سیاره خاکی عزیز ، دکتر محمودی گرامی و سایر دوستان منتظر سلام
می دانم شاید در این زمان گفتن از امید و توصیه به امید داشتن کمی شعار و خیالی به نظر برسد . ولی می دانید انسان در هر سنی، بعضی اوقات نیاز دارد از دنیای واقعیت به دنیای خیال سفر کند و حتی اگر شده برای لحظه ای هم های و هوی این دنیای پرتلاطم را به فراموشی سپری کند . دوستان منتظر، با امید تا این مرحله از این ماراتون سخت و نفس گیر را پا به پای هم پیموده ایم . نمی دانم پایان این مسابقه چه خواهد شد و حتی نمی خواهم به آن فکر کنم، چرا که نتیجه مسابقه هر چه که باشد ما به پیروزی رسیده ایم . مایی که حتی همدیگر را نمی شناسیم و از هم فقط اسمی آنهم به مستعار می دانیم در این یکسال مشق دوستی و محبت نوشته ایم ، با شادی های هم شاد شده ایم و با ناراحتی های هم غصه خورده ایم . ما در این یکسال انسانیت آموخته ایم و پرورش داده ایم . آیا پیروزی و موفقیتی بالاتر از این هم وجود دارد . هر کجای این کره خاکی که باشیم عمرمان خواهد گذشت ، حالا در جایی راحتتر و در جایی سختتر که حتی نمی دانیم آنجا کجاست؟؟!! ولی بیایید در این روزهای آخر همچنان امیدوارانه به نقطه پایان این ماراتون چشم بدوزیم ، درست مثل روز اولی که از مصاحبه مان بیرون آمدیم ! در این روزهای پایانی سخت انتظار در کنار هم و با دلهایی که از سر انسانیت و صفا برای همدیگر می تپد آرزوی شادی و سرور برای هم داشته باشیم . گذران لحظه های عمر با شادمانی بسی شیرین تر و گواراتر از نگرانی و استرس خواهد بود و آنهم جایی که نگرانی و استرس ما تغییری در نتیجه بوجود نمی آورد . ما یاد گرفته ایم که صبور باشیم و یاد گرفته ایم که :
[font=Tahoma]
... زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست
گر بیفروزیش رقص شعله هایش در هر کران پیداست
ورنه خاموشست و خاموشی گناه ماست !
[/font]
به امید شادی همه دوستان
خرمگس
می دانم شاید در این زمان گفتن از امید و توصیه به امید داشتن کمی شعار و خیالی به نظر برسد . ولی می دانید انسان در هر سنی، بعضی اوقات نیاز دارد از دنیای واقعیت به دنیای خیال سفر کند و حتی اگر شده برای لحظه ای هم های و هوی این دنیای پرتلاطم را به فراموشی سپری کند . دوستان منتظر، با امید تا این مرحله از این ماراتون سخت و نفس گیر را پا به پای هم پیموده ایم . نمی دانم پایان این مسابقه چه خواهد شد و حتی نمی خواهم به آن فکر کنم، چرا که نتیجه مسابقه هر چه که باشد ما به پیروزی رسیده ایم . مایی که حتی همدیگر را نمی شناسیم و از هم فقط اسمی آنهم به مستعار می دانیم در این یکسال مشق دوستی و محبت نوشته ایم ، با شادی های هم شاد شده ایم و با ناراحتی های هم غصه خورده ایم . ما در این یکسال انسانیت آموخته ایم و پرورش داده ایم . آیا پیروزی و موفقیتی بالاتر از این هم وجود دارد . هر کجای این کره خاکی که باشیم عمرمان خواهد گذشت ، حالا در جایی راحتتر و در جایی سختتر که حتی نمی دانیم آنجا کجاست؟؟!! ولی بیایید در این روزهای آخر همچنان امیدوارانه به نقطه پایان این ماراتون چشم بدوزیم ، درست مثل روز اولی که از مصاحبه مان بیرون آمدیم ! در این روزهای پایانی سخت انتظار در کنار هم و با دلهایی که از سر انسانیت و صفا برای همدیگر می تپد آرزوی شادی و سرور برای هم داشته باشیم . گذران لحظه های عمر با شادمانی بسی شیرین تر و گواراتر از نگرانی و استرس خواهد بود و آنهم جایی که نگرانی و استرس ما تغییری در نتیجه بوجود نمی آورد . ما یاد گرفته ایم که صبور باشیم و یاد گرفته ایم که :
[font=Tahoma]
... زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست
گر بیفروزیش رقص شعله هایش در هر کران پیداست
ورنه خاموشست و خاموشی گناه ماست !
[/font]
به امید شادی همه دوستان
خرمگس
[font=Tahoma]باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست . [/font][font=Tahoma] کوروش کبیر[/font]