کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه مصاحبه در آنکارا
سلام دوستان عزیز مهاجرسرا
راستش هنوز باور اینکه ویزایم را گرفته ام و می خواهم سفرنامه ام را بنویسم سخته،من بار دومی که ثبت نام کردم(درآخرین ساعات)، برنده شدم.به نظرم زیباترین لحظه ی پروسه لاتاری دیدن نامه ی قبولیه!
فرم ها را به کمک اسپانسرم و یکی از آشنایان پر کردم و بعد از دو روز ارسال کردم،هیچ پیش زمینه ذهنی از روال کار نداشتم،تا اینکه از طریق جستجو مهاجرسرا را پیدا کردم،خواندن سفرنامه هایش برایم به مثابه ی خواندن یک کتابِ جذاب بود.
سخت ترین قسمت لاتاری انتظار برای کارنت شدن است،انتظار،انتظار و بازهم انتظار.
وقتی کارنت شدم:
1-به سفارت ایمیل زدم و تاریخ مصاحبه مشخص شد.
2-از اسپانسرم خواستم که مدارک لازم را برایم بفرستد که خوشبختانه با توجه به پست ایران خیلی راحت به دستم رسید،مدارک اسپانسر عبارت بود از:کپی پاسپورت+فرم i-134 +کپی برگه های مالیاتی که فقط 1040 برای سال های 2007،2008،2009 بود+گواهی اشتغال به کار+گواهی تمکن مالی از بانک.
3-مدارکم را ترجمه کردم.قبل از تایید همه ی اسپل ها و تاریخ ها را چک کردم.
4-کمتر از یک ماه قبل از مصاحبه واکسن هایم را زدم،من ده سال قبل دوره های کامل هپاتیت و کزاز را زده بودم و یک نوبت هم mmr.خانم دکتر محترم پاستور گفتند که هپاتیت دیگه لازم نیست و یک نوبت کزاز و یک نوبت mmr و آنفولانزا کافیه.و چون آبله مرغان گرفته بودم آزمایش خون برای تعیین میزان آنتی بادی هم نوشتند،هفته ی بعد رفتم جواب آزمایش را گرفتم و گفتند طبق تجربه شان اگه آبله مرغان گرفته باشیم بهتره که مهر کنند و اگه دکتر سفارت پرسید بگیم نگرفتیم ولی واکسنش را زده ایم.
5-گرفتن وقت دکتر از طریق سایت.
6-برای محکم کاری یک گواهی بین المللی از بانک پارسیان هم گرفتم که اصلا به کار نیومد.
7-ارسال مدارک به سفارت با پست دی اچ ال به سفارت.
سفر و مدیکال:
مصاحبه ی من روز سه شنبه بود،پنج شنبه صبح با پرواز ترکیش عازم آنکارا شدیم،ما ترانسفر داشتیم، حول و حوش ساعت 9 رسیدیم هتل ددمان.بعد از تحویل چمدان ها به قسمت بار و پرسیدن آدرس دکتر،رفتم سمت مطب که حدود ساعت 10 آنجا بودم.ابتدا در طبقه ی 4 منشی دکتر بدون دیدن پرینت وقت، یک قطعه عکس و پاسپورت را خواست و گفت برو طبقه ی پنجم،در آنجا علاوه بر پاسپورت و یک عکس دیگر نامه ی دوم را هم گرفتند.مطب شلوغ بود و پر بود از لیدرهایی که در ازای پول کارهای ساده ی مدیکال را انجام می دادند! بیشتر از نیم ساعت طول کشید تا اسمم را صدا کردند،اول آزمایش خون و بعد عکس قفسه ی سینه.نکته مهم اینه که برای عکس، خوب نفس عمیق بکشیم و حبس کنیم تا مجبور نشیم دوباره عکس بگیریم برای 2 نفر قبل از من به این خاطر تکرار شد.هزینه حدود 50 دلار شد.
طبق گفته ی منشی بعد از ظهرساعت 3 آنجا بودم،بعد از دو نفر نوبت من شد نشستم تا دکتر آمد خیلی جدی شروع کرد به سوال پرسیدن:
چند نوع بیماری که پاسخ همه منفی بود(خوشبختانه اسم آبله مرغان را نبرد چون دوست نداشتم دروغ بگم که نگرفتم)
سیگاری هستی؟نه
رشته تحصیلی را هم پرسید.
همین موقع بود که تلفنش زنگ زد،دقیقا نمی دونم چقدر طول کشید ولی بیشتر از نیم ساعت صحبت کرد!!من که حوصله ام سر رفته بودRolleyes،وقتی تلفنش تمام شد فکر کنم یه مقدار شرمنده بود،خیلی سریع معاینه کرد و گفت همه چی خوبه و رفت.به قول ترک ها تمام!Smile
از اینکه واکسن نزده بود خوشحال بودم اما وقتی اومدم بیرون دیدم اکثر کسانی که منتظر هستند اخم هاشون تو همه و من را نگاه می کنن!Sad
منشی یه سی دی بهم داد و گفت با خودت ببر امریکا،70 دلار هزینه معاینه بود اما چون پول خرد نداشت یه پنجاه دلار گرفت و 30 لیر هم به جای 20 دلار باقیمانده. برای کیس هایی که خانوادگی هستند و تعداد افراد زیاده فکر میکنم اگه به لیر پرداخت کنند یه مقدار به صرفه تر هست.
روز بعد هم رفتم برای گرفتن جواب.
روز مصاحبه:
صبح ساعت 7:30 بعد از آماده شدن و صرف صبحانه با تاکسی(5 لیر شد) رفتم سفارت.در ابتدا یک صف بود که ساعت 8 مامور سفارت صف مهاجرتی ها و غیر مهاجرتی ها را جدا کرد،من نفر سوم بودم،خیلی سریع به ترتیب رفتیم داخل،اول چک امنیتی و مرحله بعد یه خانم مدارک را گرفت،پاسپورت+شناسنامه+کارت ملی+دو قطعه عکس+آخرین مدرک تحصیلی،گفت مدارک مالی؟که جواب دادم اصل مدارک اسپانسر را قبلا فرستاده ام ،پرسید مصاحبه فارسی یا انگلیسی؟گفتم:فارسی.بعد یه شماره و برگه توضیحات داد و وارد سالن شدم.
درسته که تو برگه ای که بهمون داده بود نوشته بود شماره ها به ترتیب اعلام نمیشه و همینطور هم بود اما حدس می زنم زود رفتن باعث میشه زودتر کارمون راه بیافته،من دقت کردم کسانی که اول آمده بودند و جلوی صف بودند زودتر از بقیه شماره هاشون اعلام شد.شماره ام برای انگشت نگاری و پرداخت پول اعلام شد،بعد از حدودا 20 دقیقه برای مصاحبه هم اعلام شد.رفتم به باجه مربوطه آفیسر یک آقای جوان امریکایی بور بودند،بسیار خوش برخورد بودند،بعد از کلی احوالپرسی و خوش آمد گویی گفت:دست راستت را ببر بالا که قسم بخوری هر چه در این فرم ها نوشتی ودر مصاحبه میگی درسته،من خواستم که قسمت هایی از فرم را تصحیح بکنم،ماه های شروع سال تحصیلی را اشتباه نوشته بودم که اصلا مهم نبود و چون قبلا در قسمت امضا فقط اسم و فامیلم را خیلی ساده به انگلیسی نوشته بودم اما در مطب دکتر که خواستند پاسپورتم را امضا کنم به فارسی امضا کرده بودم،دوباره کنار اسمم امضای ایرانی زدم،آفیسر گفت قسمتی را که هایلایت شده را هم امضا کنم.
بعد هم قسم خوردم.
پرسید:خب حالا توضیح بده چی کار می کنی؟
گفتم:موقع فرستادن فرم ها دانشجو بودم حالا کمتر از یه ماهه که درسم تمام شده و منتظر پاسخ شما هستم که بر اساس آن تصمیم بگیرم.
با خنده گفت:دانشجوی خوبی هستی!
گفت:مدارک دیپلم و پیش دانشگاهی ات را اگه دم دست هست میشه بدی ببینم؟
هر دو را تحویل دادم.
پرسید:رشته تحصیلی ات چیه؟جواب دادم.
چه دانشگاهی؟جواب دادم.
پرسید:تا حالا رفتی امریکا؟
-نه.
-سفر خارجی داشتی؟
-یکبار.
-کدام شهر امریکا می خوای بری؟جواب دادم.
-چرا؟
-چون ...(یکی از اقوام) آنجاست.
-آهان همینی که ضامنت شده؟
-بله همینی که اسپانسرم شده!
(خب اینجا خودم یه لحظه موندم اون بهتر از من فارسی را پاس میداره!!)Shy
-چه کاره است؟
-پزشک.
همین موقع اول فرم های اسپانسر(من نگران بودم که برگه های مالیاتی 2010 را هم بخواد که خوشبختانه اینطور نشد) را نگاه کرد و بعد یه چیزی تو کامپیوترش تایپ کرد. کلا بعضی از جواب هایم را تایپ می کرد.برگه ی آبی هم روی میز بود اما من چون قبلا خونده بودم کسانی هم که یک ضرب ویزا گرفتند برگه آبی را تو پرونده شان دیده بودند،نگران کلیرنس نشدم.
بالاخره لحظه ی موعود رسید،با یک کش برگه ی آبی را ضمیمه پرونده ام کرد و گفت:خیلی بهتون تبریک میگم از نظر ما شما قبول شده اید،این برگه را ببرید ups و منتظر ویزا باشید.
برگه ی سفید و آدرس هتل را به یو پی اس دادم و یک قبض بهم دادند.هنوز ساعت 10 نشده بود که از سفارت آمدم بیرون.
فردای روز مصاحبه بین ساعت 12 تا 1 بود که ماشین ups آمد و تنها یک بسته که ویزای من بود را آورد.
دیشب هم برگشتیم،امروز اولین کاری که گفتم انجام بدم نوشتن سفرنامه بود،امیدوارم توانسته باشم ذره ای از خوبی ها و کمک های مهاجرسرا و لطف دوستان را پاسخگو باشم.
پیوست سفرنامه:
من چند روزی قبل از مصاحبه استرس داشتم اما خدا را شکر روز مصاحبه اصلا استرس نداشتم که به نظرم تاثیر مثبتی در مصاحبه داشت،بعد از مصاحبه است که می فهمیم واقعا بی مورد بوده.
پاکت زرد رنگی که ups آورد کمی مخدوش شده بود،بردم سفارت همان خانمی که فارسی اش خوبه چسب زد و گفت موردی نداره.
تمام ایرانیانی که در هتل ما و در سفارت بودند ویزا یا برگه آبی گرفتند،البته هیچکدام لاتاری نبودند.
هتل ددمان در حد 5 ستاره نبود اما واقعا تمیز بود و اینترنت مجانی و صبحانه خوبی داشت.
برای خرید به نظرم تنها جایی که خوبه آنکامال هست.
اگه اهل خرید هستید از تخفیف tax free استفاده کنید خود فروشگاه بهتون قبض میدن که تو فرودگاه بعد از مراحل اداری که البته یه مقدار وقت گیره پول را برمی گردونند.
غذاهای ترکیه خیلی ظاهر خوبی دارند اما اصلا جای غذای ایرانی را نمیگیره،صرفا برای تجربه خوبه.
مردم آنکارا ازنظر زبان انگلیسی بسیارضعیف هستند،حتی بعضی از آنها اعداد را به انگلیسی متوجه نمی شوند،کتاب "ترکی استانبولی در سفر" خیلی می تونه کمک کنه.
مقبره آتاتورک هم جای دیدنیه،نحوه ی نگهداری مقبره و احترامی که برای آتاتورک قایلند جالب توجهه.
در خاتمه از admin و مدیران گرامی و دوستان عزیز مهاجرسرا کمال تشکر و قدردانی را دارم.
با آرزوی بهروزی و موفقیت برای همگی.
شماره کیس: 2011AS00016xxx
تاریخ دریافت نامه قبولی:29 اردیبهشت, 19 May
کنسولگری: آنکارا
تاریخ ارسال فرمهای سری اول:2 خرداد،23 May
تاریخ کارنت شدن کیس: January 2011
تاریخ دریافت نامه دوم: 20 بهمن، February 9
تاریخ مصاحبه:9فروردین،29 march
دریافت ویزا:فردای روز مصاحبه


پیام‌های این موضوع
RE: تلفن و آدرس هتل بيوك ارشان - توسط sasaj58 - 2008-05-18 ساعت 16:26
RE: تلفن و آدرس هتل بيوك ارشان - توسط samad - 2008-05-18 ساعت 18:10
RE: تلفن و آدرس هتل بيوك ارشان - توسط good - 2008-05-18 ساعت 18:24
RE: تلفن و آدرس هتل بيوك ارشان - توسط mre - 2008-10-13 ساعت 20:58
RE: سفرنامه و تجربه مصاحبه در آنکارا - توسط b!ta - 2011-04-07 ساعت 00:39



کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان