2016-02-02 ساعت 04:35
سميرا جان ما ها همه با هم هم درديم و ميتونيم هم را كامل درك كنيم ، من يكي امروز از كلير شدن اتي و پوپر خيلي خوشحال بودم موضوع شما كه مطرح شد خيلي متعجب شدم ؟!!! داشتم رانندگي ميكردم ديدم شما پست كرديد اينجا منتظر خبر خوش or شدنت بودم ولي .. زدم كنار و سريع سعي كردم جواب بدم ، بدترين قسمت مهاجرت اين كليرنسه نصيب هيچ كس نشه اميدوارم ديگه ولي كاشكي اينطوري بود [emoji26] ، همه ماها منتظر يه جوابيم كه معلوم نيست كي مياد چند روز يا ماه يا حتي سال ديگه ، امشب من واقعا ناراحت شدم سر موضوع شما اغراق نكردم اگر بگم اندازه روز اي پي خوردن خودم بعد از هشت سال انتظار و تنهايي ، من اكثر فاميل مادريم خارج از ايران زندگي ميكنن فاميل پدريم هم در شهري ديگر هستن كه سال به سال شايد نبينموشون خواهر و برادر ديگري هم ندارم خوشحالم كه فقط خدا دوستاي خوبي به من داد كه هوام رو داشتن و اجازه نميدادن تنهايي عذابم بده خاطرات خيلي خوبي برام درست كردن ، اما كم كم زمان گذشت سن من و دوستان رفت بالا ديگه من آن جوان ٢٢ ساله نبودم طرز فكرم ، خواسته هام ، دلخوشي هام تغيير كرد، همچنين دوستان خوبم كم كم يا مهاجرت كردن يا متاهل شدن با داشتن زن و بچه و كار و زندگي شخصي خودشان ديگر وقت نميكنن چند وقت يكبار هم حال من را بپرسن و گله اي هم نيست حق دارن، در اين حين منم با يك نفر رابطه خيلي خوبي داشتم از همه لحاظ ميتوانست به ازدواج ختم شه اما به خاطر اين موضوع مهاجرت و اينده و توصيه اعضاي خانواده و به خاطر اينكه ميدونستم ايران بمونم كمه كم بيشتر سال از ديدن پدر و مادرم محروم هستم به طرف بر خلاف ميل باطنيم گفتم بهتره جدا بشيم و شرايط را توضيح دادم و ... و جدا شديم و چند ماه بعد طرف ازدواج كرد
از وقتي تكليف كارام مشخص شد از همه لحاظ سعي كردم كسي را وابسطه خودم نكنم حتي پسر يكي از اقوام كه پدرش را از دست داده چند روز اول با من بود و وقتي با هم بوديم تقريبا يادش ميرفت فوت پدرش چون گفتم اگر به من وابسطه بشه من برم اين بچه بهش لطمه ميخوره در اين حد ، سعي كردم در تنهايي خودم به يو اس اي بينديشم و اينده و زندگي در كنار خانواده ديدن برادرم بعد از ١٥ سال برادر زاده ٥ سالم و ... .
از وقتي اي پي نصيبم شد ديگه عملا سر كار نميرم ، بعد از سالها متاسفانه خوابم بهم ريخته و شبا بيدارم و روزها ميخوابم به قول عليرضا ك پنچر شدم ،
+++++
+ اما نبايد نا اميد شد سميرا عزيز و شما عزيزان هر كدام به يك نحو يك داستاني مثل من چه بسا غم انگيز تر داريد و من اين را ميدونم پس ميگم بهتون ماه فوريه هر ساله با توجه به اعداد و ارقام دوستان لاتاري ماهه پر كليري بوده تا الان دوتا داشتيم بازم داريم پس ميريم جلو
از همه دوستان تقاضا دارم از خدا بخوان كه سرنوشت اين كار سميرا عزيز كه بعد از هفت ماه اينطور جوابي گرفته به بهترين نحوه ممكن و ان گونه كه به نفعشه رقم بخوره
سميرا بدون ما همگي در كنارت هستيم ،
دوستان عزيزم اگر زيادي حرف زدم يا غلط املايي داشت اين پست به بزرگي خودتون ببخشيد با موبايل فرستادم و دست و بالم بسته بود براي اديت
از وقتي تكليف كارام مشخص شد از همه لحاظ سعي كردم كسي را وابسطه خودم نكنم حتي پسر يكي از اقوام كه پدرش را از دست داده چند روز اول با من بود و وقتي با هم بوديم تقريبا يادش ميرفت فوت پدرش چون گفتم اگر به من وابسطه بشه من برم اين بچه بهش لطمه ميخوره در اين حد ، سعي كردم در تنهايي خودم به يو اس اي بينديشم و اينده و زندگي در كنار خانواده ديدن برادرم بعد از ١٥ سال برادر زاده ٥ سالم و ... .
از وقتي اي پي نصيبم شد ديگه عملا سر كار نميرم ، بعد از سالها متاسفانه خوابم بهم ريخته و شبا بيدارم و روزها ميخوابم به قول عليرضا ك پنچر شدم ،
+++++
+ اما نبايد نا اميد شد سميرا عزيز و شما عزيزان هر كدام به يك نحو يك داستاني مثل من چه بسا غم انگيز تر داريد و من اين را ميدونم پس ميگم بهتون ماه فوريه هر ساله با توجه به اعداد و ارقام دوستان لاتاري ماهه پر كليري بوده تا الان دوتا داشتيم بازم داريم پس ميريم جلو
از همه دوستان تقاضا دارم از خدا بخوان كه سرنوشت اين كار سميرا عزيز كه بعد از هفت ماه اينطور جوابي گرفته به بهترين نحوه ممكن و ان گونه كه به نفعشه رقم بخوره
سميرا بدون ما همگي در كنارت هستيم ،
دوستان عزيزم اگر زيادي حرف زدم يا غلط املايي داشت اين پست به بزرگي خودتون ببخشيد با موبايل فرستادم و دست و بالم بسته بود براي اديت
Catagory : F2B
Interview : Dec 2015 AP
Interview : Dec 2015 AP
Ceac Update : 18 DEC , 19 DEC , 22 DEC , 24 DEC , 28 DEC , 31 DEC , 8 JAN , 17 MAY ,18 MAY OR CLEAR
تو کوچه ما هم عروسی میشه ...