2012-10-02 ساعت 20:18
بچه ها من یکسال و نیم از نامزدم دور بودم ... توی این ۱۸ ماه، یا من صبور بودم یا اون مهربون بود یا هر دومون به این رابطه کمک کردیم که همه چی خدا رو شکر خیلی خوب پیش رفت و به هم رسیدیم بدون مشکل یا بحث و دعوایی! ولی توی اون مدت ۳-۴ باری پیش اومد که از ایمیل های هم دیگه برداشت بدی کرده بودیم و بعدش که تلفنی باهم حرف می زدیم یا روی اسکایپ می فهمیدیم که اصلا موضوع چیز دیگه ای بوده.
حالا منظورم اینه که اینجا توی مهاجرسرا هزار و یک مدل عقیده مختلف، فرهنگ، آداب و احساس مختلف داریم. نوشته هامون هم کلا همیشه یه جور خونده نمی شن و یه مدل برداشت نخواهند شد.
اگه اینجا رو به عنوان سنگ صبور انتخاب کردیم، به خودمون قول بدیم که اول از همه برداشت اشتباه نکنیم و بعد اگه حرفهای بقیه برامون قابل حضم نیست و ناراحتمون می کنه سیر تا پیاز ماجرامون رو ننویسیم که احساساتمون جریحه دار نشه. اینجوری همیشه مهاجرسرامون سرسبز و امن می مونه.
موفق باشید!
حالا منظورم اینه که اینجا توی مهاجرسرا هزار و یک مدل عقیده مختلف، فرهنگ، آداب و احساس مختلف داریم. نوشته هامون هم کلا همیشه یه جور خونده نمی شن و یه مدل برداشت نخواهند شد.
اگه اینجا رو به عنوان سنگ صبور انتخاب کردیم، به خودمون قول بدیم که اول از همه برداشت اشتباه نکنیم و بعد اگه حرفهای بقیه برامون قابل حضم نیست و ناراحتمون می کنه سیر تا پیاز ماجرامون رو ننویسیم که احساساتمون جریحه دار نشه. اینجوری همیشه مهاجرسرامون سرسبز و امن می مونه.
موفق باشید!