2015-09-30 ساعت 13:52
با سلام به همه دوستان، منم به نوبه خودم آخرین پستمو تو این تاپیک میگذارم.
اول: اگه بخوام نیمه پر لیوان رو ببینم باید عرض کنم که با نوع جدیدی از روابط توی جامعه ایرانی (که از دید من معمولا خیلی خودخواهانه هست و کسی جز خودش براش مهم نیست) تو این فروم آشنا شدم. اینکه کسایی مثل یس اور نو یا خلیل خواه یا ... بدون داشتن هیچ چشم داشتی به بقیه کمک میکردن برای من توی یک جمع ایرانی اگه نگم بیسابقه، کم سابقه بود. بودن تو این جمع برام لذت بخش بود. با شادی دوستان شاد شدم با ناراحتیشون ناراحت.
دوم: یک مطلبی هست تحت عنوان مراحل پنچ گانه ناراحتی و اندوه. معمولا در مرگ عزیزان یا حوادث خیلی ناراحت کننده میشه بهش رجوع کرد. ولی در حال و روز ما هم دونستنش خالی از لطف نیست: از دید روان شناسی وقتی یک حادثه خیلی بد برای انسان اتفاق می افته این مراحل رو طی میکنه
1- انکار و گوشه گیری (Denial and Isolation): فرد مثلا میگه که دروغه، اصلا همچین چیزی اتفاق نیفتاده و منکر میشه
2- خشم و عصبانیت (Anger): به زمین و زمان فحش میده و ناراحتیشو بروز میده
3- چانه زنی (Bargaining): اینکه اگر فلان کار رو میکردم شاید این اتفاق نمی افتاد. شاید اگر فرم رو اونجوری پر کرده بودم یا .. اوضاع به شکل دیگه ای پیش میرفت.
4- افسردگی (Depression): فرد دچار افسردگی مقطعی میشه
5- قبول کردن (Acceptance): در این مرحله فرد واقعیت موجود را تمام وجودش میپذیره و قبول میکنه.
رسیدن به مرحله پنجم یعنی تموم شدن اون مصیبت و شروع دوباره زندگی.
برای از دست دادن عزیزان، فرد نرمال باید حداکثر شش ماه به مرحله آخر یا همون Acceptance برسه که دیگه راحت میشه. اگر بیشتر طول بکشه مشکلی هست. برای گلیر نشدن نمیدونم زمان نرمالش چقدره. جا داره رو اینم بررسی بشه! خخ
ولی افراد ممکنه در مراحل یک تا چهار بمونن و جلوتر نرن و این یعنی خطر. همون طوری که بعضی دوستان 2014 هنوز تو مرحله 3 هستن!
امیدوارم دوستان 2016 دچار مشکلات ماها نشن و مثل ما چوب کارهای نکرده، راه های نرفته و ... رو نخورن. زندگی جریان داره. همه ما چیزهای خوب زیادی داریم که یادآوری داشتن اونها لازمه و همین ها زندگی رو قابل تحمل یا بیشتر از اون لذت بخش میکنه.
در آخر از همه دوستانی که یک نفرشون کلیر شده خواهش میکنم تصمیم احساسی نگیرید و تمام جوانب رو بسنجید. هر کسی در خودش یک قابلیتی ببینه میتونه برای مهاجرت به جاهای بهتر از ایران اقدام کنه.
به شخصه خیلی ناراحت که نیستم هیچ، میخوام یک شعر باحال هم براتون بگذارم لذت ببرید:
نام من در نامهٔ پاکان نوشت / دوزخی بودم ببخشیدم بهشت
آه کردم چون رسن شد آه من / گشت آویزان رسن در چاه من
آن رسن بگرفتم و بیرون شدم / شاد و زفت و فربه و گلگون شدم
در بن چاهی همیبودم زبون / در همه عالم نمیگنجم کنون
آفرینها بر تو بادا ای خدا / ناگهان کردی مرا از غم جدا
بدرود
اول: اگه بخوام نیمه پر لیوان رو ببینم باید عرض کنم که با نوع جدیدی از روابط توی جامعه ایرانی (که از دید من معمولا خیلی خودخواهانه هست و کسی جز خودش براش مهم نیست) تو این فروم آشنا شدم. اینکه کسایی مثل یس اور نو یا خلیل خواه یا ... بدون داشتن هیچ چشم داشتی به بقیه کمک میکردن برای من توی یک جمع ایرانی اگه نگم بیسابقه، کم سابقه بود. بودن تو این جمع برام لذت بخش بود. با شادی دوستان شاد شدم با ناراحتیشون ناراحت.
دوم: یک مطلبی هست تحت عنوان مراحل پنچ گانه ناراحتی و اندوه. معمولا در مرگ عزیزان یا حوادث خیلی ناراحت کننده میشه بهش رجوع کرد. ولی در حال و روز ما هم دونستنش خالی از لطف نیست: از دید روان شناسی وقتی یک حادثه خیلی بد برای انسان اتفاق می افته این مراحل رو طی میکنه
1- انکار و گوشه گیری (Denial and Isolation): فرد مثلا میگه که دروغه، اصلا همچین چیزی اتفاق نیفتاده و منکر میشه
2- خشم و عصبانیت (Anger): به زمین و زمان فحش میده و ناراحتیشو بروز میده
3- چانه زنی (Bargaining): اینکه اگر فلان کار رو میکردم شاید این اتفاق نمی افتاد. شاید اگر فرم رو اونجوری پر کرده بودم یا .. اوضاع به شکل دیگه ای پیش میرفت.
4- افسردگی (Depression): فرد دچار افسردگی مقطعی میشه
5- قبول کردن (Acceptance): در این مرحله فرد واقعیت موجود را تمام وجودش میپذیره و قبول میکنه.
رسیدن به مرحله پنجم یعنی تموم شدن اون مصیبت و شروع دوباره زندگی.
برای از دست دادن عزیزان، فرد نرمال باید حداکثر شش ماه به مرحله آخر یا همون Acceptance برسه که دیگه راحت میشه. اگر بیشتر طول بکشه مشکلی هست. برای گلیر نشدن نمیدونم زمان نرمالش چقدره. جا داره رو اینم بررسی بشه! خخ
ولی افراد ممکنه در مراحل یک تا چهار بمونن و جلوتر نرن و این یعنی خطر. همون طوری که بعضی دوستان 2014 هنوز تو مرحله 3 هستن!
امیدوارم دوستان 2016 دچار مشکلات ماها نشن و مثل ما چوب کارهای نکرده، راه های نرفته و ... رو نخورن. زندگی جریان داره. همه ما چیزهای خوب زیادی داریم که یادآوری داشتن اونها لازمه و همین ها زندگی رو قابل تحمل یا بیشتر از اون لذت بخش میکنه.
در آخر از همه دوستانی که یک نفرشون کلیر شده خواهش میکنم تصمیم احساسی نگیرید و تمام جوانب رو بسنجید. هر کسی در خودش یک قابلیتی ببینه میتونه برای مهاجرت به جاهای بهتر از ایران اقدام کنه.
به شخصه خیلی ناراحت که نیستم هیچ، میخوام یک شعر باحال هم براتون بگذارم لذت ببرید:
نام من در نامهٔ پاکان نوشت / دوزخی بودم ببخشیدم بهشت
آه کردم چون رسن شد آه من / گشت آویزان رسن در چاه من
آن رسن بگرفتم و بیرون شدم / شاد و زفت و فربه و گلگون شدم
در بن چاهی همیبودم زبون / در همه عالم نمیگنجم کنون
آفرینها بر تو بادا ای خدا / ناگهان کردی مرا از غم جدا
بدرود
بازمانده از لاتاری 2015
شماره کیس: 3052 - سفارت: آنکارا خودم تغییر دادم به ابوظبی - تعداد افراد کیس: 4 - تاریخ نامه دوم: 23 اکتبر - مصاحبه: 2014/12/14 - کلیر خانم و بچه ها: 2015/3/30 - کلیر خودم: بعد از 290 روز نتونستن تشخیص بدن که من بی خطرم یا با خطر
رشته حساس - فوق لیسانس - سربازی س پ
شماره کیس: 3052 - سفارت: آنکارا خودم تغییر دادم به ابوظبی - تعداد افراد کیس: 4 - تاریخ نامه دوم: 23 اکتبر - مصاحبه: 2014/12/14 - کلیر خانم و بچه ها: 2015/3/30 - کلیر خودم: بعد از 290 روز نتونستن تشخیص بدن که من بی خطرم یا با خطر
رشته حساس - فوق لیسانس - سربازی س پ