2017-02-13 ساعت 11:31
سلام دوستان
خوب منم بالاخره به سفرنامه نوشتن رسيدم.
ديگه حال و روز اين روزامون رو همه ميدونين. من هم بليط و هتل و همه چي گرفته بودم و بعد از فرمان شازده و نامه كنسلي سفارت همه رو كنسل كردم. دو روز مونده به مصاحبه از طريق بعضي از شركتها متوجه شدم كه مصاحبه ها با همون وقت قبلي بعضا انجام ميشه و در عرض دو ساعت بليط و هتل گرفتم و خودمو رسوندم دبي و مديكال رو انجام دادم كه البته به نظرم هم پروسه سختي بود. اخه به اونا چه كه من كور و كرم يا نه.
شب بعد گفتن جواب حاضره كه يك ساعتي تو nmc نشستيم تا جواب رو دادن.
فردا صبحش ساعت 4:30 اومدن دنبالمون و رفتيم سفارت. اولين نفر بودم كه تو تاريكي و سرما نشستيم منتظر باز شدن سفارت. بالاخره باز شد و رفتم داخل. همون مراحلي كه دوستان گفتن. اول چك امنيتي كه تا كفش رو دراوردن و بعد يه باجه مدارك رو تحويل گرفت كه يه خانم بسيار بسيار نامرتب و بداخلاق بود. به اين شرح:
اصل شناسنامه و سند ازدواج و پاسپورت
ترجمه جديد شناسنامه و سند ازدواج (قبلي ها رو پس داد و جديدها رو نگه داشت)
كپي پاسپورت
مدارك همسرم شامل كپي پاس و سوشال سكوريتي و مدارك مالياتي
مدارك اسپانسرم
عكس هم هيچي نخواست و عكسهاي قبلي رو پس داد.
بعد منتظر شدم تا نوبت مصاحبم شد. يه اقاي جوان مرتب و خوشرو. دستمو گذاشتم براي سوگند ولي حتي بهم توضيح نداد كه اين سوگنده. بعد شروع كرد سوال پرسيدن:
كي براتون اقدام كرده؟
اسمش چيه؟
كجا كار ميكنم؟
چه تاريخي ازدواج كردين؟
همين و همين. بعد هم يه برگه گذاشت جلوش و دور AP رو خط كشيد و گفت يه پروسه اداري دارين كه سه ماه حدودا زمان ميبره.
(اصلا نپرسيد كه همسرتون الان كجاس و همسرم دو ماه امريكا بود و اون موقع همراه من دبي بود. اينا رو اصلا از من نپرسيد ولي كاملا معلوم بود كه داره رو كامپيوترش نگاه ميكنه) گفت بعد از كلير شدن يه سري هم مدارك ارائه كنين كه قصد زندگي در امريكا رو دارين چون اين دو سال ايران زندگي كردين. گفتم مدارك دارم و يه مقدار مدارك همسرم شامل چك حقوق، ماليات اين چند ماه، گردش حساب بانكي، گواهينامه، كارت كتابخونه و ... ارائه كردم. همرو با دقت نگاه كرد و برگردوند و گفت اينا كفايت نميكنه. توضيح دادم كه همسرم بيمار بوده و روي disabilityبوده و مدارك پزشكي رو نشون دادم. يه نگاه سرسري كرد و گفت پس يه سوگندنامه بنويسه كه چرا اين مدت ايران بوده و بعدش چه قصدي داره و خداحافظي كرد.
مجموعا شايد تمام مصاحبه ده دقيقه هم نشد و خيلي ساده تر از چيزي بود كه فكر ميكردم. سعي كردم خيلي هم اروم و خوشرو باشم و جوابهاي كوتاه در حد نياز بدم ولي واقعا انگار از قبل تصميمش رو براي APگرفته بود چون همون اول همراه مدارك شناسانامه و اينا پاس رو هم پس داد كه من با شك برش داشتم و اون دوباره ازم تحويل گرفتش.
اصلا هم در مورد اينكه همسرم الان كجاس و اونجا ميخوام چيكار كنم و چي خوندم و ادرس سوشال نتورك و اينا هيچي هيچي نپرسيد و هيچ عكس و چت و مدارك ديگه هم براي اثبات رابطه نخواست.
خلاصه اينكه خوب بود كه تو اين شرايط يه گام جلو رفتم و مصاحبم انجام شد و متاسفانه منم دچار پروسه نامعلوم AP شدم.
خوب منم بالاخره به سفرنامه نوشتن رسيدم.
ديگه حال و روز اين روزامون رو همه ميدونين. من هم بليط و هتل و همه چي گرفته بودم و بعد از فرمان شازده و نامه كنسلي سفارت همه رو كنسل كردم. دو روز مونده به مصاحبه از طريق بعضي از شركتها متوجه شدم كه مصاحبه ها با همون وقت قبلي بعضا انجام ميشه و در عرض دو ساعت بليط و هتل گرفتم و خودمو رسوندم دبي و مديكال رو انجام دادم كه البته به نظرم هم پروسه سختي بود. اخه به اونا چه كه من كور و كرم يا نه.
شب بعد گفتن جواب حاضره كه يك ساعتي تو nmc نشستيم تا جواب رو دادن.
فردا صبحش ساعت 4:30 اومدن دنبالمون و رفتيم سفارت. اولين نفر بودم كه تو تاريكي و سرما نشستيم منتظر باز شدن سفارت. بالاخره باز شد و رفتم داخل. همون مراحلي كه دوستان گفتن. اول چك امنيتي كه تا كفش رو دراوردن و بعد يه باجه مدارك رو تحويل گرفت كه يه خانم بسيار بسيار نامرتب و بداخلاق بود. به اين شرح:
اصل شناسنامه و سند ازدواج و پاسپورت
ترجمه جديد شناسنامه و سند ازدواج (قبلي ها رو پس داد و جديدها رو نگه داشت)
كپي پاسپورت
مدارك همسرم شامل كپي پاس و سوشال سكوريتي و مدارك مالياتي
مدارك اسپانسرم
عكس هم هيچي نخواست و عكسهاي قبلي رو پس داد.
بعد منتظر شدم تا نوبت مصاحبم شد. يه اقاي جوان مرتب و خوشرو. دستمو گذاشتم براي سوگند ولي حتي بهم توضيح نداد كه اين سوگنده. بعد شروع كرد سوال پرسيدن:
كي براتون اقدام كرده؟
اسمش چيه؟
كجا كار ميكنم؟
چه تاريخي ازدواج كردين؟
همين و همين. بعد هم يه برگه گذاشت جلوش و دور AP رو خط كشيد و گفت يه پروسه اداري دارين كه سه ماه حدودا زمان ميبره.
(اصلا نپرسيد كه همسرتون الان كجاس و همسرم دو ماه امريكا بود و اون موقع همراه من دبي بود. اينا رو اصلا از من نپرسيد ولي كاملا معلوم بود كه داره رو كامپيوترش نگاه ميكنه) گفت بعد از كلير شدن يه سري هم مدارك ارائه كنين كه قصد زندگي در امريكا رو دارين چون اين دو سال ايران زندگي كردين. گفتم مدارك دارم و يه مقدار مدارك همسرم شامل چك حقوق، ماليات اين چند ماه، گردش حساب بانكي، گواهينامه، كارت كتابخونه و ... ارائه كردم. همرو با دقت نگاه كرد و برگردوند و گفت اينا كفايت نميكنه. توضيح دادم كه همسرم بيمار بوده و روي disabilityبوده و مدارك پزشكي رو نشون دادم. يه نگاه سرسري كرد و گفت پس يه سوگندنامه بنويسه كه چرا اين مدت ايران بوده و بعدش چه قصدي داره و خداحافظي كرد.
مجموعا شايد تمام مصاحبه ده دقيقه هم نشد و خيلي ساده تر از چيزي بود كه فكر ميكردم. سعي كردم خيلي هم اروم و خوشرو باشم و جوابهاي كوتاه در حد نياز بدم ولي واقعا انگار از قبل تصميمش رو براي APگرفته بود چون همون اول همراه مدارك شناسانامه و اينا پاس رو هم پس داد كه من با شك برش داشتم و اون دوباره ازم تحويل گرفتش.
اصلا هم در مورد اينكه همسرم الان كجاس و اونجا ميخوام چيكار كنم و چي خوندم و ادرس سوشال نتورك و اينا هيچي هيچي نپرسيد و هيچ عكس و چت و مدارك ديگه هم براي اثبات رابطه نخواست.
خلاصه اينكه خوب بود كه تو اين شرايط يه گام جلو رفتم و مصاحبم انجام شد و متاسفانه منم دچار پروسه نامعلوم AP شدم.