ارسالها: 156
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2015
رتبه:
29
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2016-04-17 ساعت 10:06)مارال6 نوشته: یک وقت هایی فکر میکنم مرد بودن چقدر می تواند غمگین باشد. هیچ کس از دنیای مردانه نمی گوید. هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمیکند. هیچ انجمنی با پسوند «... مردان» خاص نمیشود. مرد ها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند. این روزها همه یک بلند گو دست گرفته اند و از حقوق و دردها و دنیای زنان می گویند. در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است. یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند. وقتی میخواهند حرف خاصی بزنند هول می شوند. حتی همان مردهایی که دوستمان داشتند ولی رفتند...
یکی از همین مردهای همیشه خسته. از همین هایی که از 18 سالگی دویدن را شروع میکنند. و مدام باید عقب باشند. مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند. سربازی، کار، در آمد، تحصیل... همه از مردها همه توقعی دارند. باید تحصیل کرده باشند. پولدار، خوشتیپ، قد بلند، خوش اخلاق، قوی... و خدا نکند یکی از اینها نباشند...
ما هم برای خودمان خوشیم! مثلن از مردی که صبح تا شب دارد برای در آمد بیشتر برای فراهم کردن یک زندگی خوب برای ما که عشقشان باشیم به قولی سگ دو می زند، توقع داریم که شبش بیاید زیر پنجره مان ویالون بزند و از مردی که زیر پنجره مان ویالون می زند توقع داریم که عضو ارشد هیات مدیره ی شرکت واردات رادیاتور باشد. توقع داریم همزمان دوستمان داشته باشند، زندگی مان را تامین کنند، صبور باشند و دلداریمان بدهند، خوب کار کنند و همیشه بوی خوب بدهند و زود به زود سلمانی بروند و غذاهای بد مزه ما را با اشتیاق بخورند و با ما مهمانی هایی که دوست داریم بیایند و هر کسی را که ما دوست داریم دوست داشته باشند و دوست های دوران مجردیشان را فراموش کنند و نان استاپ توی جمع قربان صدقه مان بروند و هیچ زن زیباتری را اصلن نبینند و حتی یک نخ هم سیگار نکشند!
مرد ها دنیای غمگین صبورانه ای دارند. بیایید قبول کنیم. مرد ها صبرشان از ما بیشتر است. وقت هایی که داد میزنند وقت هایی هم که توی خیابان دست به یقه می شوند وقت هایی که چکشان پاس نمیشود وقت هایی که جواب اس ام اس شب به خیر را نمیدهند وقت هایی که عرق کرده اند وقت هایی که کفششان کثیف است تمام این وقت ها خسته اند و کمی غمگین. و ما موجودات کوچک شگفت انگیز غرغروی بی طاقت را دوست دارند. دوستمان دارند و ما همیشه فکر میکنیم که نکند من را برای خودم نمیخواهد برای زیبایی ام میخواهد، نکند من را برای شب هایش میخواهد؟ نکند من را برای چال روی لپم میخواهد؟ در حالی که دوستمان دارند؛ ساده و منطقی... مردها همه دنیایشان همین طوری است. ساده و منطقی... درست بر عکس دنیای ما.
بیایید بس کنیم. بیایید میکرفون ها و تابلو های اعتراضیمان را کنار بگذاریم. من فکر میکنم مردها، "واقعن مردها"، انقدر ها که داریم نشان میدهیم بد نیستند. مردها احتمالا دلشان زنی میخواهد که کنارش آرامش داشته باشند. فقط همین. کمی آرامش در ازای همه فشارها و استرس هایی که برای خوشبخت کردن ما تحمل میکنند. کمی آرامش در ازای قصر رویایی که ما طلب میکنیم... بر خلاف زندگی پر دغدغه ای که دارند، تعریف مردها از خوشبختی خیلی ساده است.
پیشاپیش روز مرد رو به همه ی آقایون تاپیک تبریک میگم..و همینطور به همه ی خانمها، چون وجود هر مردی از زنه...
بعضی از کلمات این متن شاید زیبا نباشه ولی در کل متن قشنگیه به نظرم
متن قشنگیه ولی، به نظر من خیلی افراطیه البته ما ملت افراطی و جو گیری هستیم یا انقدر حرف از زنان میزنیم ومردهارو میکوبیم که انگار واقعا مردها وجودشان بی ثمر است وفقط محض اذیت شدن ما زنها خلق شدن یا مثل این متن از مردها تقدیر میکنیم و برایه زنها سیاه نمایی میکنیم.
قبل هر چیزی ما همه انسانیم چه زن چه مرد، همه ما خسته میشیم، افسرده میشیم نیاز به محبت وتوجه داریم وگاهی افکار مسموم به سراغ همه ما میاد و زن ومرد هم نداره
مردها هم گاهی فکر میکنند که اگر روزی بی پول بشوم باز هم همسرم با من خواهد ماند یا اگر روزی فلج شوم مراباز هم می خواهد.زنها هم همین افکار را دارند مثلا فکر میکنند اگر صورتم چروک شود بازهم دوستم دارد و... اینها بسیار زیباست چون نشان از عشق میان ادمیان دارد.
در مورد رنجها ودرها هم من معتقدم مردها تحت فشار بیشتری در جامعه ما هستند چون علاوه بر تمام فشارهایی که بر بانوان عزیز هست اقایان غم نان را هم دارند، البته بانوان هم درد کالا بودن را در جامعه ما دارند و در جامعه به چشم یک وسیله ج ن س ی بهشون نگاه میشه متاسفانه ( خدا نکنه که به هر دلیلی یک زن تنها باشید وحتی گاهی متاهل هم فرقی نمیکند)،حتی برایه استخدام هم از شما التماس دعا دارند و فرقی نداره که شما با چه سن وچه تیپ و چه تحصیلات و خانواده ای باشید متاسفانه. به نظر من چه زنها چه مردهایه دوره ما واقعا نسل سوخته اند چون نه کودکی رو درک کردیم ولذت بردیم،نه نوجوانی ارامی داشتیم، نه جوانی را جوانی کردیم وحالا هم که درگیر مسابقه مردها بدبخت ترن یا زنها شدیم، قطعا در پیری هم وقتی نوبت به ما برسه قطعا خانه سالمندان را زنانه مردانه میکنند ما باید نگران این باشیم که همسرمان قرص فشارش را خورده یا نه وغم دوری رو تحمل کنیم وغر بزنیم واین حکایت زنها ومردهای نسل ماست
پس چه فرقی دارد زن یا مرد کافیست قدر هم را بدانیم و به هم عشق بورزیم وخودمان را جایه دیگری بگذاریم وبعد اورا قضاوت کنیم ومهربان باشیم
ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﭼﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻯ ...
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻦ ﺧﻮﺏ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ...
ﻣﻦ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ
ﻟﺒﺨﻨﺪﻡ "ﺗﻠﺨﻰ ﻋﺼﻴﺎﻥ ﻓﺮﻭﺧﻮﺭﺩﻩ ﻯ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﻰ ﺳﺮﻛﻮﺏ ﺷﺪﻩ ...
ﻭ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﻡ ﻧﻘﺎﺏ ﺳﻨﮕﻰ ﺟﻮﺍﻧﻴﺴﺖ ﻭﺍﻣﺎﻧﺪﻩ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺧﻔﻪ ﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ....
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺩﻫﻪ ﻯ " ﻋﺸﻖ" ﻣﻤﻨﻮﻉ ﻣﻰ ﺁﻳﻢ
ﺍﺯ ﺩﻫﻪ ﻯ " ﻧﮕﺎﻩ" ﻣﻤﻨﻮﻉ ...
ﺯﻳﺒﺎﻳﻰ" ﻣﻤﻨﻮﻉ "...
" ﺷﻌﺮ" ﻣﻤﻨﻮﻉ ﻭ " ﻛﻼﻡ " ﻣﻤﻨﻮﻉ ..
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﻧﻴﺴﺘﻢ .....
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮﻯ ،،،به
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﻨﺠﺎﻕ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻡ