2009-12-29 ساعت 21:09
فكر ميكنم كوچيك بودنش هم در اين دلزدگي بي تاثير نباشه.حداقل براي من كه همه عمرم تو شهر بزرگي مثل تهران زندگي كردم زندگي دائمي توي چنين كشور كوچيكي خيلي خسته كننده ست.همه جاهاي ديدني رو در طي مدت كوتاهي ميتوني ببيني و بعد از اون انگار هيچ چيز جديدي در شهر نيست.يه جور تكرار و خستگي كه از جوامع صنعتي مدرن نميشه انتظار داشت.درباره مترو،پله برقي اش طويل ترين پله برقي اروپاست و خيلي ها ميگن علت ساخت مترو در اين عمق زياد بخاطر اسيب نرسوندن به بافت تاريخي پراگ بوده.متروهاش خيلي فرسوده و كثيفه البته خيلي از كشوراي اروپائي وضعيت مشابه داره مثل انگليس كه قديمي ترين متروي جهان رو داره.متروي لندن هم از نظر تميزي چنگي به دل نميزنه.و كليساها بيشترشون الان تبديل به اماكن تاريخي شدن.يه كليسا هست كه با جمجمه و اسكلت انسانها تزئيين شده....علت اين كار هم به سالها قبل بر ميگرده.در دوره اي يه بيماري در اون شهر شيوع پيدا كرد و عده زيادي از مردم مردن و بعد از چند دهه تصميم گرفته شد براي يادبود هميشگي اين افراد اجسادشون رو در بناي داخلي كليسا بذارن!!!!!!!!!! اين كليسا هم از اماكن موردتوجه گردشگراست.دوستان رفتن چك اگه دلش رو داشتن حتما سري بزنن.
در كل من چك رو براي سفر خيلي دوست دارم اما براي زندگي به هيچ وجه!بازم روحيات فرق داره.خارجي هاي زيادي ديدم كه عاشق اين كشور بودن.حتي افرادي از آلمان و اتريش كه چك رو به كشور خودشون ترجيح ميدادن.
در كل من چك رو براي سفر خيلي دوست دارم اما براي زندگي به هيچ وجه!بازم روحيات فرق داره.خارجي هاي زيادي ديدم كه عاشق اين كشور بودن.حتي افرادي از آلمان و اتريش كه چك رو به كشور خودشون ترجيح ميدادن.