2012-08-29 ساعت 06:03
والا بخدا سر هیچی. همیشه حرفمون می شد اما اینبار تایم گرفته بودم و دقیقا 12 هفته بود که حتی یه شب هم قهر نبودیم. نمیدونم چرا یهو شروع کرد به باز کردن دفاتر قدیم و چرت و پرت گویی. الان ساعت 6 هست. بله 6 صبح و بنده اینجا نشستم و دارم زارررررررررررررررررررررررررررر زار اشک میریزم و از زمین و زمان گله میکنم. باورتون میشه الان 22 روزه چت نکردیم و 2 روزم هست که ایمیل نزده؟! دارم خل میشم جماعت.
فکر کن درس مثل زلزله میمونه! همه چی اونقدر هوب بود که داشتی شک میکردی به این همه آرامش و خوشبختی و یهو همه چی پر! یکی به من بگه الان که داره درسم تموم میشه چیکار کنم تو ایران؟! من دو ساله به این موضوع فکر نکردم! آخه چطوری یهو مسیر زندگیمو 180 درجه عوض کنم؟!
فکر کن درس مثل زلزله میمونه! همه چی اونقدر هوب بود که داشتی شک میکردی به این همه آرامش و خوشبختی و یهو همه چی پر! یکی به من بگه الان که داره درسم تموم میشه چیکار کنم تو ایران؟! من دو ساله به این موضوع فکر نکردم! آخه چطوری یهو مسیر زندگیمو 180 درجه عوض کنم؟!