کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
گفتگوی آزاد در مورد اعلام نتایج (شمارش معکوس)
.

نظرسنجی جدید در ارتباط با اعلام نتایج لاتاری DV-2018
https://www.mohajersara.org/forum/thread-7409.html

.
با سپاس فراوان از دوست بسیار عزیز جناب OSTOKHAN که دراین روزهای واپسین با اطلاعات گرانقدری که از آم ر ی کا وایالتها وشهرهای مختلفش میگذارند وباعث میشوند هم به معلوماتمان اضافه شود وهم این روزهای باقیمانده سرمان گرم شود سپاس فراوان داریم من هم خاطره ای از سفر 3روزه به میامی دارم که گفتم بنویسم شاید کمی سرگرم شویم (سعی میکنم شبیه سفرنامه بنویسم تا کمی جذاب شود):
درابتدا بگویم که من علاقه بسیار زیادی به سفر دارم چه درداخل وچه خارج از ایران ومانند بیشتر مردم من هم علاقه زیادی به دیدن جاهایی دارم که منحصر به فردند یعنی دردنیا زبانزد هستندواگر فرصتی پیش آید و جیب مبارک اجازه دهد دوست دارم به آنجاهها سفر کنم
1-چند سال پیش تابستان برای دیدن پسرم به دالاس رفتیم بعد از حدود فکر کنم یک ماه بعد با ماشینش برای دیدن باجناقم راهی آتلانتا (ایالت جورجیا )شدیم وحدود دوهفته ای آنجا ماندیم .یک هفته ای که گذشت به پسرم گفتم برو روی سایت وببین پکیج سفر به میامی داره (میامی تقریبا نزدیک آتلانتا است وفکر کنم فقط ایالت کارولینا بینشون باشه وبا پرواز راه کمی میشه) پسرم پرسید حالا چرا میامی؟ بهش گفتم شنیدم که ساحل قشنگ ومنحصر به فردی داره(میامی بیچ) وشهری است که ثروتمندان زمستونا برا تفریح واستراحت میرن اونجا .گفت حالا که تابستونه .بهش گفتم برا ما که ثروتمند نیستیم تابستون بهتره .خلاصه رفت روی سایت و گفت پکیجی ارزون هست (بلیط هواپیما+ترانسفر+هتل) 3روز و4شب هتل ماریوت پنج ستاره و برا 2نفر حدود 800دلار .گفتم سریع بگیر تا تموم نشده گفت فقط یک اشکال داره واونهم اینه که پرواز یکسره نیست باید فرودگاه شارلوت پیاده بشید ودوباره سواربشید به مقصد میامی گفتم اشکالی نداره ماکه عجله ای نداریم که زود برسیم گفت مشکل اینه که توقف بین دو پرواز فقط یک ساعته وقتی پیاده میشید باید سریع خودتون رو به پرواز بعدی برسونید و ممکنه از پرواز جا بمونید چون شما که زبانتون خوب هم نیست وجایی رو هم بلد نیستید گفتم نگران ما نباش سریع پکیج رو بگیر تا تموم نشده .خلاصه بار سفر رو بستیم (من به اتفاق خانم)
اگر اشتباه نکنم شارلوت از شهر های کارولیناست .وقتی هواپیما ارتفاعشو کم کرد تا بشینه مناظر بسیار زیبایی از ساحل رو میدیدیم که باورکردنی نبود همه جا مثل پوستر میموند رنگهای آبی وسبز دریا وساختمانهای بلند مرتبه با رنگ های سفید وساحلی با شن ها وماسه های تمیز که هارمونی زیبایی بوجود آورده بودند. قبل از توقف هواپیما من بلیط هامون رو به میهماندار نشان دادم وبا انگلیسی دست وپا شکسته بهش گفتم که ما فقط یک ساعت تا پرواز بعدی فرصت داریم سری به آهستگی تکان داد همراه با لبخندی آرامش بخش وچیزی گفت که من نفهمیدم ولی احساس کردم نباید نگران بود موقعی که هواپیما درفرودگاه شارلوت به زمین نشست وکمربندها رو باز کردیم میخواستم زنگ بالای سرم رو فشار دهم وبه مهماندار مشکلم رو یادآوری کنم ولی احساسم به من میگفت که کمی صبر کنم(آخه تو ایران متاسفانه اگر چنین مشکلی پیش بیاد به احتمال زیاد مهماندار فراموش میکنه وشاید هم اهمیتی نمیده من هم با این تصور کمی نگران بودم ) دیدم همان مهماندار با عجله اومد واز ما خواست که چمدونهامون رواز بالای سرمون برداریم ودنبالش راه بیفتیم (تو پروازهای داخلی آم ر ی کا هر مسافر فقط میتونه یک چمدان کوچک(کریان) با خودش تو هواپیما ببره واگر بخواد چمدان بزرگ توی بار بزاره بابت اون باید حدود 50 دلار پول بده) با سرعت دنبالش راه افتادیم واولین مسافرایی بودیم که از هواپیما خارج شدیم وبعد از مااجازه دادند که بقیه هم پیاده بشن جالبه که نه کسی اعتراض کرد ونه تیکه ای انداختند که پارتی بازی شده ونه...به موقع به پرواز بعدی رسیدیم وسوار شدیم .توی فرودگاه بلیط رو به مامورایی که میدیدم نشون میدادیم واونا با لبخند محترمانه مسیر گیت پرواز رو به ما نشون میدادن فرودگاه شارلوت بزرگ بود و ما حدود نیم ساعتی طول کشید تا به گیت برسیم توی مسیر گاهی از تسمه های حرکت استفاده میکردیم وگاهی پیاده ولی به موقع رسیدیم .
2- وقتی به فرودگاه میامی رسیدیم سوپر شاتل منتظر مابود تاما رو به هتل برسونه(ون سفید رنگی که ترانسفر ما بود) جالبه که فقط ما سوار شدیم ومسافر دیگه ای نبود.هتل 4ستاره زیاد رفته بودم توکشورهای همسایه ولی اولین بار بود که هتل 5ستاره میرفتم اونهم تو آم ری کا.هتلی بود بسیار شیک و اگر اشتباه نکنم 26طبقه داشت شاید هم بیشتر یادم نیست. اتاق ما رو طبقه 22 ورو به اقیانوس دادند با یک بالکن که میزی ودوصندلی تو بالکن بود ودر طبقه پنجم ودرست زیر پای ما استخر رو بازی بود پر از حوری های بهشتی که داشتند شنا میکردند ویا حمام آفتاب میگرفتند .به شوخی به خانمم گفتم من که از اینجا تکون نمیخورم وهمین جا روی صندلی هم میخوابم ....
کمی که استراحت کردیم ابتدا رفتیم داخل هتل رو ببینیم تا طبقه پنجم که رستوران بود وفروشگاه وسالن های بزرگ برای سمینارها وجشن ها واستخر وجاهایی شبیه پلاژ رو به اقیانوس برای استراحت ومطالعه و .....از طبقه ششم به بعد اتاق های هتل شروع میشدند .جالبه که بدونید روز آخر متوجه شدیم که از داخل هتل راهی است به یک پاساژبزرگ که پراز مغازه با برند های معروف ورستورانهای آنچنانی وسینما که چون هتل خیلی بزرگ بود ما روز اول نتوانستیم اونجا رو ببینیم روبروی هتل ما ساختمانی بود چند طبقه شبیه یک هتل که ما بعدا فهمیدیم این ساختمان پارکینگ طبقاتی هتل است .
3-از هتل اومدیم توی شهروقدم میزدیم اولین جایی که دیدیم کلیسایی بود که بنظر میومد قدیمی هست وسه طبقه داشت عکس های مونالیزا بر روی دیوار کلیسا کشیده شده بود کنجکاو شدیم رفتیم سمت ساختمان کلیسا در باز بود( اون روز یکشنبه هم نبود ) با احتیاط وارد ساختمان شدیم طبقه همکف محراب بود وصندلی های خالی ولی فلشی مارو به طبقه دوم راهنمایی میکرد که به نظر میومد گالری عکس های مونالیزاست از پله ها بالا رفتیم تقریبا هیچکس نبود وارد سالن نسبتا بزرگی شدیم بر روی دیوارهای سالن انواع عکس های مونالیزا آویزان بود فقط عکسهای این دختر با لبخندی مرموز ولی وقتی بیشتر دقت کردم متوجه شدم صورت از مونالیزاست ولی نیم تنه از شخصیت های معروف است مثلا کله وصورت مونالیزا را برروی نیم تنه هیتلر کشیده بودند وشخصیت های دیگه مثل جورج بوش واستالین وهنرپیشه های معروف وخانم هایی با نیم تنه لخت که احتمالا معروف بودند ولی من اونا رو نمیشناختم جالبه که برا برخی کله وصورت اون آدم مشهور رو روی نیم تنه مونالیزا کشیده بودند ویا برعکس .مثلا صورت احمدی نژاد رو روی نیم تنه مونالیزا کشیده بودند تعداد تابلوها خیلی زیاد بود واز اتاقی به اتاق دیگرکه به هم راه داشتند واز سالنی به سالن دیگه .داشتم خسته میشدم چشمم به تلویزیونی افتاد که داشت عکس هارو پشت سرهم ولی با فاصله چند ثانیه نشون میداد دوربین رو دراوردم وجلوی مانیتور گذاشتم وهمه عکس ها رو فیلمبرداری کردم وقتی بازدید تمام شد اومدیم بیایم بیرون دیدیم درمحل خروج دفتری گذاشتند برا اظهار نظر .ما که انگلیسیمون ضعیف بودولی دوست داشتم یه چیزی بنویسم شروع کردم به فارسی یادداشتی نوشتم ودرپایان هم تشکر کردم اومدیم طبقه همکف که از کلیسا بیایم بیرون ناگهان بارون شدیدی گرفت که اگر تهران بود حتما سیل راه میافتاد5دقیقه بیشتر طول نکشید وآفتاب شد وهوا چنان گرم شد که انگار اصلا بارونی نبوده تو 3روزی که میامی بودیم همینطور بود هر چند ساعت ابری غلیظ پدیدار میشد وبارانی سیل آسا وبعد از چند دقیقه دوباره آفتاب سوزان وهوا گرم ومرطوب میشد.(شهر میامی رو اگر توی نقشه نگاه کنید درست شبیه شبه جزیره ای است که درانتهای جنوب شرقی خاک آم ر یکا قرار داره وفقط ضلع شمالی اش خشکی است وروبرویس کشور کوبا درچندمایلی اش قرار دارد).بیشتر فروشنده ها وخدمه هتل ها ورستورانها کوبایی هستند وجالبه که بیشتر نوشته هاوتابلوهای توی شهر به دوزبان که یکی کوبایی است نوشته شده است سیگار برگ کوبایی هم به وفور پیدا میشد.وقتی از کلیسا اومدیم بیرون قطار ی که درارتفاع چند متری روی ریل حرکت میکرد توجه مارو جلب کرد با آسانسور بالا رفتیم ووارد ایستگاه شدیم سوار قطار که حالا متوجه شدیم منو ریل است و2واگن بیشتر ندارد وراننده ای هم ندارد وبه صورت خودکار حرکت میکندشدیم قطار مجانی بود ونیازی به بلیط نبود پسر سیاهپوستی با دوچرخه اش اومد داخل واگن قطار حرکت کرد ما کل مسیر رو سوار بودیم وپیاده نشدیم میخواستیم ببینیم مسیرش چگونه است متوجه شدیم به صورت دایره اطراف مرکز شهر میچرخد ودرهر ایستگاه یک دقیقه توقف میکند ودوباره به راهش ادامه میدهد ورایگان مردم رو از اطراف به مرکز شهر منتقل میکند.ماهم در یکی از ایستگاهها پیاده شدیم که برحسب اتفاق کنار ساحل بود ویک بازارجه بزرگ ساحلی اونجا بود...
ادامه درپست بعدی.....
پاسخ


پیام‌های این موضوع
RE: گفتگوی آزاد در مورد اعلام نتایج (شمارش معکوس) - توسط farrokh33 - 2017-04-19 ساعت 01:29



کاربران در حال بازدید این موضوع: 5 مهمان