2010-05-23 ساعت 22:54
(2010-05-23 ساعت 22:26)laili نوشته: من فکر میکنم یکی از دلایلی که شیما جون شما حس خوبی از زندگی در اروپا داری اینه که یک جا ساکن نیستی و اکثرا در حال سفری.....به همین دلیل میتونی باهاشون به خوبی ارتباط برقرار کنی....چون همیشه حکم مسافر رو داری.....و مسافر هم همیشه از زندگی لذت میبره......
اتفاقا این مسئله وضعیت رو برای من دشوارتر میکنه چون همین که میام به فرهنگ یه جا عادت کنم جا به میشم...ضمن اینکه وقتی دو سال به قصد کار و زندگی در جائی ساکن میشی اصلا حکم مسافر رو نداری.دقیقا مثل بقیه آدمها هستی هر روز صبح باید سر کار بری در شهری که هیچ وقت در اون زندگی نکردی و زبانش رو نمیدونی خرید و رانندگی کنی پس وضعیت من با مسافری که با تور اومده استکهلم و با راننده هر روز و بدون نگرانی از گم شدن از گردش لذت میبره خیلی فرق داره....بر عکس در زمان مهاجرت بهترین حالت برای مهاجر اینه که کمترین جا به جائی رو داشته باشه تا به تعادل روحی و آرامش برسه و خودش رو در محیط پیدا کنه و جا به جائی بیشتر آدم رو مضطرب میکنه اما با این حال که شرایط زندگی من داره من حس بدی در اینجا ندارم شاید من خیلی روباتیک و پولادین هستم