کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
امتحان تافل در آمریکا(ماجراهای تافل من)
پری وی یِسلی آن ماجراهای تافل من: رفتم امتحان تافل بدم بعد از کلی درگیری با گیت ورودی پارکینگ محل امتحان تونستم وارد پارکینگ بشم و تیکت دریافت کنم.بعد از کلی استرس به ما خبر دادند کامپیوترها ست آپ نشده و امتحان برگزار نمیشه و باید تاریخ رو عوض کنیم . در این گیرودار من با یک خانم روس آشنا شدم که با ای تی اس تماس گرفت و بعد از زدن چند سکتۀ ناقص توانستیم زمان امتحان را به نزدیکترین روز ممکن که سه هفته بعد بود منتقل کنیم .

سیزن 1-قسمت سوم:

بعد از خداحافظی و تشکر فراوان از خانم روس و قرار گذاشتن برای درس خواندن با همدیگر و رد و بدل کردن ایمیل (که البته من بعدها فهمیدم که همان لحظه گمش کرده بودم و دیگر نتوانستم این دوست مهربان را پیدا کنم )..من دوباره وارد همان پارکینگ کوفتی شدم واینبار چون دانشگاه به خاطر مشکل پیش آمده لطف کرده بود و به ما یک تیکت مجانی پارکینگ داده بود ،تیکت به دست رفتم طبقۀ چهارم که به خیالم ماشین آنجا بود ،هی گشتم و دیدم ماشین نیست !ماشین لول 4ال بود ولی من هرچه آن لول را گشتم اصلا شبیه جایی که پارک کردم نبود.

من که دیگه داغون بودم از اینهمه استرس ،به آقای شوهر زنگ زدم وهمینطور که پشت گوشی زار می زدم دنبال ماشین می گشتم ،یکهو به خودم اومدم دیدم دوطبقه رفتم پایینتر ولی این پارکینگ اصلا شبیه جایی که من پارک کردم نیست .من یادم بود که از پشت بام سوار آسانسور شدم .پس دوباره با پای پیاده بین ماشینها رفتم تا پشت بام. از روی پشت بام دیدم که یک پارکینگ دیگر آنطرف است که بین این دوپارکینگ یک ساختمان فاصله است. با شک و تردید از روی دیوار و نرده وزنجیرو غیره رد شدم ،چون هیچ راه معمولی وجودتداشت و من داشتم در واقع راه مالرو را می رفتم که برسم به آن یکی پارکینگ. آقای شوهر که بدجور نگران من شده بود با آن اوضاع روحی -جسمی که در قسمت قبل شرح دادم، هی می گفت من میام دنبالت و میگردم ماشین رو پیدا می کنم تو فقط زنده بمون.چون من واقعا از این همه فشار قلبم داشت از درد میترکید.

بعد از کلی پیاده روی در آن ساختمان عظیم ،رفتم لول 4الِ ساختمان بغل را پیدا کردم و همینطور که با آقای شوهر کلنجار می رفتم که بیاید یا نیاید،یکهو چشمم به جمال ماشین روشن شد و پریدم داخلش...وباز اگه فکرکردید قصۀ مصائب من اینجا تمام شد باز کور خوندید.....

بعد از کلی پیچ خوردن درپارکینگ ورسیدن به در خروج ،کارت را وارد دستگاه کردم که در گیت باز شود ولی می گفت کارتت معتبر نیست .دیگه می خواستم همونجا بپرم زیر یکی از ماشینها و خودم را خلاص کنم ولی اون موقع ظهر ماشینی از اونجا رد نمی شد.رفتم دستگاه بغلی را امتحان کردم باز جواب نداد.پیش خودم گفتم خداراشکر که الان دیگر ظهراست کسی پشت من صف نکشیده .قبلا دیده بودم که ماشینی پشتم نیست پس بدون اینکه پشتم را نگاه کنم دنده عقب گرفتم ولی یکهو در آینه دیدم که یک ماشین پشتم بوده که نمی دانم کی پشت من سبز شده .فقط شانسی که آوردم ماشین پشتی یک آقای چشم بادومی بود و در جنگل آسیا بزرگ شده بود و شش دنگ حواسش جمع بود و همزمان با من دنده عقب گرفت وگرنه اگر یکی از آمریکاییها به تورم می خورد تصادف حتمی بود و دیگر نورعلا نور میشد.جالب است که آقای چشم بادومی کارتش را وارد دستگاه کرد و گیت مثل دروازه های بهشت برای او باز شد.

حالا من مانده بودم و یک پارکینگ مرگبار که نمی شد از آن خارج شد .رفتم یک گیت دیگر را پیداکردم که دکه داشته باشد بلکه جنبنده ای پیداشود و بتواند مشکل مرا حل کند ولی همانطور که قبلا گفتم همۀ کارمندان یحتمل مرده بودند.رسیدم به گیت دیگر و گفتم بذار شانسم را امتحان کنم شاید باز شد وحدس بزنید چی شد؟!!!!!!!!!!...............در بلاخره باز شد و من از ساختمانِ مرگ، زنده بیرون آمدم.
خلاصه که فهمیدم انرژیهای مثبت دوستان و آشنایان ایران که از قبل اجیرشان کرده بودم برای دعا کردن ،به دلیل بعد مسافت، در راه دستخوش عوامل جوی محیطی شده و با تغییر چند الکترون تبدیل به انرژی کشنده و مرگبار صد در صد منفی شده بود.

این بود پایان سیزن اول ،در سیزن بعد برایتان تافلِ سه هفته بعد را شرح خواهم داد.

با تشکر از دوستانی که کامنت دادند و این سریال را از توقف دراوردند چون با تهیه کننده به دلیل نداشتن مخاطب بدجوری کلاهم رفته بود تو هم . میخواست کلا سریال توقیف شه و از من خسارت بگیره.
برنده لاتاری ۲۰۰۹. ساکن لس انجلس.

وبلاگ: https://rasaraplanet.wordpress.com سیاره راساراسا
پاسخ


پیام‌های این موضوع
RE: امتحان تافل در آمریکا(ماجراهای تافل من) - توسط rasarasa - 2011-01-17 ساعت 15:25



کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان