میکشیدیم. پس مصمم تر و ثابت قدم تر با تردیدهایمان و سختی ها ی پیش رویمان دست و پنجه نرم کنیم. به امید موفقیت همگی دوستان
دوستان کيس ما به تاريخ دهم سپتامبر کلير شد , و امروز اولين روزى بود که بعد از کلير شدن به سرکارم رفته بودم و دقيقا همين حسى را که ريحانه جان بيان کردند را داشتم و به هر جا و هر کدام از همکارانم نگاه مى کردم , احساس مى کردم دلم براشون تنگ مى شه و چند بار هم احساس کردم ,که بغض دارم و خودم را کنترل کردم , درسته که کلير شدن و گرفتن ويزاى آمريکا خيلى خوشاينده , ولى راه پيش رو خيلى سخت و پر استرسه ,شايد باور نکنيد که همان بامداد دهم سپتامبر که آپ شبانه از آمريکا خورديم تا حالا نتونستمم از فکر و خيال درست بخوابم . البته موضوعى که فکر من را خيلى به خودش مشغول کرده , مسئله ى وابستگى شديد پدر و مادرم به من و فرزندانم مى باشد , من تا حالا هم هنوز جرأت نکرده ام که موضوع برنده شدنمان در لاتارى را به آنها بگم., و مى خواستم وقتى پروسه ى کلير شدنمان تمام شد ,موضوع را فاش کنم ولى هنوز هم نتونستم , البته همسرم هم همين حالت رانسبت به مادرشون دارند. و حتى فردا صبح پسرم و همسرم راهى ايروانند , ولى نمى دونند که چه دليلى براى مسافرتشان بياورند . لطفا دوستان من را راهنمايى بکنند.
به اميد اينکه همه ى دوستان منتظر هر چه زودتر کلير بشوند وبه اميد موفقيت همه در راهى که انتخاب کرده ايم .من توى اين تاپىک مى مونم تا همه با هم به تاپيک اولين سفر منتقل شويم.
بنظرم خیلی دیر بهشون دارید میگید بهو شوکه میشن
ماهم مثل شمایبم ولی همون موقع برنده شدن گفتیم بهشون وکم کم کنار اومدن و الان دارن خودشون پیشرفت کارو پیگیری میکنن.
هرچه زودتر بگید بهتره بنظر من
Case number:2015AS76xx
برنده اصلی همسر گرامی! تعداد افراد کیس: ۳ نفر/کارنت: June 10th/محل و تاریخ مصاحبه:ایروان،۲۰آگوست/نتیجه:AP/آپدیتها:۲۰ آگوست،۲۱ آگوست عصر،۱۰ سپتامبر فقط نفر دوم کیس
دریافت ویزا: هیچوقت!
بازمانده لاتاری ۲۰۱۵
برنده اصلی همسر گرامی! تعداد افراد کیس: ۳ نفر/کارنت: June 10th/محل و تاریخ مصاحبه:ایروان،۲۰آگوست/نتیجه:AP/آپدیتها:۲۰ آگوست،۲۱ آگوست عصر،۱۰ سپتامبر فقط نفر دوم کیس
دریافت ویزا: هیچوقت!
بازمانده لاتاری ۲۰۱۵