سلام
اين كه ادم از قبل نسبت به بعضي مسائل اگاهي داشته باشه اصلاً از ديد من مسئله بدي نيست همه ما اينجا هستيم تا تجربيات خودمون رو بذاريم . روز اول كه بچه من رفت مدرسه گفت مامان همه مسخره كردن و فقط دو تا دختر چشم بادومي و يه دختر هندي اومدن و بهم خوش امد گفتن . من اصلاً اين رو جدي نگرفتم و گفتم تو اشتباه كردي كه فكر كردي مسخره ات ميكنن . عصر همون روز خيلي اتفاقي با يك نفر كه دو تا بچه داره و توي اتلانتا زندگي ميكنه صحبت كردم . تمام اين چيزايي كه اينجا نوشتم رو دقيقاً به من گفت . فرداش با سه تا خانومي كه بچه هاي دبستاني دارن در اين مورد صحبت كردم و دقيقاً همين رو تاييد كردن . و البته تو اين چند روز وقتي به صحبتهاي اين بچه ها دقت كردم ديدم كه چشم و همچشمي وحشتناكه . من بيمورد اينها رو ننوشتم ، وقتي دوستم از اتلانتا در مورد لانچ تايم بچه ها گفت ، من اصلاً حتي يكبار هم در موردش نشنيده بودم ولي چند ساعت بعد دخترم گفت كه مامان وقتي رفتم تو كتابخونه مدرسه كه يه كتاب بگيرم ، متصدي اونجا ازم پرسيد تو لانچ تايم تونستي دوست پيدا كني ؟!؟ ايا تنها بودي يا با بچه اي بودي ؟!؟ به نظرتون اتفاقي اين رو پرسيده ؟؟؟؟ من به خاطر اينكه اين مدرسه گريد ١٠ داره و اينجا خيلي ها ازش تعريف كردن مجبورم كلي هزينه اضافي براي اجاره خونه بدم ولي اميدوارم كه اين چيزايي كه الان دارم ميبينم مقطعي باشه ، حالا واقعاً خوشا به حال شما كه همچين مواردي نداشتين ولي از بخت بد ، بنده الان جايي افتادم كه اين چيزا توش وجود داره . منم اين رو براي كساني نوشتم كه شايد مثل من در گوشه اي باشن كه همچين چيزايي باشه و اينكه ادم از قبل اگاهي داشته باشه خيلي بهتر از اينه كه هيچي ندونه . البته خدا رو شكر ادم بزرگهاش خيلي بهتر از اون چيزايي بودن كه تو اينجا در موردشون شنيده بودم
من يه جمعيت خيلي زياد از ايراني ها رو اينجا ديدم در همه صنفي كه همه شون خيلي خوبن و واقعاً دارن تمام تلاششون رو ميكنن كه به ما كمك كنن . به هر حال به نظر مياد با تفاسيري كه تو بعضي تاپيكها در مورد جمعيت ايراني اينجا خوندم ، ما يك كمي خوش شانسيم 
در مورد بارداري در دبيرستانها هم اين رو يكي از معلمين يكي از دبيرستانهاي اينجا واقع در اورنج كانتي كه يه خانوم تحصيل كرده و با سابقه كار زياد هست به من گفت .
در مورد اينكه سطح درسي بچه ها در ايران بالاتره ، شايد از ٤٠ نفر شنيدم . درس ساينسي كه دختر من تو اين چند روز داشت ، در مورد حواس پنجگانه و اينكه هر قسمت از زبان مربوط به كدوم طعم هستش و امتحان رياضي هم فقط دو تا سوال رو نتونسته بود بنويسه چون مسئله اي بوده كه چند تا لغتش رو نميدونسته و بهش اجازه نداده بودن كه از ديكشنري استفاده كنه . ريز نمراتي رو هم ترجمه كرديم و به مدرسه داديم ، مدير اون قسمت گفت كه با توجه به اين دروسي كه گذرونده بايد اين يكماه رو سر كلاس هشتم بشينه ( يك كلاس بالاتر ) و از اگوست بره دبيرستان ولي سنش به دبيرستان رفتن نميخوره و بهتره كه سال ديگه تو ميدل اسكول بمونه كه البته من خيلي هم راضي بودم .
البته ليلي جان يه چيز ديگه رو هم بايد در نظر گرفت كه يه بچه كوچيك دبستاني با يه دختر ١٣ ساله فرق ميكنه . ممكنه كه اينا تو بچه هاي اول و دوم دبستان زياد نباشه . و بعدش هم بچه جا ميفته و ديگه تازه وارد نيست تا اينكه يهو بخواد اخر سال بره ميدل اسكول و شرايط يك كمي متفاوته .
اين كه ادم از قبل نسبت به بعضي مسائل اگاهي داشته باشه اصلاً از ديد من مسئله بدي نيست همه ما اينجا هستيم تا تجربيات خودمون رو بذاريم . روز اول كه بچه من رفت مدرسه گفت مامان همه مسخره كردن و فقط دو تا دختر چشم بادومي و يه دختر هندي اومدن و بهم خوش امد گفتن . من اصلاً اين رو جدي نگرفتم و گفتم تو اشتباه كردي كه فكر كردي مسخره ات ميكنن . عصر همون روز خيلي اتفاقي با يك نفر كه دو تا بچه داره و توي اتلانتا زندگي ميكنه صحبت كردم . تمام اين چيزايي كه اينجا نوشتم رو دقيقاً به من گفت . فرداش با سه تا خانومي كه بچه هاي دبستاني دارن در اين مورد صحبت كردم و دقيقاً همين رو تاييد كردن . و البته تو اين چند روز وقتي به صحبتهاي اين بچه ها دقت كردم ديدم كه چشم و همچشمي وحشتناكه . من بيمورد اينها رو ننوشتم ، وقتي دوستم از اتلانتا در مورد لانچ تايم بچه ها گفت ، من اصلاً حتي يكبار هم در موردش نشنيده بودم ولي چند ساعت بعد دخترم گفت كه مامان وقتي رفتم تو كتابخونه مدرسه كه يه كتاب بگيرم ، متصدي اونجا ازم پرسيد تو لانچ تايم تونستي دوست پيدا كني ؟!؟ ايا تنها بودي يا با بچه اي بودي ؟!؟ به نظرتون اتفاقي اين رو پرسيده ؟؟؟؟ من به خاطر اينكه اين مدرسه گريد ١٠ داره و اينجا خيلي ها ازش تعريف كردن مجبورم كلي هزينه اضافي براي اجاره خونه بدم ولي اميدوارم كه اين چيزايي كه الان دارم ميبينم مقطعي باشه ، حالا واقعاً خوشا به حال شما كه همچين مواردي نداشتين ولي از بخت بد ، بنده الان جايي افتادم كه اين چيزا توش وجود داره . منم اين رو براي كساني نوشتم كه شايد مثل من در گوشه اي باشن كه همچين چيزايي باشه و اينكه ادم از قبل اگاهي داشته باشه خيلي بهتر از اينه كه هيچي ندونه . البته خدا رو شكر ادم بزرگهاش خيلي بهتر از اون چيزايي بودن كه تو اينجا در موردشون شنيده بودم
من يه جمعيت خيلي زياد از ايراني ها رو اينجا ديدم در همه صنفي كه همه شون خيلي خوبن و واقعاً دارن تمام تلاششون رو ميكنن كه به ما كمك كنن . به هر حال به نظر مياد با تفاسيري كه تو بعضي تاپيكها در مورد جمعيت ايراني اينجا خوندم ، ما يك كمي خوش شانسيم در مورد بارداري در دبيرستانها هم اين رو يكي از معلمين يكي از دبيرستانهاي اينجا واقع در اورنج كانتي كه يه خانوم تحصيل كرده و با سابقه كار زياد هست به من گفت .
در مورد اينكه سطح درسي بچه ها در ايران بالاتره ، شايد از ٤٠ نفر شنيدم . درس ساينسي كه دختر من تو اين چند روز داشت ، در مورد حواس پنجگانه و اينكه هر قسمت از زبان مربوط به كدوم طعم هستش و امتحان رياضي هم فقط دو تا سوال رو نتونسته بود بنويسه چون مسئله اي بوده كه چند تا لغتش رو نميدونسته و بهش اجازه نداده بودن كه از ديكشنري استفاده كنه . ريز نمراتي رو هم ترجمه كرديم و به مدرسه داديم ، مدير اون قسمت گفت كه با توجه به اين دروسي كه گذرونده بايد اين يكماه رو سر كلاس هشتم بشينه ( يك كلاس بالاتر ) و از اگوست بره دبيرستان ولي سنش به دبيرستان رفتن نميخوره و بهتره كه سال ديگه تو ميدل اسكول بمونه كه البته من خيلي هم راضي بودم .
البته ليلي جان يه چيز ديگه رو هم بايد در نظر گرفت كه يه بچه كوچيك دبستاني با يه دختر ١٣ ساله فرق ميكنه . ممكنه كه اينا تو بچه هاي اول و دوم دبستان زياد نباشه . و بعدش هم بچه جا ميفته و ديگه تازه وارد نيست تا اينكه يهو بخواد اخر سال بره ميدل اسكول و شرايط يك كمي متفاوته .
€€€ ღ 2013AS آنکارا ۳ نفر ღ آخر نوامبر ღ کلیرنس118 روز ღ سفرنامه ღ اطلاعات کلیرنس ღ منتظر سرا ღ ۱۱۸ مهاجرسرا