2012-11-05 ساعت 22:45
(2012-11-05 ساعت 11:20)Gole baba نوشته: چون بچم برنج ایرانی می خوره مجبور بودم از ایران واسش برنج هم ببرم.
برای بچتون سرگرمی و خوراکی بیارید تا حوصلش سر نره. ضمنا چون اونجا بچه کوچیکها رو واکسن می زنن و گریه می کنند ممکنه بچتون ناراحت بشه.
هنگام پياده شدن ازتاكسي يه سگ كه تو سفارت بود به سمت ما دويد و من مجبور شدم بچم رو بغل كنم،
اجازه نداد آب و نون پنير رو ببريم داخل. تنها كاري كه كردم شيشه شير بچم رو دادم دستش كه ديگه اونو ازمون نگرفت.
در اين حين كه مدارك رو خانومم تحويل مي داد من با بچم با يك سري وسايل بازي كه در سالن بود بازي مي كرديم،
سلام دوست عزیز

خدا سایه یه همچین بابایی رو از سر گل بابا کم نکنه. این سفرنامه ها رو بعدها وقتی گل بابا به سن جوانی رسید حتما براش بخونید تا ببینه چه بابای گلی داشته و داره.
امیدوارم هر چه زودتر کلیر بشید.
سفرنامه
ﻣﻬﺎﺟﺮ 2013