2015-10-06 ساعت 09:47
(2015-10-06 ساعت 01:16)2015reza نوشته: دوستان عزيزم قبل از بسته شدن تاپيك من هم ارزيابي خودم رو از سفر آخر به آنكارا مي نويسم:
١) هرچند از اين سفر دست خالي برگشتيم، اما به لحاظ كاري يك سفر مثبت بود و من اكيدا براي سالهاي بعد توصيه مي كنم كه اگر دوستاني تا اواخر سپتامبر كلير نشدند حتما اقدام به سفر داشته باشند. نتيجه اين سفر دو ويزاي با ارزش براي فرهاد و رامين بود كه اگر نمي رفتند، قطعا و بدون شك ويزا نمي گرفتند. به علاوه از آپ هايي كه بچه ها بعد از تحويل پاپورتها خوردند( بعضي ٢٨ ، بعضي ٢٨ و ٢٩ ، بعضي هم ٢٨،٢٩و ٣٠ سپتامبر، معلوم مي شد كه رفتن ما و تحويل پاسهاي ما باعث شد كه دستي به پرونده هامون بكشند و يك چك مجدد روي استعلامهامون انجام بدهند. هرچند به جز دو سه نفر موثر نبود، ولي از هيچ بهتر بود.
٢) قبول دارم كه پروسه AP بسيار سخت گيرانه تر از آن هست كه بايد باشد و واقعا به ما ايرانيها در مقايسه با ساير كشورها سخت گيري غير معقولي اعمال ميشود، اما آنگونه كه ما رو از بي احترامي در سفارت ترسانده بودند، حداقل من بي احترامي نديدم. بعضي از دوستان خيلي حساس شده بودند، مثلا وقتي نگهبان در مي گفت كه طوري صف وايستيد كه پياده رو باز باشد، به بعضي از دوستان بر مي خورد كه به ما بي احترامي شد، در حالي كه در ادارات خودمان در ايران من برخوردهاي بي ادبانه خيلي شديدتري را تجربه كرده ام.پس فكر نكنيد كه در سفارت خيلي بدتر از آنچه كه در ادارات خودمان با ما برخورد مي شود، بر خورد مي كنند.
٣) وقتي پاسهامون رو تحويل گرفتند، هيچ تضميني به ما داده نشد كه ويزا خواهند داد. حتي از قبول برخي از پاسها بدون كليرنس اجتناب كردند. وقتي در اداره پست با پاس خالي مواجه شديم، برخورد بعضي از بچه ها به گونه اي بود كه انگار قول ويزا به ما داده شده و خلف وعده كرده اند. اشتباه نكنيم كه تا آخرين لحظه و حتي در ايميلي كه بعد از تحويل مدارك به ما آمد، هيچ قولي مبني بر صدور ويزا به ما ندادند.
٤) وقتي پاسها رو تحويل داديم، تحويل گيرنده به ما گفت كه ٣ تا ٥ روز كاري طول خواهد كشيد كه پاسهامون رو از پست تحويل بگيريم. ما ٢٨ سپتامبر پاس هامون رو تحويل داديم و دقيقا دقيقا ٥ روز كاري بعد، يعني ٣ اكتبر پاسهامون رو از پست تحويل گرفتيم. نمي دانم چرا بعضي از دوستان براي دريافت پاسهايشان بي تابي مي كردند؟! وقتي آنها حين دريافت پاس ها بهمون گفتند كه ٣ تا ٥ روز ، و هيچ قولي هم براي ويزا نمي دهيم، مختار بوديم كه پاسمون رو تحويل بديم يا نديم. اگر تحويل داديم، يعني شرايط اونها رو پذيرفتيم.
٥) مهمترين جنبه مثبت اين سفر پيدا كردن دوستاني بود كه ماهها در مهاجرسرا با هم بوديم ولي از نزديك آشنايي نداشتيم. با هم بودن در اون روزهاي سخت، تحمل رنج عدم دريافت ويزا رو در اون روزهاي سخت راحت مي كرد.
٦) گرفتن ويزاي فرهاد و رامين داستان عجيبي دارد كه از حوصله اين بحث خارج است، اما بي شباهت به معجزه نبود. عقل حكم مي كند كه حتي اگر درصدي احتمال براي معجزه وجود دارد، اين درصد را از دست ندهيم.
٧) بيشترين آسيب را كساني ديدند كه ويزاي خود را صد در صد مي دانستند. وقتي امريكاييها دم به دقيقه حداقل در ده جا ذكر مي كنند كه برنده شدن در لاتاري به معناي دريافت قطعي ويزا نيست، با كسي شوخي ندارند. عجبا كه من دوستاني رو ديدم كه همه زندگي خود را به اميد ويزاي قطعي به حراج گذاشته بودند.
آنچه گفتم ، تنها در توجيه توصيه ام به دوستان كلير نشده در سالهاي بعد، براي سفر به آنكارا در روزهاي آخر سپتامبر هست، والا انتقاداتي كه همه ما به طولاني و غير قابل پيش بيني بودن دوره AP داريم، اكثرا بجا و قابل درك هست.
این مطلب، یکی از منطقیترین نوشتههایی بود که توی این فوریوم خوندم. بهشخصه از اینکه برخی از دوستان موفق نشدن ویزا بگیرند، عمیقاً ناراحت شدم، بویژه شما (2015reza) و جنابان «ebrahim1e» و «yesorno» که در قفای نوشتهها و کامنتهاشون، اونها رو انسانهایی یافتم پخته، فرهیخته و منطقی. امیدوارم آیندهای شیرین و سرشار از موفقیت و شادکامی در پیش داشته باشید و همواره تندرست و خوشبخت باشید. همچنین برای تمامی دوستان، اعم از ویزاگرفته و نگرفته، بهترین آرزوها رو دارم. با تقدیم احترام. اروین