2011-01-13 ساعت 18:03
(2010-09-07 ساعت 00:05)rozollina نوشته:(2010-09-06 ساعت 16:50)مهسا ح نوشته: [quote='laleh 2011' pid='67921' dateline='1281349350']
[quote='RaminR' pid='67072' dateline='1280984025']
خیر این گونه که شما میفرمایین نیست... طبق آخرین visa bulletin، مدت زمان انتظار برای ایجاد نوبت ویزا الان به یک سال و ۵ ماه رسیده... الان چند ماهه که نوبتها خیلی سریع دارن میان جلو
میشه بیشتر توضیح بدین؟ یعنی شخص با داشتن گرین کارت و بدون اینکه سیتیزن بتشه میتونه 2 ساله همسرشو بیاره؟ شما مطمنین؟ من شنیدم حتما باید سیتیزن باشه و گرین کارت اهمیتی نداره. قانون عوض شده؟
سلام نه قانونی عوض نشده قبلا هم کسی که گرین کارت داشت برای همسرش میتونست اقدام کنه تنها فرقش اینکه کسی که سیتی زن هست میتونه نامزد خود را هم دعوت کند که کسی گرین کارت داره نمیتونه و پروسش کمتر و برای گرین کارتها بیشتر بود و باید بگم که بله الان چون روند بررسی پرونده ها سریعتر شده شما میتونی رو 1 سال و نیم حساب کنی اگه از طریق ازدواج و گرین کارت اقدام کنی مثلا من نوامبر 2009 تاریخی که پروندم رفت به nvc و کیس نامبرم مشخص شد و حالا در ماه سپتامبر category ما که F2A کارنت شدیم
پس قانونی عوض نشده دوست عزیز
سلام
من از طرف خودم از همهٔ کسانی که اطلاعات در اختیار بقیه میگذرانند کمال تشکر را دارم .
مادر خانوم بنده به تازگی به آمریکا رفتن و گیرین کارد دارند ، خواهر همسرم هم که ۲۰ سالشون هست تا ۳ ماه دیگه وقت مصاحبشون هست و میرند .
یه مطلب جاللب که وکیل در آمریکا گفت اینکه طبقه قانون جدید نامزد ایشون هم میتونن بعد از اینکه کارت گیرین کرده خواهر همسرم آماده شد مدارکشان رو بفرستن و برای ایشون هم اقدام کنن .
حالا میخواستم ببینم این خبر صحت داره یا اینکه طبقه قانون قدیم باید منتظر بمونن تا سیتیزن شیپ بشن بعد اقدام کنن .
ممنون میشم که اگر کسی خبر داره من را هم در جریان بزارن .
با تشکر
نامهی چارلی چاپلین به دخترش
ژرالدین، دخترم! اینجا شب است... شب نوئل؛ در قلعهی کوچک من همهی این سپاهیان بی سلاح خفتهاند، نه تنها برادر و خواهر تو، حتی مادرت. به زحمت توانستم بی آن که این پرندگان خفته را بیدار کنم، خود را به این اتاق کوچک نیمه روشن، به این اتاق انتظار پیش از مرگ، برسانم.
ژرالدین، دخترم! اینجا شب است... شب نوئل؛ در قلعهی کوچک من همهی این سپاهیان بی سلاح خفتهاند، نه تنها برادر و خواهر تو، حتی مادرت. به زحمت توانستم بی آن که این پرندگان خفته را بیدار کنم، خود را به این اتاق کوچک نیمه روشن، به این اتاق انتظار پیش از مرگ، برسانم.